محمدرضا عیوضی شیوه نوین تخلیه روانی یافت شد؛ هتاکی در شبکههای اجتماعی! ما از کودکی میآموزیم کدام واژهها تابو هستند و کدام واژهها را نمیتوان یا نباید در هر فضایی به کار برد. اما به نظر میرسد فضای مجازی این بایدها و نبایدها را بر هم زده است. دنیا دستخوش تغییر شده است؛ […]
محمدرضا عیوضی
شیوه نوین تخلیه روانی یافت شد؛ هتاکی در شبکههای اجتماعی!
ما از کودکی میآموزیم کدام واژهها تابو هستند و کدام واژهها را نمیتوان یا نباید در هر فضایی به کار برد. اما به نظر میرسد فضای مجازی این بایدها و نبایدها را بر هم زده است.
دنیا دستخوش تغییر شده است؛ بخش قابل توجهی از روابط مردم در فضای مجازی شکل میگیرد؛ اما آیا رفتارهای آنان در این فضا با فرهنگ عمومی جامعه همخوانی و تناسب دارد؟
هنوز خاطره توهین به لیونل مسی که شاید از اولین قربانیان هجوم افراد بیاخلاق به صفحه فیسبوک خود بود، از ذهنها پاک نشده که هتاکان به بازیکن فرانسه رسیدند.
دیمیتری پایت را با ۳۶۰ هزار کامنت مورد لطف خود قرار دادند و این اپیدمی زشت گسترش یافت تا دیگر هیچکس در امان نباشد!
ناشناس بودن در فضای مجازی سبب میشود اشخاص احساس کنند در پشت پرده عرف اجتماعی قرار گرفتند و هویت قلابی یا نام جعلی بهکاربران اجازه میدهد بیهراس از طرد اجتماعی، هرچه دلشان میخواهد بگویند. آنها تصور میکنند فضای سایبر به آنان آزادی نامحدودی اعطا کرده است.
بسیاری از افراد وقتی خسته، عصبانی یا حتی شگفتزده هستند، با فحاشی آرام میشوند. مطالعات روانشناختی نشان میدهد افراد هتاک تصور میکنند ناسزاگویی میتواند سبب رهایی از آزار روحی و روانی یا دستکم تسکین این دردها شود. خیلیها بعد از نوشتن یا به زبان آوردن الفاظ رکیک احساس آرامش و سبکی میکنند. جالب آنکه در بسیاری از موارد، مخاطب اصلاً آن را نمیشنود، یا نمیخواند یا حتی معنای آن را نمیفهمد. ناسزاهایی که رانندگان در اتومبیل خود به دیگران میگویند یا کامنتهایی که به زبان فارسی در صفحات کاربری چهرههای عرب و انگلیسیزبان نوشته میشود، از این دسته هستند.
چه در فیسبوک، چه توئیتر و چه اینستاگرام، افراد کامنتهایی برای هم ارسال میکنند و مطالبی مینویسند که در ارتباطات رو در رو هرگز به زبان نمیآورند. فرقی نمیکند که فرد قربانی چه خطایی مرتکب شده است؛ رونالدو را مصدوم کرده، سیاستمدار بدی است، چهره زیبا یا زشتی دارد یا حتی فوتبال را بد داوری کرده، در هر صورت نمیتواند مطمئن باشد که از حمله هتاکان سایبری در امان خواهد ماند.
واقعیت اینجاست که رسانههای اجتماعی سبب شدهاند افراد با برقرار کردن روابط گستردهتر، ارتباطات خود را تقویت کنند، آنگونه که تا پیش از این میسر نبوده است. اما متأسفانه در کنار این کارکرد مثبت، به صحنه منازعات، جدل، توهین و شایعهپراکنی نیز بدل شدهاند. کمتر کسی در این فضای مجازی به تأثیر کامنت و جمله خود بر دیگران میاندیشد.
پیترکووایت یکی از پژوهشگران دانشگاه سایمونفریزر میگوید این شبکههای اجتماعی نیستند که ما را گستاخ کردهاند بلکه تنها فضایی ایجاد کردهاند که در آن، مردم چهره واقعی خود را نشان میدهند. صرفنظر از رفتارهایی که هر شخص در زندگی واقعی خود دارد، رفتارهای آنلاین تنها نگرشهایی را منعکس میکند که در زندگی واقعی، پنهان ماندهاند. به بیان سادهتر گرچه بیشتر افراد نمیتوانند در محافل عمومی گستاخ و بیادب باشند اما، نگرشهای منفی آنان از بین نمیرود و مانند آتش زیر خاکستر باقی میماند. هر جا فرصت پیدا شود این آتش پنهان دوباره برافروخته خواهد شد.
هرچه هست نمیتوان تمام تقصیر را به گردن تکنولوژی انداخت. تکنولوژی در صحنه اجتماع، یک بازیگر کلیدی نیست؛ چرا که نمیتواند به میل خود رفتار کند. شبکههای اجتماعی تنها فضای آزادی ایجاد کردهاند تا کاربران نگرشهای پنهان جنسی، جنسیتی، قومی یا حتی مذهبی خود را افشا کنند و پشت هویتهای مجازی پنهان بمانند. این فضا، فرصت دو بار اندیشیدن را به کسی نمیدهد. شاید به همین دلیل است که باید بهکاربران این شبکهها بیاموزیم پیش از فشردن کلید ارسال یک بار دیگر بیندیشند، شاید از ارسال کلمه یا جملهای که خلاف عرف و اخلاق است و پیامدهای روانی نامطلوبی بر مخاطب خود و همچنین جامعه خواهد داشت، منصرف شوند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.