بالاغیرتاً باز نشر ندهید! بهنظر شما چرا برخی از خلقا… اینترنتنورد هر مطلب و تصویر و فیلمی که در فضای مجازی میبینند و از آن خوششان میآید و یا فکر میکنند خیلی جدید است و خودشان جزء اولینها هستند مثل برق و باد و با کلی ذوق و شوق آن را برای دوست و […]
بالاغیرتاً باز نشر ندهید!
بهنظر شما چرا برخی از خلقا… اینترنتنورد هر مطلب و تصویر و فیلمی که در فضای مجازی میبینند و از آن خوششان میآید و یا فکر میکنند خیلی جدید است و خودشان جزء اولینها هستند مثل برق و باد و با کلی ذوق و شوق آن را برای دوست و آشنا و این گروه آن گروه ارسال میکنند؟!
آفرین، بله کاملاً متوجه شدم، چون دلتان میخواهد. البته اینکه چرا شما حرف بنده را به خودتان گرفتید، نمیدانم. ولی به هرحال وقتی با همچین پاسخ دقیق و منطقی روبهرو میشویم دیگر حرفی باقی نمیماند و بهتر است بنده هم در همین جا خط این فقره را کور کنم و بیخیال کَند و کاو بیشتر شوم!
اگر اجازه بفرمایید یک سؤال دیگر هم داشتم ولی قبل از پرسیدن خواهش میکنم اینبار، با دلمان میخواهد، سر و ته قضیه را هم نیاورید و اجازه دهید این چشمه افاضات جنابمان خشک و لمیزرع نشود، ثواب دارد!
اینکه دلمان میخواهد برای باز نشر هر خبر و عکس و فیلم راست و دروغ و درست و حسابی و بیدروپیکری سر و دست بشکنیم را فهمیدم! اما اینکه اگر کسی روی آن عیب و ایرادی گذاشت و تیر انتقادی رها کرد، چرا ما خودمان را صاحب اثر میدانیم و برای دفاع از حق و حقیقت سینه چاک میکنیم و کار را به نویسنده و ارسالکننده اصلی حواله نمیدهیم و اینقدر به تریجقبایمان برمیخورد و اعصاب و روان خودمان را خطخطی میکنیم ؟ خب حالا شما وظیفه ملی و اخلاقی خود را در حملونقل و ترانسفرینگ مطالب انجام دادهاید، دیگر موضوع را حیثیتی و رگگردنی نفرمایید، برای قلبتان خوب نیست!
نمیدانم چرا احساس میکنم که دلمان میخواهد همچین زبروخشن، همراه با همینه که هست اساسی که در عمق چشمهایتان در حال فوران است و انقریب است که طومار حرفهای حساب و خوشگلخوشگل ما را به هم بپیچد! برای همین تا کار بالا نگرفته و اسباب یقهگیری و گیسکشی و لنگهکفش جور نشده است، عجالتاً از خیر این بحث هم میگذریم.
تا اینجا که بحثمان خیلی خوب پیش رفت! اولی با جمله قصار دلمان میخواهد دفترش بسته شد و دومی با ترکیب دل و همینه که هست عمق نگاه عاقل اندر سفیه جنابتان. بنابراین چون از قدیم گفتهاند تا سه نشود بازی نشود، یک سؤال ساده دیگر هم از محضر مبارک عزیزان ناشر فضای مجازی عرض میکنیم و رفع زحمت میکنیم!
فهمیدیم که آن بازنشر کیلویی و دیمی و این دفاع جانانه و تمامقد از نشریات، عقلاً و منطقاً کار درست و رفتار شایستهای است که هیچ بنیبشری را نه یارا و نه جرأت نقد و نقادی آن را ندارد، بنابراین تمنا میکنم! لااقل این نکته آخر را بدون تعارف و رودروایسی پاسخ دهید!
دلیل باور کردن و قبول کردن این بازنشریات غیرتمندانه دیگر چه صیغهای است؟ حالا یک چیزی را اینطرف و آنطرف فرستادید بعد هم احساس مالکیت و صاحب اثری پیدا کردید و مشت محکمی بر دهان معترضان و یاوهگویان، عنایت فرمودید، این تأیید و قبول و احیاناً بهکار بستن و تبدیل شدن به مرام و عقیده و روش درمان و تکهکلام و تکرار و کپیبرداری و قربان و صدقه رفتنتان برای چیست؟ شده است داستان ملا و آشنذری سرکوچه!
آهان، بله متوجه شدم، فرمودید تا کور شود هر آنکه نتواند دید!
جا دارد در همین جا از همراهی و گفتوگوی همدلانه و پاسخهای شایسته و بایسته جنابتان، تشکر و امتنان خود را معروض دارم.
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.