سندروم زبان بیقرار! نمیدانم این موضوع فقط در این کشور وجود دارد و یا در بقیه کشورها هم به کموبیش نمونههایی از این بیماری خاص دیده شده است یاخیر. ظاهراً سندروم زبان بیقرار مختص یک گروه و دسته و طبقه هم نیست، ولی به هرحال اگر کسانی که بیشتر دیده و شنیده میشوند دچار […]
سندروم زبان بیقرار!
نمیدانم این موضوع فقط در این کشور وجود دارد و یا در بقیه کشورها هم به کموبیش نمونههایی از این بیماری خاص دیده شده است یاخیر. ظاهراً سندروم زبان بیقرار مختص یک گروه و دسته و طبقه هم نیست، ولی به هرحال اگر کسانی که بیشتر دیده و شنیده میشوند دچار این سندروم باشند، دیدنیتر از بقیه به چشم میآیند!
البته یکی از خطرات این بیماری این است که رنج و زحمتش بیشتر از آنکه گریبان خود بیمار را بگیرد، اطرافیان و حتی یک گروه و یا جامعهای را دچار دردسر و مصیبت میکند، بنابراین توصیه میگردد، حتیالامکان با این افراد فاصله گرفته و از سپردن وظیفه و مسؤولیت به آنها خودداری کرده و اجازه ندهیم در معرض تعریف و تمجید، مخصوصاً از نوع بیمورد و با سیرداغ و پیازداغ اضافه، قرار بگیرند!
طبق تحقیقات هوشنگخانی ما، ممکن است این سندروم مدتها مخفی باشد و حتی خود شخص هم از وجود آن بیاطلاع باشد ولی به مجرد اینکه بهعنوان، پست و یا معروفیتی دست پیدا میکند، بهطور ناگهانی علائم آن آشکار میشود، ولی با این وجود دیده شده است که حتی بسیاری از افراد علیرغم بروز نشانههای حاد این بیماری، عملاً خود همچنان از وجود آن بیخبر باقی میمانند و صرفاً باعث دردسر اطرافیان، جامعه و یا مخاطبان خود میگردند.
به دلیل ناشناخته و مرموز بودن این سندروم متأسفانه اطلاع دقیقی از دلایل بروز آن و همچنین روش تأیید شده و استانداردی برای مهار و درمان آن وجود ندارد، البته گفته میشود در صورتیکه سر چنین افرادی به سنگ بخورد و یا اینکه خود نیز در کنار افراد دارای این سندروم قرار بگیرند، در بهبود و یا حتی از بین رفتن ناگهانی این بیماری بسیار مؤثر میباشد.
طبق نظر محققان، کتمان این مشکل، مدعی و طلبکار بودن ذاتی برخی افراد، عدم آشنایی با روشهای ارزشمندی مانند عذرخواهی و پذیرفتن اشتباه و مهمتر از همه درس نگرفتن از نتایج این بیقراری زبانی از دلائل عمده تشدید آن شده و این بیماری را وارد فاز خطرناکی مینماید.
آنچه فهم هوشنگخانی ما میگوید، مواردی مانند نوکیسهگی، بیسوادی، نشستن در جای بزرگان، دیده شدن ناگهانی، کمظرفیتی و از این دست موارد در کنار استعداد ذاتی افراد، از عوامل شناخته شده این مشکل میباشد، البته وجود افرادی که به غیر از استعداد ذاتی هیچ یک از شرایط فوقالذکر را ندارند ولی به شدت از این بیماری رنج میبرند، نشان میدهد که توهم و خودبزرگپنداری یا جوگیری حاد را نیز باید به عوامل ایجاد سندروم فوقالذکر، اضافه نمود!
بهکارگیری و بهاء دادن به آدمحسابیها، خردمندها و همچنین افراد بااخلاق، محترم و باادب، میتواند احتمال بروز و گسترش این سندروم ناشناخته را در بین کارشناسان، سلبریتیها، مجریها و مدیران به شدت کاهش دهد.
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.