آیا یورو ۲۰۱۶ مرگ فوتبال مالکانه بود؟

 آیا یورو ۲۰۱۶ مرگ فوتبال مالکانه بود؟ یورو ۲۰۱۶ بار دیگر یکی از مهم‌ترین سؤال‌های تاتیکی فوتبال مدرن را نمایان کرد: آیا روز مرگ فوتبال مالکانه فرا رسیده؟ به گزارش «ورزش سه»، پانزدهمین دوره رقابت‌های جام ملت‌های اروپا نیز به پایان رسید تا پرتغال عنوان قهرمانی این رقابت‌ها را برای نخستین بار کسب کند. یورو […]

 آیا یورو ۲۰۱۶ مرگ فوتبال مالکانه بود؟

یورو ۲۰۱۶ بار دیگر یکی از مهم‌ترین سؤال‌های تاتیکی فوتبال مدرن را نمایان کرد: آیا روز مرگ فوتبال مالکانه فرا رسیده؟

به گزارش «ورزش سه»، پانزدهمین دوره رقابت‌های جام ملت‌های اروپا نیز به پایان رسید تا پرتغال عنوان قهرمانی این رقابت‌ها را برای نخستین بار کسب کند. یورو ۲۰۱۶ حاوی اتفاقات بسیار جالبی بود. از پیروزی تیمی همچون ولز مقابل بلژیک به عنوان یکی از بی‌منطق‌‌ترین تیم‌های جام گرفته تا پیروزی فرانسه مقابل آلمان. با این حال از میان تمامی ۵۱ بازی برگزار شده شاید بتوان دیدار مرحله نیمه نهایی میان فرانسه و آلمان را به عنوان ویترین رقابت‌های یورو ۲۰۱۶ انتخاب کرد.

قهرمانی پرتغال نیز خود به خوبی می‌تواند شکل و شمایلی کامل از نوع برگزاری رقابت‌های یورو ۲۰۱۶ را ترسیم کند. تیمی با دو مهاجم در جلوی ۸ بازیکن که تنها یک گل در طول ۴۲۰ دقیقه بازی در مرحله حذفی دریافت کردند و در عین ناباوری تنها یک بازی را در کل تورنمنت توانستند در وقت عادی برنده شوند. این دقیقاً تعریف فوتبال مدرن است و پرتغال توانست بهترین تعریف را از فوتبال مدرن امروز ارایه کند. در عین حال ایسلند و ولز نیز همواره یورو ۲۰۱۶ را با نیکی یاد خواهند کرد. آن‌ها بار دیگر ثابت کردند که فوتبال ملی می‌تواند بهترین فضا برای قدرت نمایی تیم‌های کم نام و نشان تر باشد.

سؤال‌هایی همواره پس از پایان هر تورنمنت مهم ملی در فوتبال دنیا وجود دارد. با این حال ما در سال ۱۹۵۸ نیستیم که شاهد ظهور سیستم ۴-۲-۴ باشیم که توانست آینده فوتبال دنیا را تغییر دهد. یا در سال ۷۴ که هلند توانست با استفاده از توتال فوتبال آژاکس و فاینورد دنیا را به خود خیره کند. یا در سال ۸۶ که دفاع ۳ نفره توانست برگ جدید تاکتیکی را رقم بزند. سال ۲۰۱۶ سالی بود که تورنمنت ملی بیش تر از آن‌که تاکتیکی باشد، منطقی بود و راه‌حل‌های منطقی ارایه می‌داد.

بارسلونا پپ‌گواردیولا موفق شد با سیاست داشتن بیش از ۷۰ درصد مالکیت توپ، به موفقیت‌های خیره کننده‌ای در سطح اسپانیا و اروپا دست پیدا کند. با این حال در سال ۲۰۱۰ ژوزه مورینیو توانست راه‌حلی برای مقابله با بارسلونا ارایه دهد. راه‌حلی که بسیار ساده می‌گفت برای شکست دادن بارسلونا، توپ را بیش‌تر از همیشه در اختیار آن‌ها قرار دهید. بسیاری از رقابت‌های یورو ۲۰۱۶ نیز بازتابنده همین مسأله بود. جایی که تیم‌ها به دنبال ارایه فوتبالی واکنشی بودند.۴۹ درصد از رقابت‌های یورو ۲۰۱۶ در شرایطی برگزار شد که یک تیم بیش از ۶۰ درصد مالکیت توپ را عهده‌دار بود. در واقع می‌توان گفت که نیمی از بازی‌های یورو ۲۰۱۶ تقابل یک فوتبال هجومی صرف در برابر یک فوتبال تدافعی صرف بوده است. در بازی آلمان مقابل فرانسه، شاگردان یواخیم لوو ۶۶ درصد مالکیت توپ را عهده دار بودند اما این فرانسه بود که توانست با ایده‌هایی روشن‌تر در حملات، آلمان را از دور رقابت‌ها خارج کند.

 

این مسأله، به خودی خود به هیچ عنوان مسأله بغرنجی محسوب نمی‌شود. فوتبال ملی همواره عرصه بروز اتفاقات هیجان انگیز بوده، جایی که تیم‌های کوچک تر می‌توانند خود را بروز دهند. تیم‌های ضعیف تر از لحاظ مهره، باید دفاع کنند و هر منطقی نیز همین مسأله را تأیید می‌کند. آن‌ها باید به دنبال راه‌حلی باشند که بهترین بازدهی را از خود نشان دهند. با این حال زمانی که در فوتبال حمله رنگ ضعیف تری به خود می‌گیرد، شرایط کسل کننده و کسالت آور می‌شود. یورو ۲۰۱۶ از این لحاظ، بار دیگر نقطه ناراحت‌کننده‌ای برای تورنمنت‌های ملی بود. این‌که این وضعیت در یورو ۲۰۱۲ نیز صدق می‌کرد، باز هم شرایط را تغییر نمی‌دهد چرا که هر ۳ دوره جام ملت‌های اروپایی که پیش از سال ۲۰۱۲ برگزار شده بود، همگی کیفیت فوق‌العاده‌ای داشتند. باید گفت که رقابت‌های ملی بیش از پیش در حال نزول کیفیت خود است. یورو ۲۰۱۶ بار دیگر این مسأله را ثابت کرد.