در راه مانده‌ها‌!

در راه مانده‌ها‌!       ظاهراً این روزها و این هفته‌ها دور، دورِ در راه مانده‌هاست‌! حالا اینکه چطور کسی که در راه مانده است‌، روی دور است‌، خودش سؤالی است‌!      گروه اول در راه مانده‌ها‌، همین حضرات شرکت‌های دولتی‌، خصولتی‌، خصوصی ارز ۴۲۰۰ تومانی گرفته‌اند که از دو سال پیش تا به امروز همچنان […]

در راه مانده‌ها‌!

      ظاهراً این روزها و این هفته‌ها دور، دورِ در راه مانده‌هاست‌! حالا اینکه چطور کسی که در راه مانده است‌، روی دور است‌، خودش سؤالی است‌!

     گروه اول در راه مانده‌ها‌، همین حضرات شرکت‌های دولتی‌، خصولتی‌، خصوصی ارز ۴۲۰۰ تومانی گرفته‌اند که از دو سال پیش تا به امروز همچنان در راه مانده‌اند و نه کالایی را به دولت و ملت تحویل می‌دهند و نه دلاری را باز می‌گردانند. این گروه جزء خوش‌اقبال‌ترین در راه مانده‌های تاریخ هستند‌، اصلاً یک جوری این در راه‌ماندگی برایشان آمد داشته است‌، شاید هم نوعی خود در راه‌ماندگی مزمن باشد که هرکه را گرفتار کند‌، گره بختش باز می‌شود‌!

     البته گروه دیگری هم حی و حاضر و همچین قبراق و سرحال بر سر سفره دلارهای نفتی جلوس فرموده‌اند البته نه به آن مستقیم و بی‌حرف‌وحدیثی گروه اول‌، این عزیزان برخلاف گروه قبلی‌، صادرکننده تشریف دارند‌، کالا برده‌اند تا دلار برگردانند‌، کالا فروخته شده ولی دلاری برنگشته است. (به همین راحتی و البته خوشمزگی) و هرچه هم دولت و بانک‌مرکزی و مجلسیان زور می‌زنند‌، عین خیال حضرات نیست‌، پشت‌شان گرم و زیر سرشان نرم است‌، چهار روز دیگر هم لابد مصوبه‌ای از راه می‌رسد که به‌جای دلار از این بنده‌خداها (شاید هم زبان‌بسته‌ها) ریال بگیرند برود پی‌کارش و دلارهای در راه‌مانده را با همان قیمت سال قبل محاسبه کرده و جیب بانک‌مرکزی را پُر از پول خرد می‌کنند تا بعد از کلی این در و آن در زدن این بنده خدا هم به نوایی برسد‌!

      در راه‌مانده بعدی این‌بار چیزهایی است و نه کسانی‌! و آن جنابان نرخ واقعی سهام‌های پُرمشتری بورس هستند که چند ماهی است در راه مانده و متأسفانه کسی هم از سرنوشت آنها اطلاعی ندارد‌، گویا دچار تیر غیب شده‌اند‌، اما روی کارشان نمی‌شود حساب کرد‌، یکدفعه مثل اجل‌معلق سر می‌رسند و کلی کاسه‌کوزه است که به هم می‌ریزد. اگر نیایند که این بازار مکاره آنقدری باد می‌کند تا یکدفعه بترکد و تشت رسوایی‌اش بر زمین افتاده و عالم را خبر کند. اگر هم این حضرات نرخ واقعی تشریف بیاورند‌، باز فرتی باد سهام‌های متورم‌، خالی می‌شود و کلی آدم اوراق در دست‌، بر سر خود خواهند زد.

     البته آنچه ما می‌فهمیم صرفه و صلاح با این است که این تیر غیب خورده‌ها زودتر شرفیاب شوند که ترکیدن حباب بهتر از صدای تشت رسوایی است‌!  

     در راه مانده‌های بعدی کلاً حساب‌شان با قبلی‌ها فرق دارد‌، هرچه آنها تپل‌مپل و سرخ و سفید بودند اینها نحیف و لاجون و زرد هستند‌! نه آنقدرها رمقی در بدن دارند و نه رنگی بر رخسار و نه آنچنان امیدی در دل و از بد روزگار برعکس آن در راه‌مانده‌های وارداتی و صادراتی‌، نه نازشان خریدار دارد و نه زورشان به کسی یا چیزی می‌رسد‌، اینها همان خلق‌ا… رها شده در وسط هزار و یک‌درد بی‌درمان و این راه پر از چاه و چاله و سنگ و مارهای خوش‌خط‌وخال واسطه و دلال و رانتی و دزد‌، دیو بَدسرشت کرونا و تنگدستی‌، اژدهای هفت‌سر گرانی و تورم و کلی جک‌وجانور دیگر‌، و همچنان در راه مانده‌اند.

     البته عدالت مسؤولان و مربوطان محترم در برخورد با این در راه‌مانده‌ها بسیار ارزشمند و قابل‌تقدیر است و کلاً کاری به کار آن وارداتی و صادراتی‌ها ندارند‌، تَره‌ای برای نرخ واقعی‌ها خُرد نمی‌کند و مردم گرفتار هم به چشم مبارکشان نمی‌آید.  هرکسی بار خودش کار خودش‌، آبش به انبار خودش‌!

 

                                                            هوشنگ خان