فاصله‌گذاری اجتماعی با بورس واجب است!

فاصله‌گذاری اجتماعی با بورس واجب است!        ای‌کاش به جای این همه پروتکل و دستورالعمل کرونایی‌، برخی مدیران و متخصصان محترم اقتصادی و مالی همت می‌کردند و ملتی را که برای خرید سهام این شرکت و آن شرکت و دارا اول و چندم و عرضه اولیه و ثانویه سر از پا نمی‌شناسند و روز و […]

فاصله‌گذاری اجتماعی با بورس واجب است!

       ای‌کاش به جای این همه پروتکل و دستورالعمل کرونایی‌، برخی مدیران و متخصصان محترم اقتصادی و مالی همت می‌کردند و ملتی را که برای خرید سهام این شرکت و آن شرکت و دارا اول و چندم و عرضه اولیه و ثانویه سر از پا نمی‌شناسند و روز و شب خود را وقف پرسه زدن در بورس و نماد و نوسان و موج‌سواری‌، کرده‌اند به رعایت فاصله‌گذاری اجتماعی با بورس و عدم خرید سهام، الزام می‌کرد و قانون الیوم خرید هرگونه سهام بأی نحو کان حکم محاربه با جیب و سرمایه یک عمر زندگی است‌، صادر می‌شد!

     معلوم نیست این جناب بورس حرف حسابش چیست؟ به هیچ صراطی هم مستقیم نیست‌، نه با تحلیل تکنیکال سر سازگاری دارد‌، نه بانرخ سود و بازده سالیانه‌، نه با نرخ بازگشت سرمایه و نه زبان اعداد و ریاضی را می‌فهمد و نه از فلسفه اقتصاد و بازار سر در می‌آورد‌، همین‌طور گازش را گرفته و سوار بر خَر مراد برای خودش می‌تازد!

     البته نوسان‌گیر و گردن کلفت پولدار و دولتی سهام عرضه‌کن و جنابان سهامدار عمده هم این وسط با هیزم کشی به موقع و جوسازی و بشتابید که وقت تنگ است و اعمال بسیار! در حال موج‌سواری هستند و فعلاً که سود و حالش را می‌برند و یک روز صبح هم که ملت سهام اولی و عرضه دومی ‌و دارا سومی‌ از خواب بیدار می‌شوند، می‌بینند که نه از تاک نشان است و نه از تاک نشان‌، کرورکرور سهام را به یک پول سیاه هم نمی‌خرند و گلوله آتشین داغ دست به دست شده است و در دستان نابلد و عجول و از راه رسیده میلیون‌میلیون بورس‌بازهای غوره نشده مویز شده‌، جا خوش کرده است و همزمان باید بسوزند و بسوزند و بسازند!

     شرکت‌هایی که کل عمر نه‌چندان افتخارآمیزشان به ۳۰ ، ۴۰ و ۵۰ سال هم نمی‌رسد‌، آنچنان در عسل افتاده‌اند و در حال قله‌نوردی هستند‌، به کل فراموش کرده‌اند که بین ارزش سهام و سود سالیانه باید یک نسبتی‌، مناسبتی‌، حساب و کتابی باشد. البته وقتی هزاران مشتاق هر روز برای خرید سهام همین شرکت‌ها از سر و کول هم بالا می‌روند من هم باشم از هول حلیم در دیگ می‌افتم چه رسد به سهامدار عمده آن بالاها نشسته!

     البته هوشنگ‌خان سواد درست و درمانی در این فقره سهام و بورس و خرید و فروش ندارد‌، اما وقتی می‌بیند که فی‌المثل نسبت بین سود سهام و ارزش سهام یک شرکت طوری شده است که ۵۰‌، ۱۰۰ و حتی ۲۰۰ سال طول می‌کشد که با سود هر سهم بتوان سهم جدیدی خرید‌، بینی و بین‌ا… اگر این عطش خلق‌ا… برای خرید و این بی‌خیالی مدیران و مسؤولان را بفهمد! حالا ملت نابلد و ساده و آماتور‌، شما جناب مسؤول و یا آن حضرات متخصص حوزه بورس و اقتصاد نباید تکانی به خودشان بدهند و جلو این شتاب میلیونی برای نابودی سرمایه‌های یک عمر زحمتکشی را که بی‌شباهت به خودکشی دسته‌جمعی نهنگ‌ها نیست‌، با هر وسیله و توانی که دارند بگیرند‌!

      خب بالاخره یک عده‌ای در آن بالا و وسط هرم به نان و کباب و نوایی می‌رسند اما آن کف قاعده میلیونی که هست و نیست‌شان ممکن است بر باد برود مهم نیستند؟!

 همان‌طور که برای کرونای مصیبت‌زا در این چند ماهه این همه پروتکل و دستورالعمل و بگیر و ببند راه انداخته‌اید و کشور را نیمه‌تعطیل فرموده‌اید‌، فکری هم برای احتمال سونامی‌ سقوط بورس بفرمایید‌! همین‌طور بی‌خیال منتظر هستید که تشت رسوایی بورس از آسمان بر زمین بیفتد و میلیون‌ها مدعی و طلبکار و مال‌باخته روی دستتان بماند‌! لابد آن موقع هم حاجی‌حاجی مکه‌، هیچکس گردن نمی‌گیرد‌، نه آن سازمان بورس و نه آن دولت سهام فروش و نه آتش‌بیار معرکه و نه مجلس و نه دستگاه قضا و نه آن متخصص بالای گود نشسته و نه آن مدیر و مسؤول بر صندلی ریاست تکیه زده‌!  و هرچه کاسه و کوزه است طبق عادت مالوف و روال معمول‌، بر سر مردم بینوا شکسته می‌شود و همه یک‌صدا فرمایش می‌کنند که خود کرده را تدبیر نیست‌!

    

                                                                                                                        هوشنگ‌خان