هزار دریغ و افسوس از شرایط بد اقتصادی

  مجتبی قدیری در پی افزایش مبادلات اقتصادی یا سیاسی با هر کشوری، علاوه بر افزایش حجم مبادلات ارزی میان دو کشور شاهد افزایش تبادلات فرهنگی خواهیم بود که در پس این روابط شکل می‌گیرد. نکته این‌جاست که در سال‌های اخیر حجم مبادلاتی ایران با کشور چین رو به فزونی نهاده است و به قولی […]

 

مجتبی قدیری

در پی افزایش مبادلات اقتصادی یا سیاسی با هر کشوری، علاوه بر افزایش حجم مبادلات ارزی میان دو کشور شاهد افزایش تبادلات فرهنگی خواهیم بود که در پس این روابط شکل می‌گیرد. نکته این‌جاست که در سال‌های اخیر حجم مبادلاتی ایران با کشور چین رو به فزونی نهاده است و به قولی چینی‌‌ها چنان در بازار کسب‌ و کار ایران رخنه کرده‌اند که به این راحتی‌‌ها نمی‌توان آن‌‌ها را کنار گذاشت. این حجم مبادلات در پی خود ورود افزایش تبادلات فرهنگی ایران و چین را به دنبال داشته است به‌گونه‌ای که حتی در سریال‌های تلویزیونی نیز از هنرپیشگان چینی استفاده شد.

البته این‌که مشخص کنیم در این تبادلات فرهنگی میان دو کشور، فرهنگ غالب و مغلوب از آن کدام کشور بوده کمی سخت است. چرا که این دو کشور علاوه بر افزایش تبادلات اقتصادی در این سال‌ها از گذشته دور هم تبادلات زیادی داشته‌اند و جاده ابرایشم که راه دسترسی به این سرزمین زرخیز بوده است از ایران می‌گذشت و ماجراجویانی مثل مارکوپلو برای رسیدن به چین از ایران سفر کرده‌اند و قطعاً در طول سفر خود توانسته‌اند نه تنها فرهنگ غربی را برای آسیای شرق به ارمغان ببرند بلکه قطعاً فرهنگ ایرانی را نیز سوغات این سفر دور و دراز کرده‌اند.

به عنوان مثال ضرب‌المثل شیرین فارسی «‌هر چقدر پول بدهی آش می‌خوری» قطعاً از ایران به سرزمین چین رفته است و در این چند سالی که کالاهای چینی به صورت فله‌ای و بدون کیفیت وارد ایران می‌شد، ناشی از همین فرهنگ بود. چرا که در پی اعتراض شهروندان به کالاهای بی‌کیفیت و کم‌کیفیت چینی یکی از اعضای اتاق بازرگانی ادعا داشت، کیفیت کالای چینی در حد اروپا و شاید فراتر از استانداردهای اروپایی است و این‌که امروز ما شاهد ورود خیل کالای بی‌کیفیت از این کشور هستیم، به تجار و بازرگانان ما بازمی‌گردد که به دنبال کالای ارزان و به قولی بنجل هستند تا برای عرضه به شهروندان بخرند. همین فرد ادعا داشت تولیدکنندگان در چین براساس معیارهای تجار و بازرگان ایرانی کالا تولید می‌کنند و کیفیت آن‌‌ها براساس خواست تجار ایرانی است. به قولی همان ضرب‌المثل «هر چقدر پول بدهید ‌‌آش می‌خورید.»

البته پیمانکاران چینی حاضر در پروژه‌های ایرانی مثل آزاد راه تهران- شمال و پروژه‌های نفتی نیز همان رویه تولیدکنندگان خود در برابر تجار ایرانی را در پیش گرفتند. هر چند که براساس قراردادهای منعقد فی‌مابین نباید این‌گونه عمل می‌کردند. پیمانکاران محترم چینی چنان در اجرای پروژ‌ه‌ها وقت‌کشی کردند که نظیر نداشت. حالا کیفیت پروژه‌ها تا زمان بهره‌برداری معلوم نیست که چگونه باشد.

پیمانکاران ایرانی نیز با درس گرفتن از این تز چینی یا ایرانی پروژه اجرا می‌کنند و به قولی براساس پرداخت‌های دستگاه‌های اجرایی کمیت ‌و کیفیت کار خود را تضمین می‌دهند. هر چقدر دستگاه‌های اجرایی پول بدهند دست‌ پخت پیمانکار را می‌خورند.

پیمانکارانی که در کشورهای دیگر کار و فعالیت دارند به قولی در صدور خدمات فنی‌ و مهندسی فعال هستند، خدمات فنی‌ و مهندسی که مو لای درز آن‌‌ها نمی‌رود، چرا که در صورت تخطی از استاندارد‌ها بازار کار جهانی خود را از دست می‌دهند. اما در برابر کارفرمای ایرانی که دستگاه‌های اجرایی دولتی هستند با توجه به پول پرداختی فعالیت می‌کنند. همان‌گونه که هیچ کسی نتوانست تجار کم لطف ایرانی را در واردات کالاهای بنجل چینی مقصر جلوه دهد، کسی هم نمی‌تواند مدیران دولتی را در خصوص این روند اجرایی پروژه‌ها مقصر معرفی کند. چرا که تجار ایرانی ادعا داشتند در دوران تحریم و شرایط اقتصادی مردم کالا وارد کرده‌اند، مدیران دولتی نیز وجود تحریم‌ها و کسری بودجه را بهانه نموده و ادعا دارند با این وضعیت بودجه‌ای از دست آن‌‌ها کاری ساخته نبوده و نیست. هزار دریغ و افسوس از شرایط بد اقتصادی که نمی‌توان هیچ کس را متهم به کم کاری و سهل‌انگاری کرد. باید سوخت و ساخت.