حساسیت به حقوق کارگر‌!

حساسیت به حقوق کارگر‌!       ظاهراً در این سرزمین افزایش قیمت همه چیز‌، نگران‌کننده‌، قابل‌قبول‌، بدیهی و حتی لازم است. ولی وقتی نوبت حقوق کارگر بینوا می‌رسد‌، همه حساسیت‌ها یک‌دفعه گُل می‌کند و دولت و کارفرما و قانون پشت به پشت هم جلو آن دیواری می‌کشند به چه بلندی‌! می‌گوییم قیمت مسکن و دلار و […]

حساسیت به حقوق کارگر‌!

      ظاهراً در این سرزمین افزایش قیمت همه چیز‌، نگران‌کننده‌، قابل‌قبول‌، بدیهی و حتی لازم است. ولی وقتی نوبت حقوق کارگر بینوا می‌رسد‌، همه حساسیت‌ها یک‌دفعه گُل می‌کند و دولت و کارفرما و قانون پشت به پشت هم جلو آن دیواری می‌کشند به چه بلندی‌!

می‌گوییم قیمت مسکن و دلار و طلا خیلی بالا رفته‌، می‌فرمایند نگران‌کننده است ولی چه می‌شود کرد‌، زورمان به دلال و خودی و بی‌خودی و اینور و آنور آبی نمی‌رسد‌!

می‌گوییم قیمت خودرو هر روز رکود می‌شکند و جنابان دوقلوهای افسانه‌ای خودروساز هم هر چند وقت یک بار فتیله قیمت‌ها را با مجوز حضرات صمت و سازمان حمایت از مصرف‌کننده‌! بالا می‌کشند‌، می‌فرمایند خب وقتی آهن و فولاد و لاستیک و پلاستیک گران می‌شود به ناچار خودروساز بینوا هم مجبور است روی قیمت‌ها بکشد و این بالا رفتن‌ها قابل قبول است‌!

می‌گوییم اساتید اقتصاد و معیشت‌! قیمت مرغ و گوشت و تخم‌مرغ و ایضاً روغن نایاب که ترمزش بریده است‌، دیگر چرا شما قیمت نان و قوت لایموت خلق‌ا… را گران می‌کنید‌، می‌فرمایند اولاً آن مرغ و گوشت و قس‌علیهذا همین روزها فَت و فراوان و مُفت می‌شوند‌! ثانیاً همه چی گران است‌، خیلی وقت است که نان گران نشده‌، نانوا و آسیابان که به اسیری نیاورده‌ایم‌، افزایش این یکی، بدیهی است و سؤال ندارد‌! ثالثاً و رابعاً (یکجا) این افزایش باعث بالارفتن کیفیت و کاهش دور ریز و اسراف هم می‌شود‌!

می‌گوییم‌، این که نشد‌، برای هر گرانی یک اما و اگر و دلیل و برهان می‌آورید و حرف حساب به گوشتان نمی‌رود‌! می‌فرمایند بالاخره برای رشد فرهنگی و اجتماعی و توسعه فنی و اقتصادی‌، اندکی هزینه لازم است (همان همینه که هست خودمان‌!) .

می‌گوییم خدا خیرتان دهد‌، عجالتاً اجازه فرمایید حقوق کارگران هم افزایش پیدا کند و کارمندان را هم با اضافه حقوق مشعوف نمایید‌، قیمت همه چیز در این چند ماهه یکی، دو برابر شده و سفره خلق‌ا… کوچک و کوچک‌تر‌، برای همین افزایش چند درصدی حقوق کارگر بینوا هم قابل قبول است و هم بدیهی و هم لازم‌! می‌فرمایند وامصیبتا‌! یعنی می‌فرمایید با افزایش حقوق کارگران‌، کمر کارفرماها را بشکنیم؟ یعنی می‌فرمایید با افزایش حقوق کارمندان‌، حجم نقدینگی کشور را بالا برده و تورم دو رقمی‌درست کنیم‌؟! یعنی می‌خواهید هزارهزار صنعت و شرکت و صنف تعطیل و ورشکسته و میلیون‌میلیون کارگر‌، تعدیل و اخراج و بیکار شده روی دستمان بگذارید؟ یعنی می‌خواهید….؟

    زبان تیز و برنده هوشنگ‌خان (خودمان را می‌گوییم‌!) در برابر این همه استدلال و منطق و ایضاً تدبیر و خرد‌، الکن است و قاصر‌، ولی به جهت مرور خاطرات حضرات عرض می‌کنیم که‌، آن کارفرما و کارآفرین و کارخانه‌دار و کاسب جماعتی که به قول جنابتان زیر بار گرانی مواداولیه و هزینه برق و گاز و مالیات و ایضاً بازار کساد و جیب‌های ته‌کشیده مردم‌، همچنان با قدرت در حال پرش از روی موانع و رسیدن به قله موفقیت و باعث افتخار جمیع دولتیان و مجلسیان و قضاییان است‌، خلل و گزندی از این افزایش چندرغازی حقوق کارگر بینوا هم‌، نخواهد یافت.

 البته چون به هوش سرشار و بیان قرا و استدلال ناب جنابتان واقف هستیم‌، پیشاپیش پاسخ خود را می‌دانیم‌، که فرمایش خواهید کرد‌، آن کوه مقاومت و پایداری و تاب‌آوری و استقامت که نامش مردم است‌، اضافه و کم بودن حقوق سر برج هم برایش توفیر ندارد‌، بهتر است شما بروید این دام تفرقه و دودستگی و دشمنی را جای دگر پهن کنید‌!‌!

یا للعجب‌، چه جوابی …

                                                                                               هوشنگ‌خان

 

پی