هنر تشکیل کارگروه ! می دانید که کشور عزیزمان مهد رکوردهای بینظیر است ، رکورد در رکود ، رکورد در تورم ، رکورد در عبور از رکود ، رکورد در مهار تورم و کلی رکورد دیگر ! یعنی کل این جهان خاکی را بگردید نمی توانید کشوری را پیدا کنید که تا کنون چندین […]
هنر تشکیل کارگروه !
می دانید که کشور عزیزمان مهد رکوردهای بینظیر است ، رکورد در رکود ، رکورد در تورم ، رکورد در عبور از رکود ، رکورد در مهار تورم و کلی رکورد دیگر ! یعنی کل این جهان خاکی را بگردید نمی توانید کشوری را پیدا کنید که تا کنون چندین بار جشن خودکفائی در گندم و بنزین و کالاهای اساسی و کلی چیز دیگر گرفته باشد . اساساً در رکورد زنی رکورد زده ایم ، بیا و ببین !
یکی از رکوردهای جالبی که وجود دارد رکورد تعداد کارگروه های تشکیل شده در این مرز و بوم است ، هرچی را که فکرش را بکنید کارگروه دارد ، از پیاز و سیب زمینی گرفته تا سیل و زلزله ، از خودرو و طلا و سکه گرفته تا دلار و پول و آب و هوا ، ترافیک و صنعت و گردش و تورم و قس علیهذا ! همه چیز کارگروه دارد و برخی ها چند کارگروه که یک کارگروه هم درست شده که بقیه را با هم هماهنگ کند !
اخیرا هم مقامات فرمایش کرده اند که کارگروهی برای بررسی گرانی مسکن تشکیل شود تا لابد ببینند که این گرانی چگونه گرانی است ، حبابی است ، واقعی است ، اسمی است و یا رسمی ؟! شاید هم قرار است در این کارگروه دوستان کارشناس دورهم جمع شوند و با حفظ فاصله گذاری اجتماعی و در حین تناول چای و بیسکوییت و موز خارجی در مورد علت و العلل این گرانی ها به نتایجی برسند و بعد از جمعبندی ، گزارشی تقدیم کنند و مسئولان به فوریت به درمان و جراحی بپردازند و گرانی را از کالبد مسکن بیرون کشیده و به زباله دان تاریخ بیندازند!
ظاهرا کارگروههای قبلی که تورم شیر مرغ تا جان آدمیزاد را بررسی کرده اند همگی به سرانجام رسیده و تنها مانده است حل و فصل این گرانی مسکن که به همت بزرگواران به زودی ها آن هم تکلیفش معلوم و نسخه اش پیچیده می شود .
سوالی که پیش می آید این است که چرا همه نوع کارگروهی تشکیل می شود ولی کارگروه بررسی اینکه چرا ما خودمان را با کارگروه سرکار می گذاریم ، راه اندازی نمی شود ؟! البته این احتمال وجود دارد که کسی خودش را سرکار نگذاشته است و باید کارگروه چرا ملت را سرکار می گذاریم و یا چگونه ملتی را سرکار بگذاریم و یا نمی دانم فی المثل سرکاری بهتر از بیکاری است ، تشکیل شود !
ما که سابقه خوبی از کارگروه و جراحی و حکم و دستور نداریم ، هرگاه این عوامل ، پای مبارکشان را به گوشه ای از اقتصاد بازکردند آن گوشه یا کلاً از حیز انتفاع خارج شد یا آتشی به جانش افتاد که خاموشی ندارد و یا اینکه آنقدر متورم و متوهم و متکثر شد که بطور کل فاتحه کارگروه و جراح و حکم و دستور را یکجا خواند و قبراق تر از همیشه به جولان ادامه می دهد .
هوشنگ خان دلش را به این خوش می کند که روزی مسئولان و مدیران و مرتبطان و از ما بهتران دست از سر این اقتصاد و بازار بردارند و با راه اندازی کارگروهی هرچه کارگروه است را از دم تیغ بگذرانند و چند صباحی درمان و تیمار این اقتصاد رنجور و مادر مرده را بی خیال شوند تا این بخت برگشته نفسی تازه و قد راست کند .
راه دوری نمی رود همه آن راهها را رفتند ، این یکی راه هم بروند .
هوشنگ خان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.