دورکاری حقوق دورکارها!

دورکاری حقوق دورکارها!       از این‌طرف و آن‌طرف شنیده می‌شود که برخی کارفرمایان محترم‌، دورکاری کرونایی را با دور کردن حقوق کامل از کارکنان دورکار‌، اشتباه گرفته‌اند و هرچه دورکاری بیشتر می‌شود‌، ایشان از سر و ته حقوق‌ها می‌زنند‌، حق بیمه را یک خط در میان پرداخت می‌کنند و آنچه دست کارمند گیر افتاده در […]

دورکاری حقوق دورکارها!

      از این‌طرف و آن‌طرف شنیده می‌شود که برخی کارفرمایان محترم‌، دورکاری کرونایی را با دور کردن حقوق کامل از کارکنان دورکار‌، اشتباه گرفته‌اند و هرچه دورکاری بیشتر می‌شود‌، ایشان از سر و ته حقوق‌ها می‌زنند‌، حق بیمه را یک خط در میان پرداخت می‌کنند و آنچه دست کارمند گیر افتاده در برهوت بی‌پولی و ترافیک تورم و گرانی را می‌گیرد هله‌پوکی بیش نیست و کسی هم صدایش در نمی‌آید که مبادا این چهار ریال هم از کف برود و از فردا روز بیکاری هم بر سرش آوار شود‌!

     ظاهراً مسؤولان مربوطه هم‌، نرم و بی‌سروصدا از کنار این قضیه می‌گذرند و شتر دیدی‌، ندیدی را خوش‌تر دارند تا گیر دادن به کارفرما و حساب‌کشی درست ‌درمان که این کار برای ایشان و جیب خالی دولت به صرفه‌تر است که اگر گیر اضافی به کارفرما بدهند‌، یک‌دفعه شاهد آن خواهند بود که کارفرمایان دست‌ها را به نشانه رضا و تسلیم بالا می‌برند و عطای بنگاه‌داری را به لقایش می‌بخشند و یا وام و تسهیلات چنین و چونان کرونایی وعده شده را مطالبه می‌کنند و آن وقت است که خَر بیار و باقالی بار کن‌، پس همان شتر ندیده نقد به از یقه‌گیری از کارفرمای درمانده زیر فشار کرونا و رکود بازار نسیه‌!

     کارگر و کارمند جماعت بیچاره هم که تحمل می‌کند و دم بر نمی‌آورد‌، پس بهتر است در یک هماهنگی ملی و خودجوش‌، مسؤولین با مردم همراه شده و یک‌صدا‌، بی‌سروصدایی را پیشه کنند‌!

     نظر هوشنگ‌خانی ما این است که وقتی شب می‌شود برای همه شب است و هرجا بروی آسمان به همین رنگ است‌، پس اگر جانب انصاف را رعایت کنیم‌، جنابان کارفرما هم پُر بیراه نرفته‌اند‌، از یک‌طرف رکود و مصائب مالی و اقتصادی وکرونای ذلیل شده و از طرف دیگر افزایش حقوق ۴۰، ۵۰ درصدی کارگران و از همه طرف! خلف‌وعده وام و تسهیلات و حمایت‌ها و گشایش اقتصادی و رونق از راه نرسیده بشارت داده شده‌ که البته مسبوق به سابقه است و مربوط به امروز و دیروز نیست‌!

      همین که می‌بینیم عده‌ای با هزار ضرب‌وزور، خودشان و کسب‌وکار خود را سرپا نگهداشته‌اند و چندین و چند کارگر و کارمند برای ایشان کار می‌کنند و لقمه نانی برای سفره‌ها برده می‌شود‌، باید دست ایشان را هم بوسید و آنقدری عرصه را تنگ نکنیم که این شرایط نیم‌بند شکننده‌، کنترلش از دست خارج شود و سیل بیکاری همه را با خود ببرد‌!

     اگر هم قرار است کسی یا چیزی‌، کاری بکند آن شخص دولت محترم و آن چیز وام و تسهیلات ارزان یا بلاعوض و مساعدت و بخشودگی و محافظت است و تنها چیزی که نه به درد کارگر و کارمند می‌خورد و نه کارفرما و کاسب و تولیدکننده‌، وعده سرخرمن و سخنرانی و موعظه و بُزک‌نمیر بهار میاد است‌، که از قضا ظاهراً این فقره حرف و وعده درمانی بازارش خیلی داغ تر از حرکت و اقدام درست درمان و به موقع است و عزیزان مسؤول و مربوط حاضر نیستند از کرسی وعظ و خطابه پایین بیایند و همچنان در حرف‌ها و سخنان این عزیزان همه چیز یا گل و بلبل است و یا در آستانه رسیدن به آن و یا اساساً مدت‌هاست که در مدینه‌فاضله هستیم و به روی خودمان نیاورده‌ایم‌!

     جماعت دورکار و غیر دورکار معزز و ایضاً کارفرمایان منصف مکرم‌، از من یک لاقبا بشنوند‌، زیاد به دور و بر خود سر نچرخانید‌، کسی به کسی نیست‌، خودتان هستید و خودتان‌، پس عجالتاً چند ماهی را ساخته‌اید این پاییز و زمستان را هم بسازید و با رواداری و ملاحظه و یکی به نعل، یکی به میخ این روزگار کج‌مراد را از سر بگذرانید که این نیز بگذرد.

 

                                                                                                هوشنگ‌خان