رییس کمیسیون کشاورزی ۲۰ درصد ریزگردها، منشأ داخلی و ۸۰ درصد، منشأ خارجی دارند علیمحمد شاعری، رییس کمیسیون کشاورزی در نخستین سال مجلس دهم است. او که دکترای کشاورزی دارد از بهشهر راهی بهارستان شده و معاونت وزیر کشور، معاونت وزیر جهاد کشاورزی و قائممقامی ریاست سازمان محیطزیست کشور را در سابقه کاری خود دارد. […]
رییس کمیسیون کشاورزی
۲۰ درصد ریزگردها، منشأ داخلی و ۸۰ درصد، منشأ خارجی دارند
علیمحمد شاعری، رییس کمیسیون کشاورزی در نخستین سال مجلس دهم است. او که دکترای کشاورزی دارد از بهشهر راهی بهارستان شده و معاونت وزیر کشور، معاونت وزیر جهاد کشاورزی و قائممقامی ریاست سازمان محیطزیست کشور را در سابقه کاری خود دارد.
این نماینده مجلس در گفت وگویی با ایسنا به تشریح بحرانهای زیستمحیطی کشور پرداخته و برای حل آنها راهکار داده است؛ او شرایط موجود را حاصل سوءمدیریت میداند و آمار نگرانکنندهای را از وضعیت منابع طبیعی ارایه میدهد.
به اعتقاد شاعری، اولویتبندی صحیح نیازها و برنامههای کشور مهمترین مسألهایست که باید مورد توجه قرار گیرد. او بر مدیریت صحیح و همکاری مردم و بخش خصوصی نیز تأکید میکند.
ریزگردها، بحران آب، محیطزیست، تالابها، منابع طبیعی و برنامه ششم توسعه از جمله محورهایی هستند که در این گفتوگو مورد بحث قرار گرفتهاند:
ریزگردهای غرب کشور دو منشأ داخلی و خارجی دارند. حدود ۲۰ درصد ریزگردها منشأ داخلی و ۸۰ درصد منشأ خارجی دارند. برای رفع این مشکل باید دو کار مهم انجام دهیم؛ اول اینکه منشأهای داخلی را با اولویت ببینیم. این کاری است که الان از دست دولت برمیآید. دولت میتواند در مورد این ۲۰ درصد اقداماتی انجام دهد. با این کار میتوانیم مشکل را در کوتاهمدت حل کنیم. میتوانیم به راحتی تالابهایی که در جنوب و غرب کشور وجود دارند و خشک شدهاند و مناطق بیابانی که در اطراف تهران، استان قم، استان مرکزی، خوزستان، ایلام و کرمانشاه وجود دارند را مدیریت کنیم.
باید تالابهایی که خشک شدهاند را سریعاً احیا کنیم؛ تالابهایی مثل تالاب میقان در استان مرکزی، تالاب حورالعظیم و شادگان و مناطق بیابانی استان خوزستان و مرکزی. فقط در استان خوزستان حدود ۴۰۰ هزار هکتار مناطق بیابانی وجود دارد که باید با انجام اقدامات بیابانزدایی کنترل و مهار شود.
با اقداماتی که در داخل (جنوب و غرب کشور) انجام میشود، میتوانیم حداقل ۲۰ درصد ریزگردها را کاهش دهیم ولی الان اقدامات جدی صورت نمیگیرد. اعتبارات لازم برای مقابله با پدیده بیابانزایی باید در اختیار وزارت جهاد و سازمان محیطزیست قرارداده شود. در حال حاضر طرحهای مقابله با ریزگردها آماده است و نیازمند اعتبار است که این اعتبارات باید تأمین شود و کانونهای ریزگردها مهار شود.
شهر تهران با کمبود شدید آب مواجه است
اقدام دیگری که باید در داخل انجام دهیم مدیریت منابع آب است که توسط وزارت نیرو باید انجام شود. سفرههای آب زیرزمینی در مناطق غرب و جنوب به شدت کاهش پیدا کرده و در وضعیت بحرانی قرار دارند. هر چه سطح آب سفرههای زیرزمینی کمتر شود و بهرهبرداری افزایش پیدا کند، پدیده بیابانزایی در کشور بیشتر میشود. هر قدر هم که بیابانها بیشتر شوند، ریزگردها بیشتر میشود. وزارت نیرو باید اولویت اول خود در مدیریت منابع آب را به مناطق بحرانی و دشتهای ممنوعه تمرکز دهد. بخش عمدهای از استان همدان، ایلام، کرمانشاه، خوزستان، اطراف تهران، قم و حتی قزوین و زنجان جزو دشتهای ممنوعه هستند و در بسیاری از این مناطق سفرههای آب زیرزمینی به قدری کاهش پیدا کرده که کشاورزان اقدام به کفشکنی چاهها میکنند. این نشاندهنده این است که منابع آب ما خوب مدیریت نمیشود.
در اطراف تهران ۸۰ هزار هکتار مناطق بیابانی داریم و شهر تهران با کمبود شدید آب مواجه است. وزارت نیرو باید با اتخاذ راهحلهای مناسب به خصوص با استفاده از بازچرخانی فاضلاب شهری و با همکاری وزارت جهاد بهرهوری استفاده از آب در کشور را افزایش دهد. سهم بخش کشاورزی در استفاده از آب باید به شدت کاهش پیدا کند. همچنین باید فنآوریهای نوین را در بخش را کشاورزی توسعه دهیم؛ وزارت جهاد کشاورزی به ویژه سازمان جنگلها باید در جهت حفاظت از پوشش گیاهی و جنگلها به خصوص جنگلهای زاگرس در غرب کشور تلاش کند و حفاظت ویژهای از این جنگلها به عمل بیاورد. ما باید به شدت از جنگلها حفاظت کنیم؛ چرا که هر چقدر بیشتر حفاظت شود بیشتر منجر به حفظ آب در خاک خواهد شد. بسیاری از خشکسالیها و ریزگردهایی که میبینیم ناشی از بیابانی شدن و خشکسالیهای مداومی است که در کشور اتفاق میافتد. هرقدر رطوبت خاک کمتر شود، امکان انتشار گرد و خاک بیشتر خواهد بود. اینها برنامههای مهمی هستند که سازمان مدیریت باید با همکاری وزارت جهاد، وزارت نیرو و سازمان حفاظت محیطزیست اقدامات کوتاهمدت و ضربتی را در رابطه با آنها به مرحله اجرا دربیاورد.
هر سال ۵۰ هزار هکتار به بیابانهای کشور اضافه میشود
۹۰ درصد آب کشور در حوزه کشاورزی مصرف میشود. اگر بخواهیم سهم کشاورزی را در استفاده از آب کم کنیم باید اعتبارات لازم برای توسعه سیستمهای نوین آبیاری مثل آبیاری تحت فشار را در اختیار وزارت جهاد قرار دهیم ولی این اعتبارات کافی نیست. همچنین برای مقابله با پدیده بیابانزایی باید اعتبارات لازم در اختیار وزارت جهاد قرار گیرد. از طرف دیگر اعتباراتی که برای احیای تالابها در اختیار محیطزیست قرارداده میشود به هیچ عنوان کافی نیست. حقآبه تالابها باید توسط وزارت نیرو تأمین شود؛ جلوی حفاریهای غیرمجاز گرفته شود. در اینجا همه باید کمک کنند. از دولت گرفته تا مردم و رسانهها و عزمی جدی میخواهیم که اولویتهای درجه یک کشور را بشناسیم و به آن عمل کنیم. ما بیشتر حرف میزنیم تا اینکه اهل عمل باشیم.
سالانه حدود ۵۰ هزار هکتار به بیابانهای کشور اضافه میشود؛ جنگلهای زیادی در کشور نابود میشود؛ مراتع بسیار ضعیف شده و سفرههای آب کاهش پیدا میکند. همه اینها دست به دست هم داده و پدیدهای مثل ریزگردها کشور را تهدید میکند. اینها نیازمند این است که برنامه ششم توسعه برنامه اولویتمحور باشد یعنی اولویتهای درجه یک کشور را هدفگذاری کند نه اینکه همه پروژهها، همه نیازها و همه برنامهها را در خود جای دهد. این امر قطعاً قابل محقق شدن نیست ولی ما میتوانیم چند هدف مهم و چند اولویت مهم را در دستور کار قرار دهیم و همه تلاش خود را صرف حل بحرانها و مشکلات درجه یک مردم متمرکز کنیم. در این صورت اگر چشمانداز کار را بر اساس این اولویتها ببندیم، قطعاً کشور در مسیر درست اداره خواهد شد.
به سمتی حرکت کنیم که قطع یک درخت از سوی افکار عمومی محکوم شود
مشارکت بخش خصوصی و مردم باید بیشتر شود. فرهنگسازی و تغییر رفتارهای اجتماعی ما در حفظ منابع محیطزیست، تالابها و جنگلها باید بهبود پیدا کند. در همین چند روز ۳ نفر از محیطبانانمان به شهادت رسیدند. این نشاندهنده این است که فرهنگ محیطزیست باید در بین مردم ارتقا پیدا کند و به سمتی حرکت کنیم که قطع یک درخت، خشک شدن تالابها، از بین رفتن مراتع و زمینخواری و پدیدههای مشابه که متأسفانه رو به افزایش است از سوی افکار عمومی و جامعه محکوم شود و کسی به خود اجازه ندهد منابع طبیعی را تصرف کند، زمینی را تغییر کاربری دهد و شهری را با ساختوسازهای بیرویه دچار اختلال کنند یا بستر تولید را از بین ببرد و آب را هدر دهد.
در حال حاضر بسیاری از شبکههای آبرسانی ما فرسوده هستند. حدود ۳۰ درصد از آب شهری به خاطر فرسوده بودن شبکههای آبرسانی هدر میروند. از فنآوریهای نوین در آب و انرژی استفاده نمیکنیم و سبک زندگی ما در بسیاری از زمینهها باید تغییر پیدا کند.
اسراف در استفاده از منابع پایه بیداد میکند. ما کشور خشک و نیمهخشکی هستیم اما سرانه مصرف آب حداقل ۷۰ لیتر از سرانه مردم اروپایی بیشتر است؛ مصرف انرژی در کشور ما ۴ برابر کشورهای اروپایی است و دو برابر کشورهای دیگر زباله تولید میکنیم. در ۵۰ سال گذشته سالانه ۱۰۰ هزار هکتار از جنگلهای کشور را از بین بردهایم و آنقدر در طبیعت دستکاری کردهایم که بخش زیادی از کشور دارد به بیابان تبدیل میشود. اینها همه رفتارهای نسنجیده و نادرست ماست که باید اصلاح شود.
وظیفه تمام دولتها حفظ و حفاظت از منابع پایه و مدیریت پایداری منابع است ولی بخش عمدهای از منابع ما صرف فعالیتهای غیراولویتدار میشود که مقام معظم رهبری نیز در دیدار با مسؤولین نظام فرمودهاند که در برنامهریزیها به اولویتها توجه کنید. برنامهریزی یعنی تعیین اولویتها؛ اگر اولویتها در برنامهریزی مورد توجه قرار نگیرد برنامهریزی معنا ندارد. ما آنقدر پول و منابع نداریم که صرف همه کارها کنیم. مردم هم باید اولویتهای کشور را تشخیص دهند و به دولت کمک کنند. دولت هم باید تمام توان مدیریتی خود را به حل اولویتهای درجه اول کشور فارغ از سیاسیکاری و روزمرگی اختصاص دهد.
وضعیت موجود، حاصل توسعه کمینگر و سوءمدیریت است
تالاب میانکاله در مازندران دارد خشک میشود؛ چرا باید طوری شود که در مازندران با ۸۰۰ میلیمتر بارندگی، این تالاب بینالمللی خشک شود. این به خاطر این است که منابع آب مدیریت نشده و تمام کشورهایی که موفق هستند، کشورهایی هستند که مدیریتهایشان را اصلاح کردند و کشورهایی که در توسعه ناموفق بودهاند کشورهایی بودند که سوء مدیریت شدهاند. هر شهر و روستا و کشور آبادی را که دیدید بدانید مدیریتها درست است و هر جا کشوری را دیدید که بیکاری زیاد است، دچار مشکلات و مسایل زیستمحیطی و مشکلات مربوط به منابع پایه شدهاند و بحرانهایی مثل ریزگردها به وجود آمده ناشی از سوءمدیریت است وگرنه خشکسالی در بسیاری از کشورها وجود دارد ولی با مدیریتهای درست بر خشکسالی فائق آمدهاند. ما باید کیفیت مدیریت کشور را بالا ببریم. با توسعه صرفاً اقتصادمحور و توسعهای که صرفاً کمینگر باشد و ملاحظاتی مثل ملاحظات محیطزیستی و اجتماعی مورد توجه قرار نگیرد همین وضعیتی پیش میآید که الان داریم میبینیم.
کشوری هستیم با سرزمین پهناور، معادن و جنگلهای زیاد ولی بحرانهایی مثل آب، محیطزیست و آلودگیهای زیستمحیطی به ما صدمه میزند. در حال حاضر دریای خزر از آلودگی زیستمحیطی به شدت رنج میبرد و همین آلودگیها باعث شده ذخایر این دریا به شدت کاهش پیدا کند. ما روزانه حدود ۸۰۰ میلیون لیتر انرژی فسیلی مصرف میکنیم که ۴ برابر متوسط دنیاست. این الگوی مصرف و این الگوی توسعهای که در کشور ما به اجرا در میآید الگوی درستی نیست. الگویی که متناسب با شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کشور ما باشد و با اقتضائات و بحرانها و اولویتهای کشور تناسب داشته باشد باید با فرهنگ کار و تلاش و مدیریت جهادی ایجاد شود تا بتوانیم با عمل به وظایف خود این بحرانها را از پیش روبرداریم.
باید سبک اداره کشور را بهبود ببخشیم
همه مشکلات ما، مشکلات اعتباری نیست؛ باید سبک اداره کشور را بهبود ببخشیم و ارتقا دهیم. بخش خصوصی باید در اداره کشور نقش بیشتری را ایفا کند.۸۰ تا ۹۰ درصد کشور توسط دولت اداره میشود و دولت هم امکانات و منابع لازم را ندارد. این در حالی است که برای حل بحرانهای کشور نیازمند پول و اعتبار هستیم. اگر بخش خصوصی به میدان نیاید، دولت به تنهایی نمیتواند این موارد را اداره کند. بخش عمده اقتصاد ما به نفت وابسته است در صورتی که این ساختار، ساختار بیمار است و درست نیست. برنامه ششم باید بر مبانی و اهداف اقتصاد مقاومتی و با تکیه بر اقدام و عمل باشد تا بتوانیم کار را به سرانجام برسانیم. رشدی که اقتصاد کشور به دست آورده محصول سرمایهگذاری و توجه ویژه در بخش کشاورزی بود. بخش خدمات و صنعت نتوانستند نقش لوکوموتیوی خود را در توسعه نشان دهند ولی بخش کشاورزی توانست به خوبی خود را نشان دهد. این نشان میدهد که هر قدر در بخش کشاورزی مثل آب، منابع طبیعی و بخشهای دیگر سرمایهگذاری کنیم نتیجه بهتری میگیریم.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.