تحلیلهای تکنیکال و بنیادی درباره آینده شاخص بورس چه میگویند؟ بررسی تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی بازارسرمایه نشان میدهد، شاخص کل در حالحاضر درگیر یک حمایت قوی است و در روزهای آینده بورس احتمالاً شاهد رشد شاخص خواهد بود. به گزارش فارس، هنوز بسیاری از سهامداران در بازارسرمایه وقتی به یاد سه ماه خونین بورس […]
تحلیلهای تکنیکال و بنیادی درباره آینده شاخص بورس چه میگویند؟
بررسی تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی بازارسرمایه نشان میدهد، شاخص کل در حالحاضر درگیر یک حمایت قوی است و در روزهای آینده بورس احتمالاً شاهد رشد شاخص خواهد بود. به گزارش فارس، هنوز بسیاری از سهامداران در بازارسرمایه وقتی به یاد سه ماه خونین بورس در ماههای گذشته میافتند، تنشان میلرزد و سرمایه از دست رفتهشان را نظاره میکنند. بیاعتمادی سرمایهگذاران به بورس را میتوان با نگاهی ورود و خروج پول حقیقیها از بورس نشان داد. خالص ورود پول حقیقی به بورس در هفته اول دیماه مثبت بود؛ اما در هفته دوم دیماه پول حقیقی از بورس خارج شد. در تمام روزهای هفته گذشته شاهد خروج پول حقیقی از بورس بودیم. در مجموع کل هفته، دوهزار و ۵۱۴ میلیاردتومان پول حقیقی از بورس خارج شد و میانگین هفته خروج پول حقیقی ۵۰۲ میلیاردتومان بود.
تحلیلگران تکنیکال چه میگویند؟
در کنار این ورود و خروج پول حقیقی از بورس، باید نظر تحلیلگران تکنیکال را قرار داد. این تحلیلگران معتقدند شاخص در محدوده ۱٫۳۲۰٫۰۰۰ واحدی حمایتی جدی دارد. اما نوسان شاخص کل بین اعداد یک میلیون و ۴۰۰هزار واحد تا حمایت طی هفتههای گذشته برخی را متقاعد کرده است که زیاد نباید به تحلیل تکنیکال دل خوش کرد. به عبارت دیگر، به دلیل اینکه بازارسرمایه طی هفتههای گذشته بیشتر درگیر حواشی بوده است، نمیتوان از تحلیل تکنیکال زیاد انتظار پیشبینی درست روندها را داشت. بازار در شرایط کنونی متوجه اخبار و شایعات است و نمیتوان به روندهای آن حتی برای یک روز هم امید داشت. به بیانی دیگر، افق بلندمدت در شرایط فعلی بازار مفهومی گم شده است و کارشناسان بازارسرمایه کمتر به آن میپردازند. این موضوع را میتوان در معاملات سرمایهگذاران در هفتههای اخیر به وضوح مشاهده کرد. چرخش پول از نمادهای بزرگ به سمت نمادهای کوچک و مثبت شدن شاخص هموزن در عین منفی بودن شاخص کل را میتوان به این دلیل توجیه کرد. اما در همین بین برگشت بازار از نمادهای کوچکتر نیز به دلیل عدم وجود دید بلندمدت در میان سهامداران قابل مشاهده است. به عبارت دیگر ماهیت فعلی بازار نوسان و چرخش پول است و در چنین شرایطی کارشناسان حرکت به سمت تکسهمها را در شرایط فعلی جدیتر از گروهها پیشبینی میکنند.
امیدواری سهامداران به تحلیل بنیادی بازارسرمایه
از دیگر سو، یکی از روشهای بررسی ارزنده بودن نمادها را براساس تحلیل بنیادی است. تحلیل بنیادی بر روندهایی مانند میزان فروش و سود شرکت در ماههای گذشته، نرخ تورم، نرخ ارز و سایر عوامل اقتصادی که بر ارزندگی سهمها تأثیر دارند، پایهگذاری شده است. برخی از کارشناسان تأکید دارند با توجه به گزارشات بسیار مناسب فعالیت ماهانه شرکتها در ۹ماهه ابتدایی سال که تا پایان دیماه وارد کدال خواهد شد و تثبیت نرخ تورم و نرخ ارز، به نظر میرسد از این پس سهمهای بنیادی با P/e پایین مورد توجه سهامداران قرار خواهند گرفت. با بررسی تحلیلهای بنیادی میتوان گفت؛ تا اواخر دیماه شرکتهایی که به استقبال صورت وضعیت مالی با توجه به میزان فروش سهماهه فصل پاییز رفته اند، قیمت سهامشان در منفیها افت کمتر و در مثبتهای بازار رشد بهتری را تجربه خواهد کرد. افزایش قیمت کامادیتیها در بازارهای جهانی طی ماههای گذشته در روزهای آتی، میتوان امیدوار بود که شاهد مورد توجه قرار گرفتن سهام بزرگ در کنار نمادهای کوچکتر ارزنده در بازار باشیم.
تأثیر تصمیمات دولت بر سهامداران حقیقی
البته باید در این بین به برخی تصمیمات دولت درخصوص بازارسرمایه نیز اشاره کرد. این تصمیمات که در اکثر مواقع نتیجهاش ریزش بورس میشود، بهضرر سهامداران خرد بوده است. تعیین دستوری اقلامی مانند فولاد در بورس کالا یکی از مسائلی است که در نهایت ضرر آن بهچشم سهامداران حقیقی بازارسرمایه رفته است. این مسأله تا جایی پیش رفته است که رئیس سازمان بورس در گفتوگویی به این نحوه سیاستگذاری دولت اعتراض کرده است. حسن قالیبافاصل؛ رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار، میگوید: نتیجه قیمتگذاری دستوری در عرضههای بورسی متضرر شدن سهامداران، عرضه این محصولات در بازار آزاد به قیمتهای گزاف و نیز سرازیر شدن درآمدهای کلان به جیب واسطهها و به زیان مردم است. در بخش دیگری از این گفتوگو، قالیباف از «نهادهای بالادستی» میخواهد برای مقابله با چنین پیامدهای ناخواستهای، در «فرآیندهای بازار رقابتی دخالت نکنند». این مسأله نشان میدهد دولت برای اصلاح امور اساسی در زمینه بورسها و بازارسرمایه باید به تبعات این تصمیمات بیشتر دقت کند و از سیاستگذاری یکسویه، جداً پرهیز کند. این امر میتواند اعتماد سرمایهگذاران به بورس را کاهش داده و سبب خروج پول حقیقی از بازارسرمایه شود.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.