فرار داریم، چه فراری!

 فرار داریم، چه فراری!       در خبرها آمده است که به همت برخی از مابهتران و مسؤولان و زحمتکشان عرصه زیرآبی و قیقاج و بزن دررویی! فرار مالیاتی رکورد ۴۵ هزار میلیاردی را پشت سر گذاشته و شانه به شانه صادرات و درآمد نفتی و مالیات گرفته شده و یارانه سرماه، خودنمایی می‌کند !      […]

 فرار داریم، چه فراری!

      در خبرها آمده است که به همت برخی از مابهتران و مسؤولان و زحمتکشان عرصه زیرآبی و قیقاج و بزن دررویی! فرار مالیاتی رکورد ۴۵ هزار میلیاردی را پشت سر گذاشته و شانه به شانه صادرات و درآمد نفتی و مالیات گرفته شده و یارانه سرماه، خودنمایی می‌کند !

     البته آنچه فهم هوشنگ‌خانی ما می‌گوید‌، اسمش ۴۵ هزار میلیارد است ولی یحتمل مسؤولان مربوطه در اندرونی جلسات و میزگرد‌ها چیز دیگری صدایش می‌زنند‌، فی‌المثل جناب ۱۰۰ هزار میلیاردی! و یا چیزی شبیه به این‌، بالاخره هرچه باشد از قدیم‌الایام در این ملک اعداد و آمار رسمی‌، با آنچه غیررسمی‌ و البته واقعی است‌، به قاعده تومانی ۹ قران توفیر دارد. پس اگر بخواهیم به این حرف بی‌سند هوشنگ‌خانی حساب و کتاب کنیم‌، کار فرار مالیاتی به چند ۱۰۰ هم می‌رسد.

     البته باید حواسمان باشد که فرار مالیاتی‌، با معافیت مالیاتی و یا خط قرمز مالیاتی و یا نمی‌دانم این جیب به آن جیب مالیاتی و یا هر چیز دیگری‌، فرق بسیار دارد. فرار مالیاتی مختص آنهایی است که در هنگام ارائه دفاتر دچار سهو ثبت اعداد می‌شوند و ریال و تومان را جابه‌جا مرقوم کرده و بعضاً به جهت دوری از خودنمایی و یا جلب‌توجه‌، دفاتر نازک سبکبال را رو می‌گذارند و آن سنگین و پر و پیمان‌ها را زیر میز و البته حواسشان هست که زحمت جابه‌جایی سنگین‌وزن‌ها برعهده دوستان محاسبه‌گر و ممیز نیفتد که خدای ناخواسته عارضه کمری حاصل گردد!

     البته شیرینی این فرار خوشگل مالیاتی وقتی بهتر و عمیق‌تر به کام عزیزان می‌نشیند که شرکت‌های پروپیمان گردن‌کلفت خصولتی به جای اظهار درآمدهای خودرویی و اینترنتی و موبایلی و بسازبفروشی و چه و چه بر آسمان رفته خود‌، دم از ضرر و زیان و کسری و بدهی می‌زنند و هر ساله طوماری از غم و غصه و ندارم و چه‌کنم چه‌کنم ارائه داده و با مظلوم‌نمایی‌، وام بدون بهره و سوبسید و ریخت‌وپاش بودجه دولتی به پای مبارکشان را طلب می‌کنند و بعضاً مدعی طلب ارث و میراث از سفره کوچک شده خلق‌ا… را هم فرمایش کرده و تن رنجور و قامت خمیده و مخارج کمرشکن را به رخ مردم و مسؤولین و ضابطان و ناظران‌، می‌کشند!

     اگر نظر هوشنگ‌خانی ما را بخواهید بهتر است همان صنار درآمد مالیاتی را هم بین این شرکت‌ها و سازمان‌های زبان‌بسته تقسیم کنند و دولتیان و بودجه‌ای‌ها کلاً کیسه‌ای برای مالیات بردرآمد ندوزند و خرج و مخارج خود را در جایی دیگر جستجو کنند و چه بهتر که صفر تا صد گرفتن و حساب و کتاب مالیات را بگذارند برعهده همین چندین و چند شرکت دُردانه از دماغ فیل افتاده همیشه بدهکار طلبکار!  که اگر اینگونه شود. مشکل بزرگی خود بخود حل‌وفصل می‌شود و دیگر دغدغه فرار و قرار مالیاتی و بگیر و ببند و این کارهای اعصاب خوردکن‌، وجود نخواهد داشت و نه خانی آمده و نه خانی رفته است…

      

                                                                        هوشنگ‌خان