از پشت‌بام ما تا کوچه تجدیدپذیرها!

از پشت‌بام ما تا کوچه تجدیدپذیرها! ضرورت تعامل پروژه‌های نفتی با انرژی‌های نو توسعه تجدیدپذیرها به عنوان منابع انرژی پاک توسط وزارت نیرو تا چه میزان عملیاتی شده است؟ و توسعه فراگیر این انرژی در کشور چه زمانی اتفاق خواهد افتاد؟ این موارد مصادیقی از سؤالاتی به‌شمار می‌روند که بعضاً درخصوص چگونگی توسعه انرژی‌های نو […]

از پشت‌بام ما تا کوچه تجدیدپذیرها!

ضرورت تعامل پروژه‌های نفتی با انرژی‌های نو

توسعه تجدیدپذیرها به عنوان منابع انرژی پاک توسط وزارت نیرو تا چه میزان عملیاتی شده است؟ و توسعه فراگیر این انرژی در کشور چه زمانی اتفاق خواهد افتاد؟ این موارد مصادیقی از سؤالاتی به‌شمار می‌روند که بعضاً درخصوص چگونگی توسعه انرژی‌های نو در کشور مطرح می‌شود. در همین خصوص اگر نگاهی به آنچه که از دورنمای توسعه صنعت تجدیدپذیرها تعریف شده؛ انداخته شود متوجه اختلاف فاحش ارقام و توقعی که برآورده نشده است خواهیم شد. به گزارش مثلث انرژی، در برنامه ششم توسعه آمده است؛ باید پنج هزار مگاوات از انرژی موردنیاز توسط انرژی‌های تجدیدپذیر تأمین شود. مطابق با همین برنامه و ماده۵۰ مندرج درآن باید تا سال۱۴۰۰ سهم نیروگاه‌های تجدیدپذیر به پنج‌درصد ظرفیت برق کشور برسد که تا سال گذشته به گفته مسؤولان ذی‌ربط فقط یکدرصد آن محقق شده است. هرچند برخی از معاونین وزیر نیرو، اوایل امسال اظهار امیدواری کردند که طی یک برنامه کوتاه‌مدت تولید برق از این منابع را به پنج هزار مگاوات برسانند، ولی تحقق کامل این درصد تعریف شده در برنامه ششم باتوجه به زمان باقیمانده بعید به نظر می‌رسد! از ابتدای این برنامه یعنی سال۹۶ تا اردیبهشت سال‌جاری در برهه‌ای حدوداً سه‌ساله، ظرفیت تجدیدپذیرها ۸۸۵ مگاوات عنوان شده است، حال برای جبران مابقی ارقام جامانده در قالب چه برنامه‌ای می‌توان ۴۱۱۵ مگاوات دیگر را دراین مقطع زمانی احیاء کرد؟ این در حالی است که وزارت نیرو اقداماتی را انجام داده، اما ظواهر، گویای این است که کفاف برنامه‌های تعریف شده را نداده است. دراین بین طرح‌هایی نیز ارائه شد که بیانگر ابهاماتی بود. اجراي طرح «هر پشت‌بام یک نیروگاه خورشیدی» از جمله این طرح‌هاست که کمی ‌با مدل زندگی کلانشهرهایی مانند تهران و معماری ساختمان‌هایش جور در نمی‌آید! طرح‌هایی که لازم به نظر می‌رسد، ولی کافی نخواهد بود. هرچند نیت و هدف بهينه‌سازي مصرف برق براي مشتركان پرمصرف بوده است اما اینکه چرا درحق شهرها و مناطقی که پتانسیل مناسبی برای بهره‌وری از نیروی خورشیدی و بادی دارند کم‌لطفی شده، خود جای سؤال دارد؟ اما در این بین از جمله موضوعات مهمی‌ که کمتر به آن توجه شد؛ قابلیت پیوند زدن بین صنایع نفتی با انرژی‌های نو بوده است. دنیای نفت و نیرو که باید قرابت نزدیکی با یکدیگر داشته باشند به صورت انفرادی و جزیره‌ای در برخی تصمیمگیری‌ها و تعریف پروژه‌ها عمل می‌کنند. از آنجایی که با توجه به عدم تحقق زودهنگام حذف سوخت‌های فسیلی از چرخه انرژی و جایگزینی سهل‌الوصول انرژی‌های نو به جای آن، باید به فکر به حداقل رساندن آسیب‌های زیستمحیطی در این فرآیند بود. باتوجه به ذخایر انرژی موجود در اقصی‌نقاط کشور و عدم تعطیلی زنجیره استخراج و تولید این منابع، باید مجتمع‌های صنعتی و شرکت‌های نفتی، پتروشیمی، پالایشی و… در به‌کارگیری انرژی‌های نو در مجاورت این پروژه‌ها اقدامات گسترده و دنباله‌داری را انجام دهند، تا در ارائه خدمات برقی پروژه‌های صنعت نفت‌وگاز بتوانند از نیروگاه‌های خورشیدی و بادی استفاده بهینهتری کنند، کمااینکه در شرکت‌های بینالمللی این رویداد بالفعل شده است. باتوجه به تغییر مسیر جهانی به سمت توسعه تجدیدپذیرها، باید زیرسازی‌های مناسب توسط وزارت نیرو با همکاری مسؤولان نفتی صورت بپذیرد. اما در عمل چه میزان مطالعه دراین خصوص صورت گرفته است تا در پروژه‌هایی که امکان استفاده از این منبع انرژی وجود دارد به‌کار گرفته شوند؟ برای رسیدن به استانداردهای جهانی، باید در کنار ارائه طرح‌های پشت‌بامی، نگاه کلان‌تری به این مقوله شود و حداقل در سال‌های آتی برای جبران عقب‌ماندگی دراین موضوع اقدامات اساسی‌تری صورت بگیرد.