نمایش درمانی! اساساً از قدیمالایام رسم بود که برای حل مشکلات و البته انجام کارها، روشهای متعددی بهکار گرفته میشد. که تا آنجا که عقل و هواس هوشنگخانی ما اجازه میدهد، استفاده از فکر و عقل جمعی و مشاوره و بعد تلاش و زحمت زیاد معمولاً به یک سرانجامی میرسید که اگر به نتیجه […]
نمایش درمانی!
اساساً از قدیمالایام رسم بود که برای حل مشکلات و البته انجام کارها، روشهای متعددی بهکار گرفته میشد. که تا آنجا که عقل و هواس هوشنگخانی ما اجازه میدهد، استفاده از فکر و عقل جمعی و مشاوره و بعد تلاش و زحمت زیاد معمولاً به یک سرانجامی میرسید که اگر به نتیجه هم نمیرسید لااقل شکست، پلی بود برای پیروزی!
افرادی هم هستند و بودند که از یک سوراخ، چند بار گزیده میشدند و باز همان راه را میرفتند تا بالاخره روزی روزگاری سرشان به سنگ میخورد و فکری به حال خود و مشکل و کارهای نیمبند خود میکردند.
البته همیشه یک عدهای هستند که به جای حل مشکلات و برداشتن سنگی از جلو پای خود و دیگران، در بالای گود مینشینند و از رمز و راز فتیلهپیچ و لنگ کردن، سخن میگویند و آنقدری در کار خود خبره هستند که اگر در وسط میدان هم بیایند باز آش همان آش است و کاسه همان کاسه! و هر چند بار هم که حرافی نتیجه ندهد و گره کورتر از قبل شود یا به روی مبارک نمیآوردند و یا زمین و زمان و رقیب و یار و همراه را مقصر میدانند و مدعیتر از قبل به رجزخوانی و هلمن مبارزطلبی ادامه میدهند!
کمکم پای جناب تکنولوژی هم به این بازار حرافی و گفتاردرمانی باز شده و کار برای عزیزان راحتتر و تصویر و نمایش و فیلم درمانی هم به بساط ایشان اضافه شد و با زیر و رو کردن و سر و ته کردن تصاویر و فیلم و برگزاری نمایش، قدمهای بلندی در این مسیر برداشته و هرچیزی را میشود وارونه کرد، شب را روز و روز را شب و قسعلیهذا…!
اینکه فیالمثل در تلویزیون و سیمای ملی و آن سیماهای آنور آبی، یا همه چیز بر وفق مراد است و شهر در امن و امان و بازار به سامان و یا برعکس، همه چیز به هم ریخته و انقریب است که زمین دهان بازکند و دنیا کُنفیکون شود، همهاش از هنرمندی و شعبدههای تصویر درمانی و ایضاً نمایش و بازیدرمانی متولیان و گزارشگران و مونتاژکاران و بازیگر و کارگردان است!
اینکه کار از شطرنج گذشته و زندگیات شده بازی ماروپله و روزی چند بار مارگز! میشوی ولی در آن جعبه جادو فراوانی و گل و بلبل است که از سر و روی زندگی خلقا… بالا میرود و یا ایضاً برخی از ینگه دنیا برای ملت خط و نشان میکشند و تهدید و تحریم میکنند و عدهای هم با ایشان همآوازی میکنند. ولی باز همان جعبه جادو از بزرگواری و مهربانی دایهدلسوزتر از مادر سخن میگوید و بهدنبال انداختن فرش قرمز است، همهاش زیر سر همین تکنولوژی مادرمرده است که کلاغ را رنگ و جای قناری به خلقا… قالب میکند.
ما که میگوییم ذات تصویر و فیلم و نمایش همین است و این قسم کارها عارضه عجیبی نیست، یک طرف دوست دارد اوضاع را آنطور که دلش میخواهد بچرخاند و بپیچاند، طرف دیگر هم میل مبارکش کشیده که هر طور دلش میخواهد دنیا را بزک کند و به خلقا… بیندازد! بهتر است ما کلاه خود را محکم بچسبیم و حواسم را جمع کنیم که در این عرصات گرانی و تورم و تهدید و تحریم، دچار تیر غیب نشده و دل به دلانگیزی اینوری و یا شورانگیزی آنوری، خوش نکنیم.
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.