زاگرس هر روز بی‌دفاع‌تر از دیروز

زاگرس هر روز بی‌دفاع‌تر از دیروز سال‌هاست تیغه وحشی گاوآهن مرتع‌خواران از ریشه بلوط‌های زاگرس می‌گذرد و دست مسؤولیتی به نجات این سرمایه نمی‌رود، این روایت تلخ پرده دیگری از مرگ بلوط‌های زاگرس است.  به گزارش مهر، بیش از ۱۲ سال است دندان تصرف گاوآهن‌‌ها به جان‌ بلندی‌های مراتع لرستان افتاده تا سال‌به‌سال به زمین‌های […]

زاگرس هر روز بی‌دفاع‌تر از دیروز

سال‌هاست تیغه وحشی گاوآهن مرتع‌خواران از ریشه بلوط‌های زاگرس می‌گذرد و دست مسؤولیتی به نجات این سرمایه نمی‌رود، این روایت تلخ پرده دیگری از مرگ بلوط‌های زاگرس است.

 به گزارش مهر، بیش از ۱۲ سال است دندان تصرف گاوآهن‌‌ها به جان‌ بلندی‌های مراتع لرستان افتاده تا سال‌به‌سال به زمین‌های کشاورزی بدون مجوز تبدیل شوند.

مراتعی که روزگاری جای تفریح مردم بود و تا چشم کار می‌کرد درختان تنومند چند صدساله سایه گسترده بود، اما سال‌به‌سال از چشم‌غره مسؤولان امر کاسته و بر جرأت و جسارت کشاورزان منطقه افزوده شد تا به تقسیم‌بندی مراتع بپردازند و هر خانوار تپه بلندی را به زمین‌های خود بیفزاید.

تیغ قتل و غارت بر قبیله بلوط‌های زاگرس

حالا دیگر از کوه تا دشت در شمال کوهدشت به قامت درخت بلند ستبری نمی‌بالد و تا چشم کار می‌کند رد عمود گاوآهن است که تیغ قتل و غارت در قبیله بلوط‌‌ها نهاده و جاپایشان را گندم کاشته‌اند.

دندان طمع کشاورزان شمال کوهدشت چنان تیز شد که کبریت بر شانه سرسبز کوهستان چنگری نهادند و کیلومتر‌ها جنگل بکر بلوط را به دریای خاکستر مبدل کردند تا بعداً تراکتور‌ها را از گرده کوهستان بالابرده و زمین صاف بی‌درخت را صاحب شوند.

انگار برخی کشاورزان دریافته‌اند سفره بی‌صاحب مراتع برای چپاول آن‌‌ها پهن‌شده است و درختان بلوط این مراتع هم جزیی از سرزمین غارت‌شده است و اجازه دارند این اسیران بی‌زبان را دسته‌جمعی از تیغ تیز گاوآهن‌‌ها عبور دهند.

سال‌هاست تصرف مراتع و قلع‌وقمع درختان بلوط از بلندگوی رسانه‌ها فریاد می‌شود اما سال‌به‌سال شدت بیش‌تری به خود گرفته و امسال این مرتع‌خواری به اوج رسیده است.

مسؤولانی که در خواب بی‌خیالی سیر می‌کنند

اما مرتع‌خواری‌ها در لرستان به‌ویژه شمال شهرستان کوهدشت تا جایی پیش رفته که دندان طمع تصرف این روز‌ها به تنها پارک جنگلی در ۵ کیلومتری شمال کوهدشت رسیده و روستاییان همجوار قصد شخم کردن آن را دارند و این در حالی است که رد شخم از بیخ گوش این پارک جنگلی عبور کرده و تمام تپه‌ها و کوه و کش‌های آن شخم زده شده اما گویا باید تمام پارک مقابل نگاه توجه مسؤولان به زیاده‌خواهی کشاورزان تقدیم شود.

به پارک جنگلی کوهدشت می‌روم. تمام تیر برق‌های پارک از جا کنده‌شده و جای ضربه سنگ‌‌ها بر شیشه‌های تنها اتاق نگهبانی آن گل‌انداخته است، هوا کم‌کم رو به تاریکی گام برداشته و نور کم‌رنگی اتاق نگهبانی را روشن کرده است، نزدیک می‌شوم، نگهبان می‌گوید، این‌جا برق ندارد و مجبورم برای روشنایی از چراغ‌دستی استفاده کنم.

این در حالی است که سال گذشته تیرهای برق‌‌ها نورافشانی می‌کردند و منطقه چنان روشن بود که خانواده‌ها تا پاسی از شب را این‌جا می‌ماندند، پیگیر موضوع می‌شوم و درمی‌یابم کشاورزان شیشه‌های اتاق نگهبانی را شکسته و فشار می‌آورند بساط تنها تفریحگاه مردم کوهدشت برچیده شود تا آن‌‌ها بر وسعت زمین‌های بی‌سند کشاورزی خود بیفزایند، اما مسؤولان هم تیرهای چراغ‌ برق را از جا کنده و قصد تعطیلی پارک رادارند.

چند خانواده روزمرگی‌هایشان را به این‌جا آورده‌اند تا پای درختانش جا بگذارند، اما نمی‌دانند این‌جا هم قرار است در ماه‌های آینده به زمین‌های کشاورزی تبدیل شود.

مشت نمونه خروار

شهردار کوهدشت در این رابطه می‌گوید: این طرح مربوط به زمان چند شهردار پیش بوده و ما در حال حاضر اعتباری برای ساماندهی این پارک نداریم.

علی نجات نورعلی ادامه می‌دهد: در حال حاضر درگیر ساماندهی پارک‌های داخل شهر هستیم و هنوز نتوانسته‌ایم آن‌چنان‌که مورد رضایت مردم است به این پارک‌ها رسیدگی کنیم.

وی می‌گوید: اگر اعتباری اختصاص یابد در راستای ساماندهی پارک جنگلی کوهدشت تلاش خواهیم کرد، گرچه نظر شخصی بنده این است که متصدی این پارک شهرداری نباشد چون مشکلات شهرداری بیش‌تر از این است که بتواند به این پارک هم رسیدگی کند.

شهردار کوهدشت می‌افزاید: در یک جلسه با حضور شورای شهر و فرماندار بحث در مورد این پارک را مطرح می‌کنیم شاید به سرانجامی برسیم.

اما ماجرای تصرف بلوطستان تنها به این پارک جنگلی و شهرستان کوهدشت ختم نمی‌شود و سال‌هاست تبر تیغه وحشی گاوآهن از ریشه بلوط‌های زاگرس می‌گذرد و دست مسؤولیتی به نجات این سرمایه نمی‌رود، این روایت تلخ پرده دیگری از مرگ بلوط‌های زاگرس است.

قریب به یک دهه است قتل‌عام درختان بلوط در مناطق مختلف لرستان به طرزی فجیع شدت گرفته و هرروز این دشت وسیع پر از جنگل، می‌رود تا به برهوتی لخت‌تر از دیروز تبدیل شود.

پیشروی اراضی کشاورزی تا قلب جنگل‌های زاگرس

یک کارشناس و فعال محیط‌زیست در این رابطه می‌گوید: زاگرس از لحاظ منابع آب‌وخاک مهم‌ترین و راهبردی‌‌ترین منطقه کشور به شمار می‌آید که لزوم حفاظت از داشته‌های طبیعی آن باید یکی از دغدغه‌های اصلی دولتمردان این سرزمین باشد.

محسن‌تیزهوش به مشکلات و مخاطراتی که سال‌هاست جنگ‌های بلوط زاگرس با آن‌‌ها دست‌وپنجه نرم می‌کند اشاره‌کرده و ادامه می‌دهد: آتش‌سوزی‌های گاه‌وبی‌گاه، از بین رفتن تنوع زیستی زاگرس، قاچاق گونه‌های در معرض خطر و آلودگی بی‌سابقه هوا به‌وسیله حضور ریزگردهای داخلی و خارجی تنها گوشه‌ای از آسیب‌های بسیار فراوانی است که این سرزمین در چند سال اخیر به خود دیده است.

وی می‌گوید: در این ‌بین افزایش جمعیت و نیاز فزاینده به استفاده از منابع سرزمینی شرایط را برای تداوم عوامل زیستی سخت‌تر کرده است که یکی از این عوامل پیشروی اراضی کشاورزی تا قلب جنگل‌های بلوط زاگرس است.

تیزهوش با یادآوری این‌که کشاورزی یکی از مشاغل رایج در منطقه زاگرس است که زندگی بسیاری روستاییان و عشایر به آن وابسته است؛ ادامه می‌دهد: این در حالی است که استفاده بی‌رویه از کودهای شیمیایی شرایط محیط‌زیست طبیعی زاگرس را مختل و از آن مهم‌تر شخم زدن دامنه‌هایی با شیب تند خطر فرسایش و از بین رفتن عوامل زیستی خاک را دوچندان کرده است.

ضرورت نظارت و توجه متولیان

وی بر ضرورت نظارت و توجه متولیان امر تأکید کرده و یادآور می‌شود که بسیاری از اراضی اطراف جنگل‌های زاگرس در حاشیه به‌تدریج به کشاورزی دیم تبدیل‌شده که در حقیقت این اقدام سبب از بین رفتن پتانسیل جنگل‌های بلوط شده است.

تیزهوش معتقد است که در سال‌های اخیر عقب‌نشینی جنگل‌های زاگرس یکی از مهم‌ترین دلایل افزایش دما و خشک‌سالی‌های کم‌سابقه بوده است و می‌گوید: تبدیل جنگل‌های زنده به زمین‌های کشاورزی شاید در نگاه نخست سودآور و راهگشا باشند اما درنهایت به دلیل از بین رفتن پوشش جنگلی، خاک خاصیت پایداری خود را به‌ مرور زمان از دست می‌دهد.

وی با یادآوری این‌که یک هکتار خاک حاصلخیز حاوی ۳۰۰ میلیون زیستمند همچون بی‌مهرگان، حشرات ریز، کرم‌‌ها و… است که باوجود جنگل‌ها می‌توانند اصول خاک را حفظ کنند، ادامه می‌دهد: اگر ما انسان‌ها به دنبال پیشرفت‌های مفید اقتصادی هستیم باید بدانیم که تنها یک‌راه برای این آرزوی وجود دارد و آن پیروی از قوانین طبیعت است.

غفلت از کشاورزی پایدار و فرسایش در زاگرس

این فعال محیط‌زیست با بیان این‌که در جهان امروز موج جدیدی از کشاورزی نوین در بسیاری از کشورهای درحال‌توسعه باب شده که از آن به‌عنوان کشاورزی پایدار نام‌برده می‌شود، ادامه می‌دهد: این نوع از کشاورزی با شرایط محیط ارتباط مناسبی برقرار کرده و با این‌که تمامی منافع کشاورز را در نظر می‌گیرد بازده بسیار مطلوبی را نیز در پی دارد.

تیزهوش راهکار حفظ داشته‌های موجود در زمینه منابع طبیعی را حرکت به سمت این نوع کشاورزی می‌داند و می‌گوید: کشاورزی پایدار می‌تواند با حفظ اندوخته‌های زیستی زمین راهبردی نوین در راستای افزایش منافع اقتصادی سرزمینی همچون زاگرس باشد.

مدیرکل آموزش و مشارکت‌های مردمی سازمان حفاظت محیط‌زیست نیز در این رابطه می‌گوید: فرسایش خاک یکی از مهم‌ترین خطراتی است که براثر کشاورزی بی‌قاعده، به‌طور مستقیم بر روی جنگل‌های زاگرس اثر می‌گذارد.

محمد درویش می‌افزاید: کشاورز امروزی به وسایل پیشرفته نیز مجهز شده است که نمونه این موضوع تراکتورهایی است که می‌توانند درشیب‌های بالای ۳۰ درصد به‌راحتی زمین را شخم بزنند درصورتی‌که این مناطق زمانی از دسترس تولید خارج بود.

وی ادامه می‌دهد: این در حالی است که همین شیب‌های تند برای فرسایش بسیار مستعد هستند که در زمان‌های گذشته این قسمت‌ها محفوظ می‌ماند اما اکنون محفوظ نیستند و بعد از چند وقت نیز اثر مطلوب خود را از دست‌داده و به حال خود ر‌ها می‌شوند.

مدیرکل آموزش و مشارکت‌های مردمی سازمان محیط‌زیست یکی دیگر از عوامل تخریب اکوسیستم جنگلی زاگرس را استفاده از کود‌ها و آفت‌کش‌های شیمیایی عنوان کرده و می‌گوید: استفاده از کود‌ها و آفت‌کش‌های متعدد است که به‌شدت ظرفیت حاصلخیزی خاک را کاهش داده و سبب آلوده شدن آب‌های جاری و زیرزمینی نیز می‌شود و به‌این‌ترتیب راندمان تولید را در منطقه زاگرس کاهش می‌دهد.

درویش با بیان این مطلب که امروزه کشاورزی در زاگرس باید به سمت بی‌خاک‌ورزی یا کشاورزی ارگانیک برود، تصریح می‌کند: ما باید تا جایی که می‌توانیم از موج جدید کشاورزی در دنیا که به‌شدت میزان استفاده از آفت‌کش‌‌ها و کودهای شیمیایی را کاسته و حتی عملیات فیزیکی مثل شخم زدن را متوقف کرده استقبال کنیم.

سخنان مدیرکل آموزش و مشارکت‌های مردمی سازمان محیط‌زیست در حالیست که تا بوده تیزی تیغه تبر برخی گردشگران بوده که به جان شاخه‌های خیس و سبز بلوط‌‌ها می‌افتاده و حالا اندیشه وسعت دادن به زمین‌های کشاورزی تیغه گاوآهن را به جان انبوه درختان بلوط انداخته تا هرروز از جمعیتشان کم‌تر و کم‌تر شود.

مرگ بلوطستان کهن در حالی رقم می‌خورد که درخت‌های بلوط زاگرس سالیان بلند، چتر سبزشان سایه‌سار وسیع خستگان رهگذر بود؛ هیزم خشک شاخه‌هایشان آتش اجاق خانه‌ها، دانه‌های بلوطشان نان سال‌های قحطی این دیار و شاخه‌های تنومندشان جای تاب‌بازی دخترکان شاد ایل…

اما در این سال‌ها بلوط‌های این دیار در چشم به هم زدنی، زیر سایه نگاه بی‌تفاوت مسؤولان امر قلع‌وقمع شدند تا انبوه سبزشان به برهوتی بی‌سایه و بی‌گذر تبدیل شود.

تخریب ۲۴۰۰ هکتار از اراضی ملی و جنگل‌های لرستان

و اما شیرزادنجفی، مدیرکل منابع طبیعی لرستان به موضوع تغییر کاربری جنگل‌های استان اشاره کرده و می‌گوید: متأسفانه بالا بودن ارزش‌افزوده کشاورزی موجب شده که مردم به سمت تغییر کاربری اراضی جنگلی استان حرکت کنند.

نجفی با اشاره به اقدامات جهاد کشاورزی و امور اراضی در این زمینه ادامه می‌دهد: در این راستا ما گشت‌های حفاظتی را راه‌اندازی کرده‌ایم و تا جایی که توانسته‌ایم از روند تخریب و تغییر کاربری اراضی جنگلی استان جلوگیری کرده‌ایم.

وی بابیان این‌که سال گذشته برای دو هزار و ۴۰۰ هکتار تخریب اراضی ملی پرونده در دستگاه قضایی تشکیل دادیم یادآور می‌شود: در این زمینه بیش از ۸۰۰ نفر به محاکم قضایی معرفی کردیم.

مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری لرستان در ادامه سخنان خود به آموزش مردم در رابطه با حفاظت از جنگل‌های استان اشاره کرده و می‌گوید: ما سال گذشته و امسال بیش از هفت هزار نفر را در این زمینه آموزش دادیم.

حسرتی که دیگر دردی دوا نمی‌کند

نجفی با بیان این‌که در تمام مدارس استان کلاس‌های ترویجی برای دانش آموزان و معلمان برگزار می‌کنیم ادامه می‌دهد: همچنین طی امسال ۱۰۰۰ هکتار از عرصه‌های منابع طبیعی از طریق کمیسیون مرتبط به مردم برای کشت گونه‌های اقتصادی واگذار می‌کنیم.

وی با اشاره به اعزام اکیپ‌های ترویجی به روستاهای استان یادآور می‌شود: امسال بیش از ۱۰ هزار نفر از مردم استان آموزش‌های لازم را در زمینه حفاظت از جنگل‌ها فرا می‌گیرند.

 

به ‌هر روی قتل بی‌قصاص جنگل‌های لرستان در قلب زاگرس در چند سال اخیر روند شدیدی به خود گرفته است و اگر مسؤولان امر در این راستا آستین چاره‌ای بالا نزنند، دیگر چیزی از این داشته‌های بی‌همتا باقی نخواهد ماند؛ آن‌گاه حسرت دردی دوا نمی‌کند.