واکسن روش توزیع زده شود! اینکه قرار است واکسن آنفلوآنزا توزیع شود و اینکه تعداد واکسنها خیلی کمتر از تعداد مورد نیاز است و اینکه قرار است توزیع از طریق داروخانهها و به روش هرکسی زودتر رسید به واکسن رسید! انجام شود و باز اینکه در […]
واکسن روش توزیع زده شود!
اینکه قرار است واکسن آنفلوآنزا توزیع شود و اینکه تعداد واکسنها خیلی کمتر از تعداد مورد نیاز است و اینکه قرار است توزیع از طریق داروخانهها و به روش هرکسی زودتر رسید به واکسن رسید! انجام شود و باز اینکه در این بحران کرونایی قرار است صفهای طولانی و ازدحام و شبخوابی پشت درب داروخانهها صورت پذیرد و ظاهراً مسؤولین و متولیان امر تصمیم دارند ابتدا این روش خلاقانه را اجراء کنند و بعد از آنکه صدای همه درآمد طرحی دیگر را رو کنند، همه و همه نشان میدهد که بیشتر از آنکه ما مردم به واکسن آنفلوآنزا و چند وقت دیگر به واکسن کرونا نیاز داشته باشیم، مدیران محترم به واکسن روش صحیح توزیع نیاز دارند!
از توزیع سیمکارتهای وام یکمیلیونی کرونا و تعویضپلاک خودرو گرفته تا بازگشایی پُرشور و حرارت مدارس و باز گذاشتن جادهها در تعطیلات فطر و خرداد و محرم نشان میدهد که تاکنون عده قابلتوجهای از مدیران و مسؤولان مربوطه در برابر عدم مدیریت و برنامهریزی صحیح و چو فردا آید فکر فردا کنیم و هرچه باداباد! واکسینه نشدهاند.
البته هوشنگخان اطلاعات درستی ندارد که آیا اساساً چنین واکسنی تولید شده است یا خیر، اما این را میداند که فقط در این ملک است که طرحهای فیالبداهه و سهلالوصول و باری به هر جهتی است که از سر و کول برنامهها و اقدامات برخی مسؤولان و مربوطان بالا میرود، حتماً و لابد یک حکمتی دارد، معلوم که ما نمیدانیم!
گرانی افسارگسیخته، کالاهای حبابدار بادکرده، نبود نظارت دُرستدرمان، صد مدل توزیع و تخصیص و اظهار و بازگشت و خرید و فروش و بگیر و ببند ارز و طلا و سکه و یک کرور مقررات و قوانین یهویی و مدیران محترمی که تا فاجعه به حد نهایت نرسد و مشکلات خود را نشان ندهد، گوششان به حرف هیچ کارشناس و متخصصی بدهکار نیست و ماحصل آن یک خروار روش و طرح و برنامه است که روی هم تلنبار میشود و در آخر کار، روز به روز، دریغ از دیروز!
سرمربی و مربی و بدنساز و آنالیزور و حتی تدارکاتچی و مترجم فوتبالی را از خارج میآورند تا دلارهای بیتالمال را خرجشان کنند و جریمههای چند میلیاردی را هم نوش جان کنند، ایکاش لااقل این فقره آوردن خارجیها با همه سر و وضع آشفته و بیدروپیکرش در رابطه با استخدام و جذب چند مدیر کاربلد آنطرف آبی هم، اجراء میشد!
به هرحال اگر برای مصون ماندن برخی مدیران و مسؤولان و متولیان از خطا و اشتباه پیدرپی و تکرار مکررات و گزیده شدن صدباره از یک سوراخ، واکسنی وجود دارد، باید فیالفور بودجهاش تأمین شود و خرد و کلان نابلدهای ناظر و مجری و برنامهریز، لااقل یک در میان، واکسینه شوند! وگرنه یا چهارتا مدیر خارجی بیاورید و یا زبانمان لال و گوش شیطان کر، به حرف متخصص و کارشناس کاربلد داخلی گوش دهید، آسمان که به زمین نمیآید!
لنگ و لوک و خفتهشکل و بیهنر، سوی او میغیژ و او را میطلب (مولوی با اندکی تغییر!) .
صدبار آن کردی و دیدی ثمرش را، این کار چه بدی داشت که یک بار نکردی (میرنجات اصفهانی، با کلی تغییر!).
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.