محمد قره داغلی -بحران آب، مقولهای فراموش شده در طول سالیان اخیر است. با کاهش نزولات آسمانی، برداشت غیرکارشناسی و غیرقانونی از منابع زیرزمینی افزایش یافته است. علیالخصوص در بخشهای کشاورزی به سبب عدم توجه به روشهای بهینه مصرف در بخشهای مختلف، این مسأله بیشتر به چشم میخورد. کمبود آب حالا به بحث محافل […]
محمد قره داغلی -بحران آب، مقولهای فراموش شده در طول سالیان اخیر است. با کاهش نزولات آسمانی، برداشت غیرکارشناسی و غیرقانونی از منابع زیرزمینی افزایش یافته است. علیالخصوص در بخشهای کشاورزی به سبب عدم توجه به روشهای بهینه مصرف در بخشهای مختلف، این مسأله بیشتر به چشم میخورد. کمبود آب حالا به بحث محافل کارشناسی و حتی سیاسی تبدیل شده است. امری که میبایست از سالیان بسیار دور به عنوان یکی از فاکتورهای احتمالی بحرانزا در کشور مورد بررسی و واکاوی قرار میگرفت؛ چرا که جنگ آینده، جنگ آب میباشد. اما متأسفانه تا به حال آنطور که باید به آن پرداخته نشده است.
ایران به دلیل قرار گرفتن در منطقه جغرافیایی خاص از لحاظ عرض جغرافیایی و ارتفاع، جزو مناطق تقریباً کم آب جهان محسوب شده و از حدود یک سوم متوسط بارشهای جهانی برخوردار است لذا تمام برنامهریزیها در زمینه توسعه اقتصادی بهطور معناداری با مقوله آب و میزان دسترسی به آن گره خورده است. البته باید توجه داشت که امر توسعه در دیگر نقاط جهان نیز بدون توجه و ارزیابی منابع آبی اعم از زیرزمینی و آورد نزولات آسمانی فاقد وجاهت و پشتوانه علمی است. از طرف دیگر کشور ایران دارای منابع معدنی بسیاری است.
نکته جالب اینجا است که بهرهمندی از این منابع معدنی نیازمند تأمین زیرساختهای مهمی همچون آب است؛ بنابراین این معادن و ذخایر معدنی برای تأمین آب مورد نیاز خود با یک چالش همیشگی مواجه هستند؛ بهویژه اینکه بهطور معمول پرعیارسازی و کنسانترهگیری از مواد معدنی حداقل در یک مرحله بهوسیله آب انجام میشود و از نظر اقتصادی هیچ توجیهی وجود ندارد که سنگ و خاک خام را به مناطق برخوردار از آب انتقال داد.
رویکرد دولت مبنی بر جایگزینی معدن به جای نفت
با توجه به رویکرد دولت مبنی بر جایگزینی معدن به جای نفت و ابلاغ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی توسط مقام معظم رهبری با هدف تکیه بر مزیتهای داخلی و مزیتهای نسبی و گذر از مزیتهای نسبی به سمت مزیتهای رقابتی، بخش معدنی، بیش از پیش مورد توجه قرار میگیرد. ولی مسأله مهم، نوع نگاه برنامهریزان به توسعه اقتصادی کشور از معبر توسعه صنایع معدنی در کشور است که ضرورتاً باید با لحاظ کردن فاکتورهای محدودکننده و با هدف به حداکثر رساندن منافع ملی همسو با منافع منطقهای باشد.
شاید صنایع معدنی در مقایسه با دیگر صنایع جزو مزیتهای نسبی کشورمان باشد و در تنظیم سیاستهای اقتصادی در کنار صنعت نفت به عنوان یکی از پیشرانهای توسعه اقتصادی در خروج از رکود و رشد اقتصادی محسوب شود ولی با توجه به آببر بودن و نیاز مبرم به منابع آبی پایدار، با مانع بزرگی مواجه است.
بر اساس آمار رسمی منتشر شده، در ایران کمتر از ۴ درصد آب مصرفی در بخش صنعت (به معنی عام کلمه اعم از صنایع معدنی آببر و دیگر صنایع) و حدود ۶ درصد در شرب و حدود ۹۰ درصد در بخش کشاورزی مصرف میشود. این در حالی است که در کشورهای توسعهیافته صنعتی، سهم بخش صنعت و معدن از ۸ تا ۲۰ درصد است. با وجود برداشت ۴ درصدی که از منابع آبی برای بخشهای صنعت و معدن میشود، لیکن واقع شدن اکثر صنایع کشور در مناطق خشک و کمآب، در برخی از مناطق منجر به بروز بحرانهای جدی زیستمحیطی و تغییر ماهیت اجتماعی مناطق شده است.
کاهش میزان آبهای تجدید شونده در کشور
این در حالی است که وزیر نیرو با اشاره به معضل کمبود آب در کشور گفت: در این زمینه نگرانیهای ما زیاد است. به گونهای که متأسفانه در ۱۵ سال گذشته میزان بارشها در کشور کاهش زیادی پیدا کرده تا جایی که در گذشته متوسط بارشها در سال ۲۵۰ میلیمتر بوده، اما اکنون به ۲۴۰٫۷ میلیمتر در سال رسیده است. حمید چیتچیان پیش از این گفته بود: میزان آب تجدیدشونده که ۱۳۰ میلیارد مترمکعب در سال بود، اکنون به ۱۱۶ میلیارد مترمکعب کاهش یافته است و از سویی با کاهش بارشها مواجه بودهایم و از سوی دیگر به دلیل تغییر اقلیم تبخیر هم زیاد شده است. همچنین میزان آب تجدیدشونده به ازای هر فرد ایرانی در طی ۴۰ سال گذشته از ۷ هزار و ۵۰۰ متر مکعب به ۱۴۵۰ مترمکعب تقلیل یافته که این نشاندهنده یک بحران قابل توجه در حوزه آب است. وی تأکید کرد: از سوی دیگر از آبهای سطحی نگرانکنندهتر، مسأله منابع آبهای زیرزمینی است؛ بیش از ۵۵ درصد از آب کل کشور در بخش کشاورزی و صنعت مصرف میشود که از آبهای زیرزمینی برداشت میشود، بهطوری که هم اکنون از ۶۰۹ دشت کشور ۳۳۰ دشت با بحران آب روبهرو شده است. چیتچیان اظهار داشت: ما اکنون در کشور نزدیک به ۳۰۰ طرح سد و شبکههای آبیاری و زهکشی در قانون بودجه داریم، اعتباراتی که لازم است این طرحها به اتمام برسد، ۹۵ هزار میلیارد تومان است و اگر هزینه این طرحها افزایش نیابد، این طرحها بهطور متوسط ۳۹ سال طول خواهد کشید تا به اتمام برسد.
چینش منابع معدنی مهم در ایران و لزوم ایجاد حداکثر ارزش افزوده در طول زنجیره ارزش، سیاستگذاران را بر آن میدارد که در مکانیابی کارخانههای فرآوری طوری برنامهریزی کنند که علاوه بر حداقلسازی هزینه نهایی، همگام با حداکثر شدن منافع بنگاه در کوتاه مدت، منافع ملی و رفاه عمومی را نیز به حداکثر ممکن برساند و چهبسا حداکثرسازی منافع ملی در گرو حفظ محیط زیست، حفظ و برداشت صیانتی منابع آب زیرزمینی، حفظ اکوسیستم منطقهای در کنار توسعه صنعتی و ایجاد منافع اقتصادی تأمین باشد.
بهطور مثال در احداث کارخانهها تولید فولاد از سنگ آهن در کنار موضوع نزدیکی به معادن سنگ آهن، موضوع دسترسی به منابع آب (با توجه به اینکه برای تولید هر تن فولاد حدود ۸ متر مکعب آب مورد نیاز است) باید مورد توجه قرار گیرد. اینکه کارخانهها در چه موقعیت جغرافیایی قرار داشته باشند که هزینه انتقال مواد اولیه یا آب بهصرفهتر باشد، موضوع بسیار مهمی است. مثلا برای انتقال هر متر مکعب آب حدود ۱٫۲تا ۸٫۲دلار هزینه باید کرد. شرکت فولاد مبارکه است که علیرغم برداشت کمتر از یک درصد کل حجم آب زایندهرود با توجه به اینکه آورد نزولاتی کمتر از برداشت کلی بستر است، بنابراین برداشت مبارکه به یک معضل تبدیل شده است. این موضوع در اکثر صنایع معدنی واقع در دشت مرکزی ایران صادق است.
آبهای شور زیرزمینی
استفاده بهینه از منابع آبی در شرایطی که کشور با بحران کمآبی مواجه است، کمک شایانی به بخشهای مختلف صنعت کشور خواهد کرد. چراکه بر اساس گفته کارشناسان تا ۳۵ سال آینده ذخایر آبی کشور تمام خواهد شد و با بحران بیآبی روبهرو خواهیم شد. بخش فراوانی از مصرف آب در صنعت کشاورزی بوده و به دلیل استفاده از روشهای سنتی، حجم بزرگی از آن به هدر میرود و این در حالی است که بخشهایی همچون معادن و صنایع معدنی برای ادامه فعالیت و بقای خود نیازمند این منبع انرژی هستند و در صورت نبود آن روند انجام فعالیتشان را با مشکل روبهرو خواهد کرد. نمونهای دیگر معدن چادرملو یکی از دو معدن بزرگ کشور به شمار میآید که در منطقه شمال شرق یزد در منتهیالیه جنوب کویر مرکزی ایران واقع شده است. این معدن برای تأمین آب موردنیاز خود از راههای مختلفی استفاده میکند. بهطوری که معدن چادرملو برای تأمین آب مورد نیاز برای فعالیتهایش از دو منبع آب «به آباد» در ۶۷ کیلومتری شمال چادرملو و همچنین دشت سپیدان که در ۱۲ کیلومتری شمال آن قرار گرفته استفاده میکنند، این منابع آبی از جمله منابع آب زیرزمینی هستند که برای تأمین نیاز معدن و صنایع وابسته آن درنظر گرفته شده و قابلیت شرب ندارند و بعد از انجام تصفیه مورد استفاده قرار میگیرند
به نظر میرسد سیاستگذاری برای اعطای مجوز احداث انواع کارخانجات صنایع معدنی آببر باید به گونهای صورت پذیرد که دسترسی به منابع آب در کنار دیگر فاکتورهای تأثیرگذار با لحاظ ملاحظات زیستمحیطی و قائل بودن به تثبیت اکوسیستم در بلند مدت صورت پذیرد چراکه در غیراین صورت باید منتظر تغییرات اجتماعی و حتی منطقهای باشیم.
با چنین رویکردی، شاید به این نتیجه برسیم که ایجاد زیرساختهای ریلی جهت انتقال مواد معدنی خام واقع در فلات مرکزی و کم آب ایران به کنار آبهای آزاد که علاوه بر دسترسی به آب از دیگر مزیتها همچون کاهش هزینههای صادرات بهرهمند است، بسیار عقلاییتر از احداث کارخانههای فرآوری در کنار معادن مس یا سنگآهن و انتقال آب به این نقاط باشد.
با توجه به نیمهخشک بودن کشور و کمبود منابع آبی به نظر میرسد ارزیابی دوباره طرحهای در حال احداث صنایع معدنی(بدون ملاحظات منطقهای) میتواند یکی از ضروریترین اقدامات حاکمیتی باشد و نیز با توجه به اینکه برخی فعالیتهای معدنی با مشکل کم آبی مواجه شدهاند. میتوان با برنامهریزی برای استفاده بهینه از آب در سطح کشور زمینه را برای هدایت آب از سوی صنعت کشاورزی به بخش صنعت و معدن، مهیا کرد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.