لطفاً تفهیم اتهام فرمایید! بالاخره این نمیشود که هر جا مشکلی پیش آمد و یا معضل مزمنی وجود دارد، عزیزان مدیر و مسؤول به یاد خلقا… بیفتند و هرچه عیب و ایراد و کم و کسری است حواله دهند به مردم و خوش و خرم و خندان حواسشان را جمع مدیریت و ریاست و […]
لطفاً تفهیم اتهام فرمایید!
بالاخره این نمیشود که هر جا مشکلی پیش آمد و یا معضل مزمنی وجود دارد، عزیزان مدیر و مسؤول به یاد خلقا… بیفتند و هرچه عیب و ایراد و کم و کسری است حواله دهند به مردم و خوش و خرم و خندان حواسشان را جمع مدیریت و ریاست و وکالت و قضاوت خود کنند!
حرف از گرانی و تورم میشود، برخی هجوم مردم برای خرید را دلیل میدانند و برخی دیگر حضور واسطه و دلال و گرانفروش را، عدهای از احتکار و گروهی دیگر از رویآوردن شهروندان به مشاغل کاذب و سوداگری و دستفروشی!
پای آلودگی هوا و مصیبت آلایندهها و غلظت سرب و گوگرد به وسط کشیده میشود و نفس شهر و دیار و مردم به شماره میافتد، باز حضرات فیلشان یاد هندوستان کرده و عدم رعایت و خودروی تکسرنشین و ماشین دودزا را پیش میکشند و اگر هم یاد صنایع بیفتند قطع بهیقین چشمان مبارکشان فقط چند تا کارگاه و کارخانه بخشخصوصی گرفتار در هزار معضل و فشار را میبیند.
مصرف بالای گاز شهری و برق و آب هم که مقصر اول و آخرش مردم هستند و عزیزان مسؤول هشدار قطعی و افت فشار میدهند و همه چیز را به همکاری و کاهش مصرف خانگی و عدم اسراف و اینقسم چیزها وصل میکنند!
اگر هم بخواهند حرف و نظریه و ادعای حزبی و جناحی و باندی خود را به کرسی بنشانند باز از خلقا… مایه گذاشته و یکدفعه مردم میشوند همیشه در صحنه و بیدار و هوشیار و از اتفاق پیگیر و مطالبهگر همان چیزی که بچهزرنگهای سیاست باز میخواهند که پیشبرد اهداف باند و حزب و دسته از نان شب واجبتر!
البته اینکه مردم بینوا که از یکطرف هزار و یک عیب و ایراد گفته و نگفته دارند و از طرف دیگر سفت و محکم پیگیر و حامی نظرات و منویات راست و چپ و شرق و غرب هستند و بدون هیچگونه نگرانی و افسردگی و ایضاً استیصال و با شادی و خوشوقتی در حال گذران زندگی مرفه و بیدرد خود هستند، هیچ شکی وجود ندارد و طبق آخرین مشاهدات و آمار، کلیه مواد مضره مانند گوشت و مرغ و برنج و بُنشن را از سفره خود حذف کرده و حتی آجیل و تنقلات خطرناک شب یلدا را با چیپس و پفک معاوضه کرده و همواره در جوار مصیبت و غم و کمبود و افسردگی، به خوشی و خرمی روزگار گذرانده و همچنان به دودزایی، پرمصرفی، بازار خرابکنی، تورمآفرینی و چندین فقره سهلانگاری و کارشکنی ادامه داده و برخی هم به مانند هوشنگخان، با تشویش اذهان و ندیدن دستاوردها و بزرگنمایی و کوچکشماری کارها! عرض خود برده و خاطر آرام و آسوده مردم را مشوش میکنند!
به هرحال خواستیم عرض کنیم، اگر حضور عناصر معلومالحال مجهولالارتباطی مثل جنابمان نباشد که در وسط این همه درایت و کیاست و نظم و نظارت، تکمضراب نیاید، یکنواختی و همه چیز آرومی، دل عزیزان مسؤول و مدیر را میزند و حوصله مبارکشان سر میرود و خدایناخواسته، تکانی به خودشان میدهند!
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.