بررسی راههای عبور شرکتهای تولیدی از رکود، با توجه به شرایط بحرانی موجود تألیف : علیرضا رضایی مقدمه: در حالحاضر و به سبب شرایط بسیار خاص اقتصادی که بر جامعه حاکم است، یکی از معضلات بزرگ که گریبان صنعت و تولید کشور را گرفته است، گرفتاری در چنبره رکود میباشد. بسیاری از صنایع […]
بررسی راههای عبور شرکتهای تولیدی از رکود، با توجه به شرایط بحرانی موجود
تألیف : علیرضا رضایی
مقدمه:
در حالحاضر و به سبب شرایط بسیار خاص اقتصادی که بر جامعه حاکم است، یکی از معضلات بزرگ که گریبان صنعت و تولید کشور را گرفته است، گرفتاری در چنبره رکود میباشد. بسیاری از صنایع به دلائل مختلفی شاهد ریزش مشتریان، کاهش سفارشات و به تبع آن کاهش تولید، افزایش هزینهها، ضرورت تعدیل نیرو و عدم بازپرداخت بدهیها، شدهاند.
در این مقاله سعی میگردد تا حتیالامکان به زبان ساده این معضل را بررسی و راههایی که میتوان جهت برونرفت از آن مورد استفاده قرار بگیرد را مطرح کرده و چشماندازهای متنوعی را برای برونرفت از بحران ارائه نماییم.
بدیهی است؛ موارد ذکر شده در این مقاله متنوع و متعدد میباشد و شرکتها میبایست با توجه به شرایط مالی، تجهیزاتی و بازار خود برخی از راههای ذکر شده را مورد بررسی دقیقتر قرار داده و شاید با تلفیق چند روش بتوانند شاهد برونرفت از شرایط نامساعد خود باشند.
آسیبشناسی وضعیت، شناسایی دلایل رکود و تحلیل آنها:
اولین گام در این مسیر آسیبشناسی دقیق وضعیت موجود میباشد، مدیران باید با بررسی وضعیت بازار، مشتریان، تولید، منابع مالی و… دلائل بروز شرایط نامساعد را بهطور دقیق شناسایی نمایند تا در قدمهای بعدی تصمیمات مؤثر و کارآمدی درخصوص عبور از آنها، اتخاذ نمایند.
– مهمترین و اصلیترین دلیل رکود، افزایش بهای تمام شده و کاهش توان خرید مصرفکننده میباشد خواه این مصرفکننده یک صنعت تبدیلی و یا خدماتی باشد که محصول ما موادخام یا اولیه برای آن به حساب میآید و خواه مصرفکننده نهایی، مشتری ما باشد. در هر صورت این مصرفکننده نهایی است که با کاهش خرید خود زنجیره تأمین را دچار رکود نموده است.
– در برخی مواقع تغییر در ذائقه مصرفکننده عامل مهم دیگری است که باعث تشدید رکود میگردد. فیالمثل کاهش شدید خرید اقلام فلهای و میل به خرید کالاهای بستهبندی را میتوان ذکر نمود.
– عدم ثبات نسبی در قیمت فروش محصول به سبب ضعف در توان مالی شرکت میتواند از دلایل دیگر رکود تلقی گردد.
– کاهش راندمان واحدهای بازاریابی مخصوصاً شرکتهایی که فروش مویرگی و بازاریابی پورسانتی را در دستور کار خود قرار دادهاند که یکی از دلائل مهم آن (بهجز مبحث افزایش قیمت و پایین آمدن توان خرید مشتری) میتواند به عدم ارتقای درآمدی بازاریابها، همسان با افزایش هزینههای زندگی و کاهش انگیزهها، مرتبط باشد. نگرانی از ابتلاء به کرونا و عدم تأمین لوازم ایمنی مناسب برای کارکنان و بازاریابها و یا ابتلای متناوب کارکنان به کرونا و عدم پیشبینی نفر جایگزین مناسب (در واحدهای مختلف سازمان) علل دیگری است که باید بررسی شود.
– بررسی بازار و نظرسنجی از مشتریان و همچنین حفظ رویکرد بازارگرایی دائمی میتواند دلایل دیگری که ممکن است از دید مدیران مغفول مانده است را پدیدار نماید.
– باید بررسی شود که آیا رکود ایجاد شده به دلیل رکود در یک صنعت یا رشته خاص است یا ناشی از رکود عمومی اقتصاد کشور میباشد. فیالمثل ممکن است رکود ایجاد شده برای ما ناشی از رکود صنعت ساختمان، فولاد، گردشگری و… باشد که البته رکود عمومی هم آن را تشدید کرده باشد.
– قدرت بیشتر رقبا در تفوق بر شرایط بحرانی موجود یکی دیگر از دلائل جانبی میتواند باشد که میبایست به بررسی راهکارهایی که این شرکتها به انجام رساندهاند، احتمال بهکارگیری آنها را مورد بررسی قرار دهیم.
در این مرحله میبایست ضمن تحلیل دلایل شناسایی شده، در رفع و کاهش اثرات آن دسته از دلایل که در حیطه اختیار سازمان میباشد اقدام نمود.
بررسی روشهای تعامل با مشتریان:
قدم بعدی بررسی این نکته میباشد که با چه تدابیری میتوان تعامل بهتری با مشتریان برقرار نمود تا بهبود مؤثری در خرید ایشان اتفاق بیفتد.
– کم کردن حاشیه سود و یا فروش با زمان بازپرداخت طولانیتر نسبت به قبل.
– بررسی راههای کاهش بهای تمام شده و قیمت فروش و یا حتیالامکان تثبیت قیمتها در بازهزمانی قابل قبول.
استفاده از متریالهای جایگزین (اصلی و فرعی)، استفاده از تکنولوژیهای نو، کاهش اتلافها و افزایش بهرهوری، تلاش جهت افزایش انگیزه کارکنان، تغییر برنامه تولید (شیفتی، نوبتکاری، روزانه) و رسیدن به مطلوبترین برنامه، استفاده مجدد از بخشی از ضایعات تولید و یا بهکارگیری آنها برای تولید محصول دیگر، از جمله مواردی است که در رابطه با کاهش هزینه تولید میتوان آنها را مدنظر قرار داد.
– ایجاد و خلق ارزشهای جدید در محصول تولیدی به نحوی که مشتریان به کالای ما اقبال بیشتری نسبت به دیگر رقبا نشان دهند رویکرد مهمی است. خلق ارزشهای پیشنهادی جدید همواره میتواند باعث رشد و توسعه بازار و برندینگ یک شرکت گردد، در مواقع بحرانی این موضوع اهمیت بسیار ویژهای پیدا میکند. (حتماً در زمینه ارزش پیشنهادی مقالهای مطالعه گردد).
– بررسی امکان تبلیغات مؤثر و اثرگذاری مناسب آن و اجرای فازهای مختلف تبلیغاتی.
– تغییر در روش فروش و ارتباط با مشتریان نهایی با روشهای متنوعی از جمله: حضور جدی در فضای مجازی و استفاده از ظرفیت ارزشمند آن در توسعه بازار و مشتری، تلاش جهت حذف واسطهها، در صورتیکه محصول ما میبایست توسط دیگر شرکتها تکمیل گردد و یا تغییراتی در آن حاصل گردد و بعد به دست مصرفکننده نهایی برسد، بررسی امکان در دست گرفتن زنجیره کامل تولید، بخشی از گزینههای پیشرو میباشد.
نگاه ویژه به بازارهای جدید:
ورود به بازارهای جدید راهحل دیگری است که باید به آن توجه کرد. این گزینه میتواند به فروش خارج از منطقه فعلی (محلی – استانی) و ورود به بازار دیگر مناطق کشور باشد و یا بررسی وضعیت بازار بینالمللی و شناسایی مشتریان بالقوه و تلاش جهت شناساندن کالا و فروش به آنها در دستور کار قرار گیرد. البته باتوجه به محدودیتهای تبادلهای پولی بانکی، قبل از هر چیز این موضوع مورد بررسی قرار گیرد و به راهحلهای عبور از آن، اطمینان حاصل نمود.
تغییر موقت یا دائمی نوع تولید:
با بررسی بازار و شناسایی کالاهایی که با افزایش تقاضا روبهرو شدهاند و میتوان آن محصولات را با تجهیزات و ماشینآلات و یا متریال و موادخام مورد مصرف در شرکت تولید نمود، رویکرد تغییر موقت یا دائمی نوع تولیدات، مورد ارزیابی قرار داده شود. البته این تغییر میتواند صرفاً بخشی از ظرفیت تولید را شامل گردد. (در این رابطه شاید نیاز به اضافه کردن ماشینآلات و یا حذف برخی از ماشینآلات از چرخه تولید باشد که در صورت مقرون به صرفه بودن باید عملیاتی شود.
مسأله تغییر نوع تولید موضوع حساس و مهمی است، بنابراین انتخاب این راهحل میبایست با دقت و وسواس زیادی صورت پذیرد. البته در برخی مواقع این اقدام تنها راهحل و یا حتی بهترین راهحل بهشمار میآید.
توضیحاً اینکه: همانطور که در قسمت آسیبشناسی ذکر گردید، برخی مواقع رکود در بازار محصولات ما به دلیل رکود در یک صنعت یا موضوع خاص میباشد. فیالمثل صنعت ساختمان، امور ورزشی و…، در این شرایط باید با رویکرد تغییر در بازار هدف، تغییر در نوع تولید و یا خدمات را مورد بررسی قرار بدهیم. البته نباید این واقعیت را نادیده بگیریم که به هرحال تخصص حرفهای شرکت در چه زمینهای است و حتیالمقدور باید سعی گردد با تخصص حرفهای (تولید، شناخت فعالان بازار هدف و تعاملات ویژه آن بازار و…) زاویه کمتری گرفته شود.
جمعبندی:
کمک گرفتن از مشاوران کارآزموده بازاریابی و کسبوکار و استفاده از ماتریس سوآت (SWOT) یعنی شناسایی ضعف و قدرت داخلی مجموعه و فرصتها و تهدیدات خارج از سازمان در هنگامه بروز تنگناها و رکود و یا با هدف افزایش رشد و بالندگی شرکت، شاید بهترین اقدام برای عبور موفقیتآمیز از شرایط بحرانی در یک شرکت میباشد، اما در این مقاله سعی گردید عمق بیشتری به نگاه مدیران برای درک بهتر وضعیت و شرایط و راهحلهای بالقوهای که میتوانند آنها را مورد بررسی قرار دهند، داده شود که اگر تصمیمی برای استفاده از مشاور نداشتند (دلایل مالی، عدم اعتماد، فرصت نداشتن مشاوران کارآزموده و…) بتوانند با همفکری تیم مدیریت و کارشناسی شرکت و با استفاده از هریک از موارد فوقالذکر و یا همانطور که در مقدمه اشاره گردید با تلفیق چند روش، قدمهای مؤثری جهت تغییر وضعیت موجود و عبور از بحران، بردارند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.