بیت‌کوین و ارزهای دیجیتال چه نقشی در آینده پول دارند؟

بیت‌کوین و ارزهای دیجیتال چه نقشی در آینده پول دارند؟ پول به‌عنوان انتقال‌دهنده ارزش در طول زمان کار می‌کند؛ زیرا کالای مشخصی است که نقش واسطه مبادله را ایفاء می‌کند. اما چرا این کالای مشخص چنین نقشی بر‌عهده دارد؟ به‌ علت «قابلیت ویژه برای ذخیره‌شدن». این کارکرد اقتصادی پول، همچنین شامل انتقال ارزش در طول […]

بیت‌کوین و ارزهای دیجیتال چه نقشی در آینده پول دارند؟

پول به‌عنوان انتقال‌دهنده ارزش در طول زمان کار می‌کند؛ زیرا کالای مشخصی است که نقش واسطه مبادله را ایفاء می‌کند. اما چرا این کالای مشخص چنین نقشی بر‌عهده دارد؟ به‌ علت «قابلیت ویژه برای ذخیره‌شدن». این کارکرد اقتصادی پول، همچنین شامل انتقال ارزش در طول فضا نیز می‌شود. آن‌چه پول را پول می‌کند، در درجه اول فقط گردش و دست‌به‌دست شدن آن نیست. عنصر حیاتی که سبب می‌شود تا پول نقش واسطه مبادله را به‌خوبی ایفاء کند ـ یعنی دست‌به‌دست بشود ـ قابلیت ذخیره‌پذیری آن است و تحت تملک درآمدن آن به‌عنوان یک ‌تراز نقد. به‌عبارت دیگر «پول را باید به صورت چیزی دید که در ذخایر نقدی مردم خوابیده است». آن‌چه ذخیره‌کردن پول نامیده می‌شود یک روش استفاده از ثروت است. چون درباره آینده نااطمینانی وجود دارد، معقول به‌نظر می‌رسد که بخش کم یا زیادی از دارایی‌های فرد به صورتی نگهداری می‌شود که تغییر روش استفاده از ثروت یا تغییر در مالکیت بر کالا‌های مختلف را تسهیل کند و لذا فرصتِ برآوردنِ نیاز‌های اضطراری محتمل آینده به کالاهایی که باید با مبادله کسب شوند را بدون دردسر و دشواری، محفوظ نگه دارد.

پول و عدم اطمینان از آینده

ما پول ـ‌یعنی بازاری‌ترین کالاهاـ را نگه می‌داریم، زیرا از آینده نامطمئن خود خبر نداریم. پول بازاری‌ترینِ کالاهاست؛ پس علی‌رغم هر اتفاقی که در آینده رخ ‌دهد، بیشترین گزینه‌ها را در دسترس ما نگاه خواهد داشت.

اگر دانش بهتری نسبت به آینده داشتیم، کالا‌هایی را نگه می‌داشتیم که تصور می‌کردیم در‌ شرایط جدید نیاز بیشتری به آن‌ها خواهیم داشت، تا لذا منافع خود را به حداکثر برسانیم. با نگهداری پول، ما بازده کمی‌‌کسب خواهیم کرد، اما امنیت بسیار بیشتری در حفاظت از ارزش مبادله خواهیم داشت. باید توجه داشت که این قابلیت ذخیره‌پذیری هم در کارکرد هر پول کالایی وجود دارد و هم در اطمینان و اعتمادی که به پذیرش آتی پول توسط آحاد جامعه ـ‌براساس یک درک بین‌الاذهانی‌ـ داریم؛ بنابراین به‌طور خلاصه می‌توان گفت که ما بخشی از کالاهایی که در اختیار داریم را در زمان حال مصرف نمی‌کنیم، ولی این تعویق به‌منظور افزایش مصرف آتی نیست بلکه آن کالاها را برای مواجهه با نااطمینانی‌های آتی نگهداری می‌کنیم. این با پس‌اندازکردن، سرمایه‌گذاری‌کردن و قرض‌دادن تفاوت دارد.

ارزش ذهنی و ذخیره ارزش

تا اینجا شرح دادیم که «ذخیره ارزش» منشأ پول است، ولی با افزایش دست‌به‌دست شدن و ایفای هر چه بیشتر نقش واسطه مبادله کارکرد «ذخیره ارزش» نیز افزایش می‌یابد. در واقع این‌ها دو روی یک سکه‌اند که روی «ذخیره ارزش» اول حکاکی شده است. بارها و بارها چنین جملاتی را شنیده‌ایم: «هیچ‌چیز مهم‌تر از این نیست‌ که دولت بتواند یک معیار ارزش قابل‌اطمینان را در اختیار تولیدکنندگان بخش‌خصوصی بگذارد، یک واحد محاسبه که مانند یک ابزار ‌‌اندازه‌گیری، ثبات خود را حفظ کند.» فرض کنید N کالا در اقتصاد وجود داشته باشد و کالایNاُم را بازاری‌ترینِ کالاها بدانیم. صحبت از ثبات ارزش کالایNاُم بی‌معناست. ثابت نسبت به چه چیزی؟ وقتی ارزش همه کالاهای دیگر در حال تغییر است، برای کالایNاُم فقط یک ویژگی شمارندگی باقی می‌ماند که در هر صورت دیگر نیز وجود می‌داشت. «ارزش کالایNاُم نسبت به هر کالای دیگر» هیچ تفاوتی با «ارزش اولین کالا نسبت به هر کالای دیگر» ندارد. لذا ضمن این‌که قابلیت ذخیره‌کردن ارزش در هر کالایی ممکن است وجود داشته باشد، در کالایNاُم هم همین ویژگی وجود دارد با این تفاوت که نقدتر از هر کالای دیگری است. برای کالایی که در آینده به هیچ عنوان قابل مبادله با کالاهای دیگر نباشد، قابلیت ذخیره‌کردن ارزش در حداقلِ ممکن قرار خواهد داشت. ولی این نقدشوندگی ابداً به‌معنای معیار بودن برای ارزش ذهنی نیست و طبعاً اندازه‌گیری قیمت‌های عینی تابع تغییرات ارزش ذهنی هستند. پول در وهله نخست پدیده‌ای مولود بازار است که به‌واسطه قابلیت ذخیره‌کردن ارزش برای مقابله با نااطمینانی‌های آتی و تسهیل مبادلات، ایجاد شده است ـ‌و دست‌به‌دست می‌شودـ و منظور از ارزش، ارزش ذهنی است. اما استفاده از پول در حسابداری و یا به‌عنوان معیار محاسبه در هر صورت به‌عنوان کارکرد ثانوی و ضمنی، امکان‌پذیر است؛ زیرا قیمت‌های عینی را اندازه‌گیری و ثبت می‌کند. این‌طور نیست که ما چیزی درست کرده باشیم تا در عین حال چندین وظیفه را برعهده بگیرد، بلکه این طبقه‌بندی و تلاش متعارف ماست که برای توصیف پول به تدقیق کارکردهای آن پرداخته است.

ارزهای دیجیتال؛ پول‌های آینده

در مورد اینکه رمزارزها کالا هستند، از آن‌جا که امروزه رمزارزها کاربردهای گوناگونی دارند و مورد استفاده قرار می‌گیرند؛ می‌توان گفت تا زمانی که ما ضمن آگاهی از سودمندی‌های آن‌ها می‌توانیم در جهت ارضای نیاز‌هایمان بهره ببریم، هیچ تردیدی وجود ندارد. ممکن است عده‌ای براساس ادبیات منگر، رمزارزها را کالای کاذب بدانند، ولی ما در مورد رمزارزهایی بحث می‌کنیم که برای مبادلات، انتقال دارایی و نظایر این‌ها کاربردهایی یافته‌اند و در مورد این‌که آیا رمزارزها، پول هستند؟ می‌توان به تعریف پول مراجعه کرد. ما باید ببینیم رمزارزها در کجای طیف «پول بودن» قرار می‌گیرند. پول بیش از آن‌که «اسم» باشد یک «صفت» است. هر مقدار که رمزارزها بتوانند پذیرش عمومی‌بیشتری جلب کنند و در طیف گسترده‌تری از مبادلات ـ‌به‌لحاظ جغرافیایی و گردش روزانه‌ـ‌ مورد استفاده قرار بگیرند، شایستگی بیشتری برای عنوان «بازاری‌ترین کالا» خواهند داشت. رمزارزها «قابلیت ذخیره‌کردن ارزش» را دارند. اگر پویایی‌های ارزش هر رمزارز را از روز ظهور آن در نظر بگیریم، این واقعیت آشکار خواهد شد که تعدادی از افراد براساس انتظاراتشان در مورد کارکردهای آتی آن رمزارز یک ارزش ذهنی به آن نسبت داده‌اند و برای کسب مالکیت آن رمزارز اقدام کرده‌اند. گاهی بازار به جای تخصیص منابع به عدم‌تخصیص آن‌ها می‌پردازد زیرا بازتابی از ذهنیت‌های آحاد جامعه است. انواع نوسانات رمزارزها در بازار را باید مبتنی بر ارزش ذهنی تفسیر کرد. اینکه قیمت اسمی‌رمزارزها دچار نوسان زیادی باشد، دلیل بر نفی وجود ارزش ذهنی نزد مشارکت‌کنندگان در عرضه و تقاضای آن نیست؛ و حتی این تغییرات قیمت‌های عینی را باید متأثر از تغییر ذهنیت‌های افراد دانست. ضمناً باید توجه داشت که در دنیای پیچیده و مملو از نااطمینانی‌هایی که توسط مداخلات دولت‌ها تشدید می‌شود، نمی‌توان کارکردهای بازار را نفی کرد. این ارزش ذهنی ممکن است براساس کارکرد آن رمزارز بوده باشد و یا براساس یک حدس کارآفرینانه ـ‌و طبعاً خطاهای محض کارآفرینانه نیز وجود خواهند داشت‌ـ که آن فرد برای کسب مالکیت این کالا، با چشم‌پوشی از مصرف برخی کالا، رجحان‌هایِ بینِ ‌دوره‌ای خود را آشکار کرده است. بنابراین تولد رمزارزها در صورتی‌که حاکی از وجود و تداوم ارزش ذهنی برای آن‌ها باشد و مبادلات آن‌ها مستلزم چشم‌پوشی از مصرف برخی کالاهای فعلی باشد، واجد ویژگی «قابلیت ذخیره‌کردن ارزش» خواهد بود؛ حتی اگر نوسانات این ارزش بیش از سایر کالاها باشد، باید تأکید کرد که افراد آگاهانه در مواجهه با نااطمینانی‌های آتی این روش را برگزیده‌اند. افراد قدرت جانشین‌سازی و توانایی ارزیابی دارند؛ اگر کالاهایی با زحمت کمتر تولید بشوند ولی قیمت بازاری آن‌ها بالا باشد، یعنی سود بیشتری در تولید آن‌ها نهفته باشد، آنگاه تعداد بیشتری از افراد برای تولید آن کالا اقدام خواهند کرد تا جایی که سود تولید کالاهای مختلف به هم نزدیک شود. ممکن است که در مراحل اولیه ظهور یک پدیده جدید، فرصت‌های بیشتری برای کاربرد اطلاعات و خلاقیت‌هایی که برای خلق یا تولید رضایت‌بخش‌تر یک کالا به کار گرفته نشده‌اند، وجود داشته باشد و طبعاً بسامد تغییرات ذهنیت‌های افراد با بسامد تولید، انتقال و کشف این اطلاعات متناسب خواهد بود. «معیار سنجش و حسابداری» را می‌توان از چند جهت مورد توجه قرار داد. در وهله اول موضوع مربوط می‌شود به ویژگی‌هایی نظیر همگن‌بودن، تقسیم‌پذیر بودن، در دسترس بودن و نظایر این‌ها که رمزارزها از این جهت با سایر پول‌های دستوری رایج تفاوت چندانی ندارند. موضوع بعدی ملاحظات مربوط به ثبات نسبی ارزش رمزارزهاست. قیمت‌های عینی ـ‌که براساس واحدهای پول بیان می‌شوندـ بازتاب رجحان‌های بین‌دوره‌ای ما هستند. و تمایل داریم با مشاهده قیمت‌های عینی، در شکل دادن ارزش‌ها، «دقت بیشتری» به شناخت و دانش خودمان ببخشیم. ما برای مواجهه رضایت‌بخش‌تر با نااطمینانی‌های آتی، تلاش می‌کنیم این «دقت بیشتر» را از راه کمی‌سازی و سنجش‌پذیر کردن قیمت‌های عینی ـ‌به‌عنوان نماینده ارزش‌های ذهنی‌ـ و ثبات بخشیدن به مقایسه آن‌ها در طول زمان، انجام دهیم. ما نباید فراموش کنیم که این نوسانات حاوی اطلاعاتی هستند که در پی آن‌ها بوده‌ایم. بنابراین اصل وجود این نوسانات مورد مناقشه نیستند، بلکه رویدادهای واقعی جهان ما که منشأ این نوسانات هستند باید مدنظر باشند. بنابراین سطحی از نوسانات که این «دقت بیشتر» را با اختلال جدی مواجه نکند، می‌توانیم بپذیریم. و با توجه به گزینه‌های در دسترس برای ذخیره‌کردن ارزش در طول زمان و مکان، ما در تلاش هستیم که بهترین گزینه را انتخاب کنیم؛ از اینرو بیش از آن‌که به ثبات مطلق ارزش یک رمزارز نیاز داشته باشیم به ثبات ارزش نسبی هر رمزارز در مقابل سایر رمزارزها برای انتخاب یکی از آن‌ها به‌عنوان «معیار سنجش و حسابداری» نیاز داریم. متأسفانه عادت کردن به این‌که در دنیای پول‌های دستوری، قیمت نسبی ارزها معمولاً برحسب یک یا چند ارز فراگیر بیان می‌شود، این نکته را از ذهن دور کرده است که ارزش نسبی این ارزهای فراگیر نسبت به کالاها و خدمات در نوسان است. در واقع استفاده‌کنندگان هر ارز فقط به ارزش نسبی آن در برابر برخی ارزهای دیگر اهمیت می‌دهند و این اهمیت‌داشتن ناشی از نیازهای مبادلات کالاها و خدمات است. اگر رمزارزها کاربردهای گوناگونی پیدا کنند، هیچ دلیل وجود ندارد که ارزش پول‌های ملی برحسب رمزارزها بیان نشود. در واقع به هر میزان که رمزارزها، کاربردهای بیشتری پیدا کنند و اعتماد عمومی‌بیشتری به آن‌ها جلب شود، بیشتر دست‌ به دست خواهند شد و قابلیت بیشتری برای ذخیره‌کردن ارزش خواهند داشت و در نتیجه معیار باثبات‌تری برای سنجش و حسابداری خواهند بود. امروزه رمزارزهایی وجود دارند که توانسته‌اند ثبات نسبی ارزش خود در برابر کالاها و خدمات را تا حدود زیادی حفظ کنند؛ به‌ویژه اگر نوسان ارزش نسبی آن‌ها در برابر کالاها و خدمات را با انواع پول‌های دستوری نظیر دلار مقایسه کنیم و این رمزارزها به‌وضوح در مقایسه با آن دسته از پول‌های ملی که گرفتار تورم دورقمی‌هستند، کارکرد قابل قبول‌تری به‌عنوان «معیار سنجش و حسابداری» داشته‌اند.

*محمد جوادی؛ اقتصاددان و مترجم