لطفاً گل به خودی نزنید!

لطفاً گل به خودی نزنید!       قبل از هرچیز‌، خدمت جنابتان عرض کنم که هوشنگ‌خان نه‌منظور خاصی از این حرف دارد و نه شخص خاصی مدنظرش می‌باشد و همین‌طور برای اینکه چیزی بگوید که چیزی گفته باشد‌، عرض می‌کند که لطفاً مراقب باشید گل به‌خودی نزنید‌!      وقتی شخصی‌، یا شرکتی‌، یا فی‌المثل سازمان و […]

لطفاً گل به خودی نزنید!

      قبل از هرچیز‌، خدمت جنابتان عرض کنم که هوشنگ‌خان نه‌منظور خاصی از این حرف دارد و نه شخص خاصی مدنظرش می‌باشد و همین‌طور برای اینکه چیزی بگوید که چیزی گفته باشد‌، عرض می‌کند که لطفاً مراقب باشید گل به‌خودی نزنید‌!

     وقتی شخصی‌، یا شرکتی‌، یا فی‌المثل سازمان و یا نهادی و بر فرض محال قوه‌ای از قوات سه‌گانه یک کاری بکند یا حتی دلش بخواهد یک کاری بکند که ته‌تهش سود و منفعت درست درمانی که ندارد هیچ‌، یک جای کار را هم دچار لنگ‌زدگی می‌کند و یا کلی ضرر و زیان مستقیم و غیرمستقیم و یهویی عاید و واصل خود‌، خانواده‌، اطرافیان‌، مردم و حتی ملک و مملکت می‌کند‌، اسمش را می‌گذارند گل به‌خودی و حالا شما و بقیه هرچه صدایش می‌زنند مهم نیست‌، مهم آن است که کسی با دست خودش‌، خودش را آچمز کند و بفرستد گوشه رینگ و یا وجهه و آبرو و اعتبار خودش‌، دیگری یا جماعتی را بر باد فنا دهد‌!

     یک عده‌ای‌، با عدم رعایت مراقبت‌های کرونایی‌، جماعتی با جمع کردن همه سیب‌ها در سبد دلار و سکه و بورس‌، عده‌ای دیگر با وعده‌های آبکی و من‌درآوردی‌، برخی با گیر و گور اضافی و مته به خشخاش زدن‌، گروهی با خط‌ونشان کشیدن برای دیگران‌، آن یکی با بهانه‌تراشی کرونایی‌، این یکی با عدم اعتماد به دیگری، و خیلی‌های دیگر با خیلی کارهای دیگر‌!

      همین دیگه‌! از قدیم گفته‌اند که قطره‌قطره جمع گردد وانگهی دریا شود اینها که هر کدام برای خودشان رودی هستند خروشان که از چپ و راست و بالا و پایین روانه می‌شوند و وقتی به هم می‌رسند‌، هیچ کسی یا چیزی جلودارشان نیست‌، تر و خشک و بنیادی و بورسی و وزیر و وکیل و مدعی و قاضی و ناظر و سازنده و گوینده و شاکی و راضی و همه را با خود می‌برد‌، خودی و بی‌خودی و آشنا و غریبه و این‌بار و یک‌بار و باسابقه و بی‌سابقه هم برایش فرق و توفیری ندارد‌، همه را به یک چشم می‌بیند و آنقدرها هم اهل مماشات و ملاحظه و یکی به نعل و یکی به میخ زدن نیست‌، می‌آید‌، از جا می‌کند و می‌برد‌!

     عجیب است‌! هنوز حرف از دهان آدمی ‌درنیامده به یک عده برخورده است‌، ما که از اولش گفتیم یک حرف تو هوایی می‌پرانیم و مخاطب و منظور خاصی‌! هم نداریم‌، کرورکرور آدم به صف شده‌اند که چرا این حرف را زدی‌، این که گل به‌خودی نیست‌، مصالح شخص و شرکت و اهل و عیال و طیف و جناح و باند و مملکت در اینکار است‌، حالا بقیه نمی‌فهمند و یا نتیجه چیز دیگری می‌شود تقصیر ما نیست‌!

     واقعیت این است که فکر می‌کردیم اخیراً کمی‌ گل به‌خودی‌زنان‌، دچار تعدد و تکثر شده‌اند ولی خودمان هم فکرش را نمی‌کردیم‌، یک خط در میان در حال دسته گل به آب دادن هستیم. بزنم به تخته‌، ریز و درشت‌مان اینکاره‌اند‌!  

                                                            هوشنگ‌خان