بانک‌مرکزی را ز گرانی خبرش هست؟!

بانک‌مرکزی را ز گرانی خبرش هست؟! خبرت هست که در شهر شکر ارزان شد! خبرت هست که دی گم شد و تابستان شد! (مولانا)      ظاهراً چند روزی است که بانک‌مرکزی در شلوغی بازار‌، دست اقتصاد را رها کرده و متأسفانه به خاطر سربه‌هوایی مفقود گردیده است و عزیزان مسؤول تصمیم دارند آن را به […]

بانک‌مرکزی را ز گرانی خبرش هست؟!

خبرت هست که در شهر شکر ارزان شد!

خبرت هست که دی گم شد و تابستان شد! (مولانا)

     ظاهراً چند روزی است که بانک‌مرکزی در شلوغی بازار‌، دست اقتصاد را رها کرده و متأسفانه به خاطر سربه‌هوایی مفقود گردیده است و عزیزان مسؤول تصمیم دارند آن را به اطلاع عموم برسانند و یابنده را مژدگانی فراوان دهند‌، اما معلوم نیست که چرا برای این کار اینقدر معطل کرده و دست‌دست می‌کنند!؟

 طبق اعلام منابع غیرموثق‌، برخی از عوامل و مدیران هم همراه با ساختمان عظیم و دَراَندشت بانک‌مرکزی مفقود شده‌اند و متأسفانه خبری از ایشان نیز در دسترس نیست !

      طبق بررسی‌های به‌عمل آمده‌، نامبرده (ابنیه محترم) به قصد سروسامان دادن بازار و رفع بی‌دروپیکری پیش آمده‌، از محل خود حرکت کرده ولی نه بازار سروسامان پیدا کرده و نه ایشان به محل خود مراجعت نموده است. مسؤولان احتمال هرگونه ربایش و یا حضور عوامل بیگانه را در این فقره به شدت رد کرده‌اند و اعلام نموده‌اند‌، هرچه هست کار خودی است!!

     شست مبارک هوشنگ‌خان (خودمان را می‌گوییم) خبردار شده بود که این همه شلوغ‌کاری و یکه‌تازی دلار و طلا‌، بی‌حساب‌وکتاب نیست‌، نگو که جناب ناظر و مدیر و سامان‌ده و همه‌کاره محترم دچار مفقودی و یا براساس شواهد دچار خودمفقودی مزمن شده است و با تغییر چهره یحتمل در یک جای خوش آب و هوا جاخوش نموده است تا این حضرات دلار و سکه و طلا و گرانی و تورم‌، بدون دغدغه و دل‌مشغولی بازار را شخم بزنند و مردم بینوا را از نفس بیندازند و از حیز انتفاع ساقط کنند و بعد در یک بازگشت شکوهمندانه و خرامان خرامان‌، کمی‌فتیله را پایین بکشند و بر سینه مبارک مدال افتخار نصب نمایند و پُز هنرمندی خود را در چشم خلق‌ا… فرو کنند !

 البته اینکه از وزیر و وکیل و صدر و ذیل مسؤولان و ناظران و مدعیان‌، کسی به روی مبارک هم نمی‌آورد که بازار دلار و طلا تیشه برداشته و ریشه مردم را هدف قرار داده و هر روز شاهد انفجار انتحاری مسکن و خودرو و مصالح و لوازم خانگی و خوراکی و لبنیات و هر چیزی که فکرش را بکنیم‌، هستیم! چیز غریبی نیست و مسبوق به سابقه است !

     عزیزان ظاهراً به تعطیلات تابستانه تشریف برده‌اند. از هر دری سخن می‌گویند جز آنچه باید بگویند و هرکاری می‌کنند‌، جز آنچه باید انجام دهند و مردم هم ‌هاج‌وواج این عربده‌کشی و هل من مبارزطلبی قیمت‌ها در شهراند.

خبرت هست که از خویش خبر نیست مرا

گذری کن که ز غم راهگذر نیست مرا

 

ز آب دیده که به صد خون دلش پروردم

هیچ حاصل به جز از خون جگر نیست مرا

      

                                                                        هوشنگ‌خان