رشد اقتصادی مثبت است !

رشد اقتصادی مثبت است !       یکی از عقل می‌لافد‌، یکی طامات می‌بافد و البته خیلی هم فرقی ندارد‌، اقتصاد کف خیابان و سفره خانوار و جیب کارگر و رخ زرد مردمان‌، خودشان داوران خوبی هستند برای سنجش عیار فرمایشات بانک‌مرکزی‌ها و آن جنابان مرکز آماری‌ها! عجالتاً حساب و کتاب از دستشان در رفته است‌، […]

رشد اقتصادی مثبت است !

      یکی از عقل می‌لافد‌، یکی طامات می‌بافد و البته خیلی هم فرقی ندارد‌، اقتصاد کف خیابان و سفره خانوار و جیب کارگر و رخ زرد مردمان‌، خودشان داوران خوبی هستند برای سنجش عیار فرمایشات بانک‌مرکزی‌ها و آن جنابان مرکز آماری‌ها! عجالتاً حساب و کتاب از دستشان در رفته است‌، یکی که در فضا و مثبت شدن نرخ رشد سیر می‌کند و آن یکی هم سرگرم یکی به نعل و یکی به میخ زدن است تا آنقدرها از صفر فاصله نگیرد که بدآموزی داشته باشد!

     وقتی بدون فروش و دلارهای نفتی‌، نرخ رشدمان مثبت است و دلار و سکه و طلا بهترین دوران سروری خود را سپری می‌کنند! خیلی سخت نیست که دوریالی مبارک بیفتد که این مثبت‌اندیشی است (اگر نخواهیم بگوییم خیال‌بافی است) تا مثبت‌نگاری! البته این‌جور حساب و کتاب‌، آنقدرها هم که به‌نظر می‌رسد کار سختی نیست‌، وقتی آمار روشن و معلوم وضعیت نفت و رکود صعودی و تورم قله‌پیما را نمی‌شود کاری کرد و جایی در آن اندرونی مخفی‌اش کرد‌، دست به دامان کشاورزی و صنعت می‌شویم و با کمی‌مهر و محبت و مساعدت حکیمانه زیر کتف‌های این برخاک افتاده‌ها را گرفته‌، بلند می‌کنیم و وقتی کارمان با ایشان تمام شد و آمار مثبت را خوب توجیه کردیم و عکس سلفی‌مان را گرفتیم‌، رهایش می‌کنیم که باز نقش زمین شوند!

     اساساً در این ملک صنعت آمار پررونق است‌، از تولید و ساخت آن گرفته تا توجیه و رد و انکار‌، به فور وجود دارد‌، یکی از مهم‌ترین کارهای دوایر و دستگاه‌های اجرایی و شرکت‌های و نهادهای خصوصی و دولتی و اتحادیه و صنف و حتی کاسب سر کوچه ما‌، همین تولید آمار است. آنقدر این فقره آمار و آمارگیری و آمارسنجی‌، پیشرفت کرده است که اقتصاد به این بزرگی به دو قسمت تقسیم شده است‌، اقتصاد اصلی و نقلی و جمع‌وجور که همان اقتصاد واقعی است و اقتصاد افتخارآمیز و برقله‌های پیشرفت نشسته و مورد رشک و حسرت غریب و آشنا‌، که دست پخت همین اقتصاد آماری و ساخت‌وسازهای آمارگرانه سلحشورانه است و از اتفاق کلی هم باد و حباب و تفاخر و سرسنگینی و خود بزرگ‌پنداری و عزیز دردانگی! دارد.

     به هر حال ما که بخیل نیستیم‌، اصلاً اینجوری بگویم که اگر از خدا چیزی بخواهیم همین فقره رشد اقتصادی و مهار تورم و سر به نیست شدن رکود است. حال عزیزان بانکی می‌گویند همه اینها محقق شده است‌، سلمنا‌، خدا خیرشان دهد که برای دلخوشی ما مردم حرف و سخن می‌گویند. اما بهتر تر آن است که برای سفره و جیب خالی ملت فکر کنند چون تا شکم سیر و جیب پر نباشد‌، دل خوش سیری چند ؟!  وگرنه اصل و اساس هر آمار و شرایط اقتصادی و وضعیت معیشتی و هرچیزی را که بخواهید بدانید‌، کافی است سری به خیابان بزنید. چند دقیقه‌ای به مردم در حال خرید و نوع خریدها و الفاظ زیر لب و گفت‌وگوهای اتوبوسی و تلفنی ایشان و این جور چیزها‌، توجه فرمایید.

تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل …

    

             

 

                                                            هوشنگ خان