تسهیلات التماسی ودیعه!

تسهیلات التماسی ودیعه!       اینکه بخواهیم سر از کار بانک‌مرکزی درآوریم و بفهمیم مدیران محترم‌، درآمد خانواده‌های مستأجر را چقدر حساب کرده‌اند که هر خانواده برای وام ۵۰ میلیونی مسکن‌، چیزی حدود یک‌میلیون و ۷۰۰هزار تومان باید قسط بدهد‌، خرج زندگی و امرارمعاش را هم بدهد‌، هزینه اجاره هم که سر جایش محفوظ است‌، قسط […]

تسهیلات التماسی ودیعه!

      اینکه بخواهیم سر از کار بانک‌مرکزی درآوریم و بفهمیم مدیران محترم‌، درآمد خانواده‌های مستأجر را چقدر حساب کرده‌اند که هر خانواده برای وام ۵۰ میلیونی مسکن‌، چیزی حدود یک‌میلیون و ۷۰۰هزار تومان باید قسط بدهد‌، خرج زندگی و امرارمعاش را هم بدهد‌، هزینه اجاره هم که سر جایش محفوظ است‌، قسط و بدهی‌های دیگر هم که به قوت خود باقی است‌، حقوق کارگر هم که خانه پُرش (در تهران) سه تا چهار میلیون است‌، آنهایی هم که شغل دائم ندارند و یا کسب‌وکارشان به آفت‌های رکود و کرونا گرفتار شده است که لابد هیچ یک مستأجر نیستند و به اتفاق یا در خانه پدری مفت و مجانی روزگار می‌گذرانند و یا خانه‌ای داشته و خود بی‌خبرند‌!

     البته بعید نیست که دوستان از چیزهایی خبر دارند که عقل ما‌ها به آن نمی‌رسد و صف چند میلیونی و مشمولان چند صد هزار نفری را دلیلی بر درستی حساب و کتاب خود می‌دانند (بماند که شاید حقوق بالای چهار میلیون ملاک انتخاب آن ۳۸۰ هزار نفر مشمول طرح اقدام ملی مسکن‌، بوده است‌!).

     بنابراین حتماً مرکزی‌نشینان‌، کارشان و البته چرتکه‌ای که انداخته‌اند درست است و این سواد ماست که نَم کشیده‌، پس از خیر ناخن زدن بیشتر و امید به شنیدن پاسخ‌، می‌گذریم که صلاح کار خویش خسروان دانند‌!

     طبق آنچه بزرگان مسکن و شهرسازی اعلام فرموده‌اند‌، تا همین چند روز پیش‌، فقط یک‌دهم درصد (از هر هزار نفر‌، یک نفر!) از همان مشمولان چند صد هزارتایی موفق شده‌اند وام خود را دریافت کنند و سرعت عمل خارق‌العاده و دور از انتظار عزیزان بانک‌های عامل چنان چشمگیر است که یحتمل آخرین افرادی که این وام را خواهند گرفت‌، می‌بایست کل مبلغ را یک جا بدهند بابت خرید چند کیلو پیاز و سیب‌زمینی و ایضاً قرص سردرد و داروی ضد افسردگی‌!

     البته درخواست و تقاضای وزیر محترم مسکن از شبکه پرشتاب بانکی جهت باز تعریف کلمه شتاب در سیستم بانکی و عبور از دکترین حلزونی‌، قطعاً نتیجه‌بخش خواهد بود و رسیدن تسهیلات به عمر متقاضیان کفاف خواهد داد و یا حداقل میراثی ارزشمند می‌شود برای آیندگان‌!

     یکی از محاسن مسؤولین محترم بعد از هنر سخنوری و گفت‌وگوی درمانی‌، این است که قانون و مقررات و پروتکل خوب می‌نویسند‌، مشکل در اجراست که البته ظاهراً دخلی به عزیزان مدیر ندارد و این فرازمینی‌ها هستند که در عمل به مقررات ایجاد اختلال می‌کنند و مجریان یا از سیارات دیگر تشریف آورده‌اند و یا تحت نفوذ آنها هستند وگرنه همان‌طور که ما می‌توانیم خوب حرف بزنیم و خوب قانون و مقررات وضع کنیم‌، خیلی بهتر از آن می‌توانیم آن را اجراء کنیم‌، بنابراین فرمایش کی بود کی بود‌، من نبودم حرف به‌جایی است که باید آن را با طلا نوشت و همه بانک‌ها و دستگاه‌های اجرایی و مراکز عملیاتی را مزین به آن نمود.

     به هرحال وظیفه هوشنگ‌خانی ما این بود که به عزیزان برج عاج‌نشین یادآوری کنیم که یا مزد تمام‌، یا منت‌! اینکه از هر هزار وعده خوبان چندتایی نیم‌بند وفا شود و اجراشده‌ها را به نام خود بنویسند و در راه‌مانده‌ها را به زمین و زمان و خارج و داخل ربط دهند الا ید با کفایت جنابشان و اشعار نمایند که بی‌مزد بود و منت‌، هر خدمتی که کردم‌، یارب مباد کس را مخدوم بی‌عنایت‌، مصداق مصلحتی شدن شنوایی گوش و فراموشی فرمایشی است که از عوارض بالای گودنشینی است… .

 

                                                                                                هوشنگ‌خان