ضرورت شکل‌گیری گروه‌های تخصصی حل مسأله

ضرورت شکل‌گیری گروه‌های تخصصی حل مسأله   تألیف و تدوین: علیرضارضایی   مقدمه:     شاید خیلی طبیعی به‌نظر نرسد‌، اما به دلیل شرایط خاص حاکم بر کشور و البته معضلات فراملی مانند کرونا و رکود اقتصادی ناشی از آن‌، هر روز شاهد مشکل و معضل جدیدی هستیم که غالباً صنایع و تولیدکنندگان و کسب‌وکارهای نوپا […]

ضرورت شکل‌گیری گروه‌های تخصصی حل مسأله  

تألیف و تدوین: علیرضارضایی  

مقدمه:

    شاید خیلی طبیعی به‌نظر نرسد‌، اما به دلیل شرایط خاص حاکم بر کشور و البته معضلات فراملی مانند کرونا و رکود اقتصادی ناشی از آن‌، هر روز شاهد مشکل و معضل جدیدی هستیم که غالباً صنایع و تولیدکنندگان و کسب‌وکارهای نوپا و یا خرد‌، بیشترین آسیب را از آنها می‌بینند و این شرایط کم‌کم در حال طبیعی و عادی شدن است!

اینکه هر کسب‌وکاری به فراخور شرایط و مؤلفه‌های خاص خود‌، تحت‌تأثیر پیشامدها قرار می‌گیرد و در واقع عبور از هر مشکل و یا بحران برای همه فعالان اقتصادی‌، نسخه واحدی ندارد‌، مسأله بسیار دقیقی است که باید به آن توجه کرد‌، زیرا با نادیده گرفتن این موضوع عملاً با اجرای روش‌ها و راهکارهای یکسان و یا تنفیذ مقررات و دستورالعمل‌های ناقص‌، شاید به جای آنکه کمکی به برخی از کسب‌وکارها بشود‌، عملاً باری اضافی و مسأله‌ای جدید بر مصائب آنها اضافه می‌گردد.  

گروه‌های تخصصی حل مسأله:

     تشکیل تیم‌های مؤثر و توانمند حل مسأله که هم در مواجهه با مشکلات و موانع و هم برای انتخاب بهترین مسیرها جهت توسعه بازار‌، ارتباطات و برنامه کسب‌وکار و حتی امور فنی و تکنیکی و دیگر موارد‌، می‌تواند راه‌حل مناسبی جهت فائق آمدن بر مسائل پیش‌روی کسب وکارها‌، به حساب آید.

 ترکیب گروه‌های حل مسأله می‌بایست شامل:

مدیر تیم: دارای تجربه و دانش در حوزه نوآوری و حل مسأله و همچنین توانمند در تیم‌سازی و هدایت تیم‌های حل مسأله جهت دستیابی به بهترین نتایج که راهکارها و روندهای استاندارد و همچنین خلاقانه حل مسأله را به خوبی می‌شناسد.  

کارشناسان حل مسأله: افراد صاحب دانش و خلاقی که دوره‌های کارتیمی‌ و حل مسأله را گذرانده‌اند و به روش‌های حل مسأله نظام یافته تسلط کافی دارند. افراد خوش فکری که تجربه‌های متعددی در بررسی مسائل و کشف و استخراج راه‌حل‌ها دارند و همچنین مهارت بالایی در شناخت دقیق مسأله و زوایای پنهان و پیدای مؤثر بر آن را دارند. (این افراد موتور حل مسائل به روش خلاقانه می‌باشند).

کارشناسان فنی و… : نیروهای فنی و متخصص هر حوزه کسب‌وکار (که بهتر است از کادر اجرایی همان کسب‌وکار باشند) مسلط به حوزه و فضای کسب‌وکار مورد نظر که نسبت به مباحث فنی‌، مالی و ارتباطی آن کسب‌وکار تجربه‌، دانش و احاطه خوبی دارند به‌نحوی که تبیین مسأله و محدودیت‌ها و فرصت‌ها به کمک ایشان و به خوبی قابل انجام باشد و در فرآیند حل مسأله نقطه‌نظرات و دیدگاه‌های آنها معیار مهمی ‌است برای رسیدن به نتیجه مطلوب و حفظ تمرکز تیم کاری بر روی واقعیات (فنی‌، مالی و…) و فضای حاکم بر آن کسب‌وکار و کاهش خطا در استنتاج‌ها و تحلیل پیشنهادات و انتخاب راه‌حل‌ها.

مشاوران: در صورت لزوم کارشناسان حقوقی و یا مالی و بیمه‌ای که اولویت با نیروهای شاغل در همان کسب‌وکار می‌باشد که در صورت عدم وجود چنین افرادی‌، این افراد نیز می‌بایست از خارج از سازمان دعوت به همکاری شوند. (شرکت‌های حل مسأله بهتر است به‌صورت دائمی ‌اینچنین نیروهایی را استخدام نماید و یا همواره با افراد مشخصی همکاری کنند که به مرور، میزان تجربه و اطلاعات آنها از روندهای حل مسأله و مباحث مرتبط ارتقاء یابد).

    البته بدیهی است که راه‌اندازی چنین گروه‌های حل مسأله درون‌سازمانی برای اکثریت شرکت‌ها‌، صنایع و دیگر کسب‌وکارهای کارگاهی‌، خدماتی و یا نوپا و خرد وجود ندارد. اکثر مجموعه‌ها یا افراد صاحب دانش و تجربه درخصوص حل مسأله و همچنین تیم‌سازی و مدیریت گروه‌های حل مسأله را ندارند و یا اساساً تعداد نیروها و توان مالی و ظرفیت کاری آنها اینگونه نیست که بتوانند چنین پیش‌بینی‌هایی داشته و افراد توانمند در رابطه با موارد ذکر شده را به استخدام خود درآورند.

    از یک‌طرف وجود تیم‌های قدرتمند حل مسأله به یک نیاز ضروری برای همه مجموعه‌ها اقتصادی تبدیل شده است و از طرف دیگر بسیاری از کسب‌وکارها عملاً نمی‌توانند چنین تیم‌هایی را داشته باشند. بنابراین به نظر می‌رسد تشکیل و راه‌اندازی شرکت‌های تخصصی حل مسأله و یا دپارتمان‌هایی ذیل شتاب‌دهنده‌های کسب‌وکار (و یا بازاریابی) که از افراد متخصص این حوزه و همچنین افراد خلاق و خوش فکر تشکیل شده باشد‌، راه‌حل مناسبی برای این نیاز می‌باشد.

    در صورت راه‌اندازی چنین مجموعه‌هایی‌، این شرکت‌ها با اعلام و درخواست کسب‌وکارها‌، نسبت به اعزام نیروهای متخصص خود به آن شرکت‌ها اقدام کرده و با استفاده از نیروهای همان کسب‌وکار که دارای تخصص فنی باشند و هم به فضای آن کسب‌وکار و محدودیت‌ها و فرصت‌های آن‌، اشراف کامل داشته باشند‌، اقدام به تشکیل یک کارگروه حل مسأله در آن مجموعه را می‌نمایند و با گردهم آمدن تجارب ارزشمند طرفین‌، تلاش جهت فائق آمدن بر مشکلات و تهدید‌ها و برون‌رفت از شرایط ناخوشایند پیش آمده‌، شروع می‌گردد.

مشاوران حل مسأله:

لازم به‌توضیح است که در بسیاری از موارد‌، کسب‌وکارها توان پرداخت هزینه استفاده از خدمات تیم‌های حل مسأله را ندارند. در این شرایط پیشنهاد می‌شود‌، این کسب‌وکارها با دعوت از مشاوران حل مسأله که در واقع همان مدیران تیم‌های حل مسأله هستند‌، درصدد حل مسائل خود بر آیند و این مشاوران با استفاده از نیروهای همان مجموعه و اخذ خدمات ساعتی از کارشناسان و مشاوران خارج از سازمان‌، تیم کاری خود را تشکیل داده و بر روی حل مسأله و یا مشکلات پیش‌روی آن کسب‌وکار متمرکز شود.  

مسأله و روش حل مسأله:

۱-  تعریف و تشریح مسأله:

گام اول و مهمی ‌که باید برداشته شود‌، شناخت دقیق مسأله و تعریف فراگیر و شامل همه جزییات می‌باشد‌، بنابراین برای اینکه بخواهیم یک مسأله را حل کنیم‌، فهم مسأله بسیار مهم است‌، سپس باید آن را به شیوه صحیح و شفاف تعریف کنیم و بدانیم چه عواملی باعث رخ دادن مشکل شده است. برخی عوامل نشانه ظاهری از بروز مشکلات هستند و علت اصلی بروز مشکل نیستند‌، باید با تیزبینی، تلاش و برنامه‌ریزی صحیح‌، علت واقعی آن‌ها کشف شود. در این گام نیاز است که اطلاعات زیادی جمع‌آوری شود. بدیهی است که انجام صحیح این مرحله در حل نهایی و کامل مسأله کمک زیادی می‌کند.

البته باید در نظر داشت که در برخی مواقع مانند تعریف اهداف جدید برای توسعه بازار و یا تغییر خط تولید و یا تنوع خدمات و…‌، مسأله و یا معضلی وجود ندارد‌، بلکه دستیابی به اهداف جدید‌، در دستور کار گروه حل مسأله قرار می‌گیرد.  

۲-  استخراج و شناخت راه‌حل واقعی:

 کشف راه‌حل با استفاده از متدها و روش‌های مختلف که تشخیص استفاده از آنها‌، برعهده مدیر تیم می‌باشد‌، می‌بایست به انجام برسد‌، در فرآیند حل یک مسأله‌، ممکن است به سختی بتوان راه‌حلی را متصور بود و استخراج آن کار پیچیده و کاملاً تخصصی است‌، در برخی اوقات هم راه‌حل‌های متفاوتی شناسایی می‌شود و یا تیم کاری نقطه‌نظرات متفاوتی در مورد راه‌حل بهینه و صحیح دارند که مدیریت فرآیند دستیابی به بهترین و کامل‌ترین راه‌حل در این زمان بسیار مهم و حیاتی است. زیرا در بسیاری از اوقات اجرای راه‌حل‌های اشتباه و یا ناقص هزینه و ضررهای جبران‌ناپذیری را به‌وجود خواهد آورد.  

۳-  عملیاتی نمودن راه‌حل:

 در این گام‌، راه‌حلی را که در مرحله قبل انتخاب شده است به اجراء در می‌آوریم و پس از اجرای آن، به پیامدها و بازخورد‌های آن توجه می‌کنیم. اگر نتایج حاصله مورد رضایت قرار گرفت و توانست مشکل و معضل پیش آمده را تا حد قابل قبول مرتفع نماید‌، عملاً فرآیند حل مسأله پایان می‌یابد اما باید بررسی بازخوردهای روش ارائه شده تا مدتی همچنان ادامه یابد تا مطمئن شویم شرایط به دست آمده تثبیت گردیده است.

 اگر نتیجه و بازخورد اجرای راه‌حل مورد رضایت نبود و یا نتایج نشان می‌داد که به علت کارساز نبودن کامل راه‌حل‌، ممکن است در آینده برای ما مشکلاتی ایجاد شود. در این شرایط‌، برای حل مسأله باید دوباره از گام اول شروع کنیم. بدیهی است که این فرآیند زمانی به اتمام می‌رسد که آن مسأله دیگر برای ما دردسرساز نباشد.

آسیب‌شناسی حل مسأله:

    برخی مواقع هست که علی‌رغم همه دقت‌نظر‌ها و بررسی‌های جامع و استفاده از توان فنی‌، فکری و مدیریتی‌، راه‌حل ارائه شده در مرحله اجراء به مشکل برمی‌خورد و عملاً نتایج حاصله با نتایج مورد انتظار فاصله داشته و ما را دچار سردرگمی ‌می‌نماید در این مواقع باید به موارد ذیل توجه نماییم.

۱-  اشتباه در تشخیص عوامل بروز مسأله و یا نشانه‌های ظاهری مشکل.

۲-  تعجیل در کشف و استخراج راه‌حل صحیح که این امر بیشتر در برخی اوقات که پیدا کردن راه‌حل یک مسأله‌، بسیار سخت می‌باشد بروز پیدا می‌کند زیرا وقتی به اولین راه‌حل می‌رسیم‌، با کم‌دقتی و میل به تأیید‌، آن را تحلیل و بررسی می‌نماییم.

۳-  تیم حل مسأله هرچند هم توانمند و دارای تجربه باشند‌، ممکن است از نظر فنی و علمی‌ برای حل مسأله خاصی‌، توان و صلاحیت لازم را نداشته باشند‌، اصرار بر یافتن حل مسأله صرفاً با تکیه بر مهارت و توانمندی شخصی و یا تیمی‌، معضلی است که در برخی از گروه‌های حل مسأله پیش می‌آید که تنها راه مقابله با آن‌، صداقت و صراحت اعضاء با خود و دیگر هم‌تیمی‌هاست. البته به‌نحوی که باعث ایجاد تنش در گروه نگردد و نهایتاً با تکمیل کادر و یا تغییر تیم‌، هدف که همان حل مسأله است ملاک‌عمل باشد.  

جمع‌بندی:

     به لحاظ شرایط خاصی که در آن قرار داریم‌، تقریباً تمامی‌ کسب‌وکارها در حال دست‌وپنجه نرم کردن با مسائل‌، معضلات و تهدید‌های مختلفی هستند که به همین دلیل وجود گروه‌های توانمند و حرفه‌ای حل مسأله که بتوانند به کمک شرکت‌ها و مجموعه‌های اقتصادی آمده و نسبت به حل مسأله‌های آنها اقدام نمایند ضروری به نظر می‌رسد.

    ترکیب یک تیم حل مسأله می‌تواند متشکل از متخصصین شرکت‌های حل مسأله و همچنین کارشناسان همان کسب‌وکار و حتی مشاوران مدعو باشد که در کنار هم بتوانند به کلیه زوایای موضوع اشراف پیدا کرده و بهترین راه‌حل را انتخاب و به‌نحو درستی آن را اجرایی و نتایج حاصله را تحلیل نمایند.

     در مسیر حل مسأله باید مراحل چندگانه تشریح و تعریف حل مسأله‌، استخراج و شناخت راه‌حل واقعی‌، عملیاتی نمودن راه‌حل و اخذ بازخورد را با دقت و وسواس کامل برداریم و بدون شتاب‌زدگی جهت رسیدن به راه‌حل و با شناخت کامل عوامل و نشانه‌ها به پیش برویم و البته در هرجایی که به این نتیجه رسیدیم که هر یک از اعضاء و یا گروه کفایت لازم جهت حل مسأله را ندارد آن را اعلام و از خطا و هزینه‌های ناشی از آن که ممکن است غیرقابل جبران باشد‌، جلوگیری نماییم.

     حمایت و راه‌اندازی شرکت‌ها (دپارتمان‌های) حل مسأله در کنار شتاب‌دهنده‌های واقعی بازاریابی نیازهای مهم و مبنایی است که باید متولیان امر در این خصوص حساسیت لازم را داشته باشند و تمهیدات و حمایت‌های لازم جهت ایجاد‌، رشد و شکوفایی چنین مجموعه‌های تبیین و تدوین شود تا بیش از این جای خالی چنین مجموعه‌هایی در اقتصاد کشور احساس نشود‌، زیرا عدم حضور این مجموعه‌ها در اقتصاد کشور به آسیب‌پذیری و ضعف کسب‌وکارها شدت بیشتری می‌بخشد.