شایعه هم شایعه‌های قدیم!

شایعه هم شایعه‌های قدیم!             نمی‌دانم چرا وضعیت جوری شده که انگار هیچ چیز و هیچ کسی سر جای خودش نیست‌، یک شیرتوشیری و ملوک‌الطوایفی شده است که بیا و ببین! می‌گویند ارزان می‌شود‌، گران می‌شود‌، عرضه کم می‌شود‌، خرید می‌رود بالا‌، عرضه زیاد می‌شود‌، دیگر کسی نمی‌خرد‌، سازمان حمایت از مصرف‌کننده را راه […]

شایعه هم شایعه‌های قدیم!

            نمی‌دانم چرا وضعیت جوری شده که انگار هیچ چیز و هیچ کسی سر جای خودش نیست‌، یک شیرتوشیری و ملوک‌الطوایفی شده است که بیا و ببین! می‌گویند ارزان می‌شود‌، گران می‌شود‌، عرضه کم می‌شود‌، خرید می‌رود بالا‌، عرضه زیاد می‌شود‌، دیگر کسی نمی‌خرد‌، سازمان حمایت از مصرف‌کننده را راه انداخته‌اند‌، فقط حواسش به تولیدکننده گرامی ‌است. آمار کرونا رفته است بالا‌، مراکز بیشتری را باز می‌کنند‌، می‌گویند ماسک بزنید‌، نه خودشان می‌زنند و نه مردم!

      هوشنگ‌خان که بد فرم دلش لک زده برای سال‌های نه‌چندان دور‌، یک حساب و کتابی بود‌، حرف درست درمانی‌، قول و قرار پابرجایی‌، باید و نباید سفت و محکمی‌، تکلیف‌ها معلوم‌، سر و تَه کارها معلوم‌تر‌، اصلاً یک چیزی بود برای خودش‌، تومانی نه ریال با این دوره و زمانه فرق داشت!

     تا آنجا که یادمان هست‌، شایعات هم برای خودشان حرمت و جایگاهی داشتند! سنگین‌، رنگین و باوقار‌، این نبود که شایعه پایش را در کفش واقعیت کند و بین شایعه و واقعه فرق و توفیری نباشد.

      اساساً کمتر شایعه‌ای را می‌توانستی ببینی که با بدل واقعی خودش یکی باشد و اصل برابر سند شده و تشخیص سره از ناسره مشکل باشد‌، اما روزگار جوری شده است که برخی برنامه و قرارومدارش را می‌گذارند‌، بعد جناب شایعه را می‌فرستند بین مردم تا اصل قضیه را به زبانی فصیح و شفاف بیان کند! این کجا و آن شایعه پدر و مادردار آدم‌حسابی کجا!

شایعه‌ها درست می‌شدند که درست شده باشند و عده‌ای سرکار گذاشته و کمی‌ فضا را به‌هم ریخته و اندکی موج و غبار محلی به پا کنند اما حالا همه چیز عوض شده‌، قرار نیست از روی تخیل و توهم و اماواگر و شاید‌، کسی چیزی سر هم کند و در هر کانال و گروه و صفحه‌، جار بزند. جایی در همین نزدیکی‌ها‌، تکلیف و تصمیمی‌ معلوم می‌شود‌، قرار و مداری منعقد شده‌، حساب‌وکتابش مشخص و بده‌بستانش هم معلوم و روشن می‌شود‌، اما حرف‌وحدیثش در همه جا می‌پیچد به جز اخبار رسمی ‌و اطلاع‌رسانی سخنگو و روزنامه و خبرگزاری‌، حتی مسؤول و مدیر مربوطه‌، آن را از در و همسایه و مردم کوچه و بازار می‌شنود!

 که البته ابتدا به شدت تکذیب می‌کنند‌، کمی‌ بعد ابراز تردید می‌کنند‌، اندکی بعدتر به بررسی کارشناسان می‌سپارند‌، بالاخره بدون پذیرفتن اصل موضوع قول می‌دهند تا در اسرع وقت تمامی ‌مشکلات حل شود؟! و نهایتاً از جناب خودشان‌، همکارانشان و عوامل محترم بابت تلاش‌های شبانه‌روزی تقدیر و تشکر می‌کنند!

البته این در صورتی است که مدیر و مسؤول محترم استثنائاً معضلات و مصیبت‌های پیش‌آمده را به گردن خلق‌ا… نیندازد …

                                                                                                هوشنگ‌خان