کشتار در آمریکا؛ خشونت ایدئولوژیک یا ژنتیک خشونت؟

    در آمریکا به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر ۳ قربانی قتل با اسلحه وجود دارد؛ این آمار ۴ برابر سوئیس، ۱۰ برابر هند و ۲۰ برابر استرالیا و انگلیس است.تیراندازی دسته‌جمعی در آمریکا یک رخداد همیشگی ناشی از دلایل داخلی است یا پدیده تازه‌ای ناشی از عوامل خارجی؟ آیا برای فهم کشتارهای گروهی […]

    در آمریکا به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر ۳ قربانی قتل با اسلحه وجود دارد؛ این آمار ۴ برابر سوئیس، ۱۰ برابر هند و ۲۰ برابر استرالیا و انگلیس است.تیراندازی دسته‌جمعی در آمریکا یک رخداد همیشگی ناشی از دلایل داخلی است یا پدیده تازه‌ای ناشی از عوامل خارجی؟ آیا برای فهم کشتارهای گروهی با سلاح گرم باید به جستجوی علل توده‌ای شدن خشونت و سهل‌الوصول بودن آن به‌وسیله افراد عادی پرداخت، یا همچون برخی رسانه‌ها و گروه‌های سیاسی آمریکایی به دنبال عوامل بیرونی تروریسم ایدئولوژیک؟

مثال برجسته این واقعه در روزهای اخیر، تیراندازی جوانی به نام عمر متین در کلوب همجنس‌گرایان آمریکایی است که به‌واسطه نام اسلامی و تبار افغان وی و نیز پذیرش مسؤولیت واقعه توسط داعش به مسلمانان نسبت داده شده تا موج اسلام‌هراسی بیش از پیش شدت گیرد. اما کسی به این مسایل نمی‌پردازد که عمر متین، متولد و شهروند عادی آمریکا و متأثر از فرهنگ این کشور بوده است، و این‌که پدر وی مهاجر افغان و مسلمان سنی است اهمیت ثانوی دارد، چرا که در مصاحبه‌ای از خشونت علیه همجنس‌گرایان اعلام برائت کرده و گفته مجازات آنان بر عهده خداوند است نه ما (البته با توجه به این‌که پدر وی خود را «رییس دولت انتقالی افغانستان» می‌خواند، معلوم می‌شود که او نیز همچون فرزندش شهروندان متوهم پذیرفته شده در خاک آمریکا هستند و مانور رسانه‌ها روی عقاید مذهبی آن‌‌ها مضحک خواهد بود).

از سوی دیگر، خیلی زود مشخص می‌شود که عمر متین که ازدواجش چند ماه بیش‌تر دوام نداشته، برای مدت طولانی از مشتریان باشگاه همجنس‌گرایان بوده است، چنان‌چه خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از یکی از مشتریان این باشگاه گفته است که در این محل با عمر متین آشنا شد و دیلی‌تلگراف هم به قول دوستان نوشته است که او یک همجنس‌گرا بوده است.

در چنین شرایطی کنار گذاشتن تمام این مسایل و انتساب عمل به گرایش‌های اسلامی ضد دگرباشان جنسی – درحالی‌که گرایش مذهبی نداشته و خود نیز دگرباش بوده است – و نادیده گرفتن این‌که وی فردی دارای مشکلات روانی اما مجوز حمل سلاح بوده، تنها به این دلیل می‌تواند برای ما قابل فهم باشد که در جامعه آمریکا داشتن سلاح امری عادی است، حتی برای افراد دچار جنون، و بنابراین اقدامات مسلحانه جنون‌آمیز هم باید امری عادی تلقی شود، که ربطی به گرایش‌های ایدئولوژیک ندارد.

موضوعی که مایکل مور، مستندساز منتقد آمریکایی در یک سخنرانی در انتقاد از درباره وقوع خشونت‌ در جامعه آمریکا مطرح می‌کند: «ما کشوری را داریم که در آن بیش‌ترین زندانیان جهان را دارد و بزرگ‌‌ترین عملیات جنایتکارانه در آن روی می‌دهند. ما در کشوری هستیم که در آن اعتیاد به الکل، مصرف مواد مخدر، طلاق، خودکشی و تمامی معضلات اجتماعی را در خود دارد. معضلاتی که به رفتارهای خشونت‌آمیز می‌انجامند و به این مورد بایستی از دست دادن شغل‌‌ها را نیز افزود. این وضعیت شرم‌آور است».

مایکل‌مور این سخنان را در شهر نیوتون و در واکنش به حادثه تیراندازی کنتیکت مطرح کرده و در انتقاد از فرهنگ خشونت و تیراندازی گروهی در آمریکا گفته بود: «من واقعاً باور دارم حتی اگر قوانین نظارت بر حمل اسلحه را هم سخت‌گیرانه‌تر سازیم و سلامت روحی و روانی مردممان را اصلاح کرده و بهبود ببخشیم، ما هنوز هم بیمار خواهیم بود. ما برای صد‌ها سال مردمانی خشن بوده‌ایم. خشونت در دی.ان.ای ماست».

 

مایکل مور همچنین در بخشی از سخنرانی خود به کنایه گفته بود: «می‌خواهم بگویم که من هم با «انجمن ملی اسلحه» آمریکا هم‌‌نظر هستم «اسلحه‌ها مردم را نمی‌کشند، مردم یکدیگر را می‌کشند» من هم با کمی اصلاح در این شعار می‌گویم «اسلحه‌ها مردم را نمی‌کشند، آمریکایی‌‌ها مردم را می‌کشند»، این (آدم‌کشی) آن کاری است که ما انجام می‌دهیم. ما به کشور‌ها تجاوز می‌کنیم. ما هزاران نفر را برای کشتن شهروندان غیرنظامی به دیگر کشور‌ها اعزام می‌کنیم. ما ۵ جنگ بزرگ را به راه انداخته‌ایم که در آن‌‌ها سربازانمان مردم را به قتل رسانده‌اند».