دلایل صادرات سنگآهن مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، دلایل و جایگاه صادرات سنگآهن در اقتصاد معدنی ایران را مورد بررسی قرارداد. به گزارش مناقصهمزایده به نقل از روابط عمومی مرکز پژوهشها، دفترمطالعات انرژی، صنعت و معدن این مرکز اعلام داشت: موضوع سیاستگذاری برای تکمیل زنجیره ارزش فولاد در داخل کشور از مباحث بسیار مهم و […]
دلایل صادرات سنگآهن
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، دلایل و جایگاه صادرات سنگآهن در اقتصاد معدنی ایران را مورد بررسی قرارداد.
به گزارش مناقصهمزایده به نقل از روابط عمومی مرکز پژوهشها، دفترمطالعات انرژی، صنعت و معدن این مرکز اعلام داشت: موضوع سیاستگذاری برای تکمیل زنجیره ارزش فولاد در داخل کشور از مباحث بسیار مهم و تأثیرگذار در آینده صنعت فولاد و چگونگی توسعه صنایع پایین دستی آن است. یکی از سیاستهای مورد بحث، اعمال محدودیت صادرات برای حلقههای پیشین تولید فولاد (سنگآهن، کنسانتره و…) به منظور تکمیل و افزایش ارزشافزوده در تولید فولاد است. با توجه به مباحث صورت گرفته میتوان چنین نتیجه گرفت به دلیل عدم توازن توسعه در حلقههای مختلف زنجیره تولید فولاد، علیالخصوص فاصله سرمایهگذاری صورت گرفته در استخراج سنگآهن و تولید کنسانتره و گندله، همچنین عدم آزادسازی قیمت سنگآهن در داخل، هم اکنون ظرفیت تولید کنسانتره و گندله کمتر از ظرفیت تولید و استخراج سنگآهن است. با توجه به این موضوع هرگونه سیاستگذاری برای محدودیت صادرات سنگآهن باید به صورت تدریجی و همراه با آزادسازی قیمت سنگآهن (بهطوری که مزیت نسبی وجود ذخایر سنگآهن در ایران حفظ شود) و تکمیل واحدهای کنسانترهسازی و گندلهسازی و با در نظر گرفتن حاشیه سود معقول معدن کاری صورت پذیرد.
براساس این گزارش، آهن به عنوان چهارمین عنصر فراوان بعد از اکسیژن، سیلیس و آلومینیم، کاربرد و نقش بسیار مؤثری در ورود کشورهای مختلف به دنیای صنعتی دارد بهطوری که صنعت فولاد را به عنوان دروازه ورود به دنیای صنعتی یاد میکنند. این موضوع اهمیت سیاستگذاری برای تولید فولاد در کل طول زنجیره ارزش (از ابتدای استخراج سنگآهن (به عنوان ماده اولیه) تا انتهای تولید انواع فولاد و فولادهای آلیاژی) را بیش از پیش تقویت میکند.
ایران با داشتن بیش از ۲٫۵ میلیارد تن ذخایر قطعی انواع سنگآهن، جز ۱۵ کشور برتر دارنده ذخایر سنگآهن در جهان مطرح است که همین موضوع، کشور را در تولید سنگآهن و به احتمال بسیار زیاد، کل زنجیره ارزش، دارای مزیت نسبی کرده است. بررسی تولید و ظرفیت تولید در طول زنجیره ارزش سنگآهن در ایران و اینکه تا چه میزان و در کدام حلقه زنجیره ارزش – با در نظر گرفتن جمیع جهان ماده اولیه، انرژی، آب، نیروی انسانی و… – حداکثر منافع اقتصادی محقق میشود.
بنابراین گسترش معادن سنگآهن و لزوم اکتشافات دقیق در عمق سنگآهن بسیار ضروری به نظر میرسد.
بنابراین اگر سیاست دولت، تولید فولاد در داخل باشد، ماده اولیه هر یک از حلقههای پیشین فولاد به نوعی دچار مشکل بوده که عمدهترین حلقه مشکل نیز نبود ظرفیت لازم گندلهسازی است. با توجه به این موضوع باید سیاست دولت در جهت ایجاد ظرفیت لازم در بخش گندله و سیاستگذاری لازم برای عدم خروج سنگآهن به صورت دانه بندی در قالب صادرات باشد ولی مهمترین نکته در این بین عدم سرمایهگذاری متناسب و متعادل و توسعه نامتوازن حلقههای مختلف زنجیره ارزش در سالیان گذشته است که بخش تولید فولاد را دچار مشکل کرده است.
در حال حاضر ظرفیت بالفعل کنسانترهسازی حدود ۲۲٫۲۲ میلیون تن بوده در حالی که علاوه بر تولید این میزان کنسانتره از سنگآهن استخراجی، حدود ۲۴ میلیون تن سنگآهن دانهبندی شده نیز تولید میشود که فقط ۵٫۲ میلیون تن آن در داخل مصرف میشود حال سؤال اصلی این است که تا زمان به بهرهبرداری رسیدن ظرفیتهای در حال سرمایهگذاری تولید کنسانتره، سرمایهگذاریهای صورت گرفته در بخش بهرهبرداری معادن سنگآهن که بیش از ۹۰ درصد آن توسط بخش خصوصی صورت گرفته است. به چه نحوی باید مورد توجه قرار گیرد؟ آیا برای تأمین مواد اولیه حلقههای پسین که در سالهای بعد مورد بهرهبرداری قرار خواهد گرفت میتوان از همین امروز نسبت به محدودیت صادرات آنان اقدام کرد؟
واقعیت موجود حاکی از این موضوع است که نمیتوان به دلیل عدم سرمایهگذاری به موقع در کارخانههای کنسانترهسازی و عدم توسعه متوازن در حلقههای تولید فولاد، بخش بالادستی را با اعمال محدودیتهای مختلف مورد تنبیه قرارداده و حاشیه سود ناشی از فعالیت اقتصادی را خدشهدار کرد.
در پایان پیشنهاد میشود حاکمیت سیاستگذار در این بخش، برای جلوگیری از بروز بحران در حلقههای مختلف، موارد ذیل را مورد توجه قرار دهد:
نسبت به تدوین، تصویب و ابلاغ برنامه راهبردی معدن و صنایع معدنی اقدام عاجل به عمل آید.
نسبت به ایجاد مشوقهای مؤثر برای تکمیل طرحهای کنسانترهسازی و ایجاد واحدهای گندلهسازی تا ایجاد توازن کامل در کل زنجیره تولید فولاد اقدام شود.
نسبت به آزادسازی قیمت سنگآهن فروش داخل به گونهای که هم مزیت نسبی وجود سنگآهن در ایران برای کارخانههای گندلهسازی و هم حاشیه سود معدنکاران حفظ شود، اقدام کند. زیرا در حال حاضر قیمت سنگآهن و کنسانتره تحویلی به کارخانههای داخلی تفاوت معنی داری با قیمتهای جهانی دارد که همین امر، اصل رقابتپذیری را در این صنعت دچار خدشه کرده است.
در صورت اتخاذ سیاست ایجاد ارزش افزوده بالاتر در کل زنجیره ارزش فولاد در داخل، تا هنگام توازن واقعی در هریک از حلقهها، از اعمال محدودیت برای حلقه پیشین برای صادرات پرهیز شود.
اعمال محدودیت برای صادرات سنگآهن دانهبندی شده به تدریج به صورت پلکانی و همراه با به بهرهبرداری رسیدن ظرفیت ایجاد شده در حلقه پسین صورت پذیرد.
در صورت وجود حاشیه سود نامعقول در صادرات سنگآهن دانهبندی شده (که ناشی از فعالیت اقتصادی نباشد) میزان رانت موجود که همان رانت ذخیره معدنی است، در قالب افزایش حقوق دولتی از سود توسط دولت اخذ شود.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.