آزمون مدیریتی واکسن کرونا! بالاخره دیر یا زود این جناب واکسن، چه آن خارجی از آب گذشته‌اش و چه این ایرانی در وطن ساخته‌اش! وارد یا تولید شده و برای تزریق به مردم تحویل وزارت بهداشت و درمان گردیده و کار واکسیناسیون شروع می‌شود. خاطر مبارکمان نمی‌آید که در این چندین سال اخیر […]
آزمون مدیریتی واکسن کرونا!
بالاخره دیر یا زود این جناب واکسن، چه آن خارجی از آب گذشته‌اش و چه این ایرانی در وطن ساخته‌اش! وارد یا تولید شده و برای تزریق به مردم تحویل وزارت بهداشت و درمان گردیده و کار واکسیناسیون شروع می‌شود.
خاطر مبارکمان نمی‌آید که در این چندین سال اخیر یک کالا و محصول و برنامه و طرح از آفت بی‌نظمی و شیرتوشیری و زیرآبی و نورچشمی و گمشدگی مصون مانده باشد، یا از بازار آزاد و دستان دلال و واسطه سر درآورده، یا قیمت مصوب چیزی می‌گوید و قیمت فروش چیز دیگری، یا دولتی و ارزانش قطره‌چکانی می‌شود و انبار و پستو و قیمت آزادش فَت و فراوان، به یکی ۱۰ تا می‌رسد و دیگری هیچ، نیم‌بند و فشل اجراء می‌شود و یا از همان ابتدا هر روز بند و تبصره‌ای جدید به خود می‌بیند و قصه‌اش هزارویک شب می‌شود!
بزنم به تخته شبکه فروش زیرزمینی و ناصر خسرویی و مافیایی جناب دارو و تجهیزات پزشکی که امرش علی‌حده است و به‌تنهایی همه هنرها را دارد، هم تقلبی و فیک‌اش، هم اصل به قیمت خون ابوی فروشنده موجود است، یا از ابتدا سهم از ما بهتران و نورچشمی‌ها کنار گذاشته می‌شود و یا اینکه همه می‌گویند هست، ولی نیست! هرچه هست، خلق‌ا… بینوا کم از این بازار بی‌دروپیکر یله‌ورهای دارو و تجهیزات پزشکی و پیچ و پلاک و پروتز نکشیده‌اند!
قضیه کرونا و داروهای بازار آزادی و تاریخ‌گذشته و جعلی‌اش و حتی واکسن هنوز نرسیده‌اش هم که معرف حضور هستند، آن بی‌سروسامانی و هنرنمایی رانتی و گردن‌کلفت و متقلب را بگذارید کنار دست حیاتی و ارزشمندی و حساسی این واکسنی که قرار است چند صباحی دیگر تشریف بیاورد، خدا بخیر کند که اگر بخواهد به همان رویه نظارت و مدیریت و سابقه درخشان کنترل و برنامه‌ریزی گذشته، حال و روز توزیع و واکسیناسیون پیش برود، چه به‌روز مردم بینوا و چه پول‌هایی به جیب دزدان سرگردنه و یحتمل چه مرگ‌ومیرهایی که به گردن نامردهای تقلبی و فاسدفروش نمی‌افتد!
بالاغیرتاً از این حقیر سراپا تقصیر التماس‌کنان به آستان مجریان و ضابطان و وکلا و ایضاً اهالی خرد و دانشگاهی و عزیزان نهادی و عمومی بشنوید و راه دزدی و دور زدن و تقلب و آزادفروشی و گم‌وگور شدگی را از همان سرچشمه ببندید و پدیده نامبارک بی‌اعتمادی و آسیب به روح و روان خلق‌ا… را در نطفه خفه کنید.
اینکه وقتی بند را آب برد و بازارسیاه راه افتاد و انبار و پستوها پُر شد و یک خط در میان واکسن ها مفقود و سهم از ما بهتران محفوظ شد! تازه یادتان بیفتد ناصرخسروی تهران و لابد خسروپرویز دیگر شهرها را قرق کنید و بگیرببند راه بیندازید، از یک‌طرف تکذیب کرده و از طرف دیگر تهدید و خط‌ونشان بکشید و از کشف انبار و دستگیری دورزن و محتکر و تلاش شبانه‌روزی برای سامان بازار خبر دهید، درمان درد نیست.
ما که می‌گوییم این فقره توزیع واکسن کرونا حکمش علی‌حده است و با روغن خوراکی و تخم‌مرغ و حتی دلار و دیگر داروها فرق دارد، اگر دیر بجنبید و حواستان به بی‌خودی و دغل‌کار و رانتی و باندی نباشد، سیاهی لکه‌اش دفتری را به تباهی می‌کشد، چه رسد به صفحه پلنگی کارنامه سنوات گذشته!
هوشنگ‌خان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.