نفت گاو شیرده!

 نفت گاو شیرده!        اینکه عموسام چند وقتی است سفت و سخت به دنبال کاهش تولید نفت اوپک و غیراوپک است و برای گاو شیرده محترم‌، خط‌ونشان تعرفه و خروج نیروها و پرداخت هزینه‌ها می‌کشد و چپ می‌رود‌، راست می‌آید‌، از اغفال شدن خود می‌گوید و شاکی است که به جای آنکه سواری بگیرد و […]

 نفت گاو شیرده!

       اینکه عموسام چند وقتی است سفت و سخت به دنبال کاهش تولید نفت اوپک و غیراوپک است و برای گاو شیرده محترم‌، خط‌ونشان تعرفه و خروج نیروها و پرداخت هزینه‌ها می‌کشد و چپ می‌رود‌، راست می‌آید‌، از اغفال شدن خود می‌گوید و شاکی است که به جای آنکه سواری بگیرد و شیر به بدن بزند‌، سواری داده و کلی دلار ریخت‌وپاش کرده است‌، جای تعجب ندارد زیرا که بیش‌تر از جدید بودن‌، عیان شدنش توی ذوق می‌زند و معلوم است که یانکی‌ها آن شمشیر رقص عربی را این‌بار از رو بسته‌اند.

      ظاهراً ترامپ‌جان! به این صرافت افتاده که حساب‌وکتاب‌ها‌، مثل قدیم جور نیست و خرج از دخل بالا زده آن هم با این خاصه خرجی‌ها و اتینا (عطینا) بازی‌ها ! و البته این گاو هم آن گاو فربه پُرشیر سر به زیر اهرم فشار قبلی نیست و آن همه سامانه و موشک و نیروی پیاده و سواره خرجشان بالا زده و این نمی‌شود که ما ادعای سوار شدن بر خَر مراد را در بوق و کرنا می‌کنیم ولی خود شده‌ایم نوکر بی‌جیره و مواجب !

     البته در اینکه عموسام‌، اساساً خود را به کوچه چپ می‌زند و سرنا را از سر گشادش می‌نوازد و روز روشن را به شب تار تعبیر می‌کند‌، حرفی نیست. یعنی اینجور بگویم که به قاعده یک گاوداری‌، نفت و دلار شیرنشان! و فروش یک دوجین زرادخانه این وسط کاسب شده است و باز ناله ننه‌من‌غریبم! سر داده و پنجه بر چهره می‌کشد که ایهاالناس به فریادم برسید!

     آنچه ما می‌فهمیم این است که یا ظاهراً نفت خاورمیانه از بس که این دست آن دست شد و به پایش باروت و آتش و خون ریخت‌، دیگر بوی خوش دلارش پریده است و یا به مدد کرونا جان‌، آن روزها که شیرها‌، بی‌حساب‌وکتاب باز بود و نفتکش پشت نفتکش‌، سنگین و سبک اوپکی را به شرق و غرب می‌برد و حق حساب عموسام به راه بود‌، دوره‌اش به سر آمده و موقع تسویه سوخته حساب‌ها فرا رسیده و باید مو را از ماست کشید وگرنه  خسارات کرونایی راه جبرانش بسته است!

     جناب بن‌سلمان عموسام اینا هم باید فهمیده باشند که  قرار بر همان دودو تا چهارتای قدیم است و کار حساب دارد‌، یانکی و انگلیسی و چین و کره‌ای هم ندارد‌، وقتی سودی نداری‌، لطف و محبتی هم در کار نیست یا باید سودی حاصل کنی و یا برادری و خواهری و دوست و هم‌پیمان سیاسی، کشکی است نساییده! رسم است که هرکه زورش بیش‌، نفعش بیشتر و این دایه مهربان‌تر از مادر به وقتش‌، ناپدری را در حقت تمام خواهد کرد !  

                                                                        هوشنگ خان