مسأله مهم محصولات تراریخته یا همان «محصولات دستکاریشده ژنتیکی» بهصورت مستقیم با سلامت و زندگی نسل امروز و نسلهای آینده گره خورده است و مسألهای نیست که با کتمان برخی حقایق روشن، بتوان جلوی عوارض و پیامدهای وخیم مصرف این محصولات را گرفت. به گزارش جهاننیوز، اخیراً مسأله خطرات تولید و مصرف محصولات تراریخته […]
مسأله مهم محصولات تراریخته یا همان «محصولات دستکاریشده ژنتیکی» بهصورت مستقیم با سلامت و زندگی نسل امروز و نسلهای آینده گره خورده است و مسألهای نیست که با کتمان برخی حقایق روشن، بتوان جلوی عوارض و پیامدهای وخیم مصرف این محصولات را گرفت.
به گزارش جهاننیوز، اخیراً مسأله خطرات تولید و مصرف محصولات تراریخته کشاورزی یا همان محصولاتی که دستکاری ژنتیک شدهاند، به مسأله داغ رسانهها و افکار عمومی تبدیل شده است و در این میان برخی از کارشناسان بهصراحت نسبت به پیامدهای وخیم تولید و مصرف این محصولات هشدار میدهند و بر این نکته تأکید دارند که: در حال حاضر میان کشورهای اصلی تولیدکننده بذرهای دستکاریشده ژنتیک کمپانیهای بزرگ تولیدکننده این بذرها، بزرگترین تولیدکنندههای مواد شیمیایی و جنگافزارهای شیمیایی هستند.
همچنین عوارض خطرناکی مانند عقیمی، ابتلا به سرطان، سقط جنین، اختلالات رفتاری و هورمونی، پیامدهای حاد زیستمحیطی و… از دیگر پیامدههای مصرف محصولات تراریخته از سوی این دسته از کارشناسان، مطرح میشود.
اما در مقابل، گروه دیگری از مسؤولان امر، مانند بهزاد قرهیازی از مسؤولان وزارت جهاد کشاورزی، ضمن رد این دلایل و مستندات علمی، احتمال ایجاد اختلالات ژنتیکی ناشی از مصرف محصولات تراریخته را رد و بر این نکته تأکید میکنند که: این مسأله که دشمنان بخواهند برای ضربه زدن به یک کشور از محصولات تراریخته بهعنوان یک سلاح استفاده کرده و آنها را عقیم کنند، از لحاظ علمی امکان آن وجود ندارد.
قطع به یقین اصل تمرکز افکار عمومی و رسانهها بر مسأله مهمی بهنام «محصولات تراریخته» و بالا گرفتن بحثهای علمی و مستند در این رابطه از سوی موافقان و مخالفان تولید این محصولات را باید به فال نیک گرفت.
با همین هدف، در این گزارش به بررسی اظهارات یکی از مسؤولان وزارت بهداشت که در دفاع از واردات، تولید و مصرف محصولات تراریخته بیان شده، خواهیم پرداخت و در ادامه تلاش داریم نیمنگاهی بیطرفانه به صحت و سقم دلایل ارایه شده از سوی موافقان و مخالفان محصولات دستکاری شده ژنتیکی داشته باشیم و در اثنای بحث، بازخوانی گذرا و مفیدی از مستنداتی که تا به امروز درباره برخی از عوارض و پیامدهای تولید و مصرف محصولات تراریخته منتشر شده، صورت خواهد گرفت.
اخیراً حسین رستگار؛ مدیرکل آزمایشگاههای مرجع کنترل سازمان غذا و دارو در یک برنامه تلویزیونی درباره استفاده از محصولات تراریخته اظهار داشته: درباره تأثیر تغییر ژنتیک محصولات روی سلامت انسان، بحثهای متناقضی وجود دارد که تا به امروز کسی بهصورت کامل نتوانسته آسیب مستقیم آن بر انسان را اثبات کند.
درباره این نکته مطرح شده توسط این مسؤول از وزارت بهداشت، باید گفت که قطعاً تا به امروز همه جوانب و عوارض مصرف محصولات تراریخته یا همان محصولات دستکاری شده ژنتیکی بر انسان مشخص نشده است اما براساس تحقیقات مستندی که تا به امروز بهصورت پراکنده در کشورهای مختلف جهان صورت گرفته نیز، عوارض قطعی و مخرب متعددی از مصرف محصولات تراریخته به اثبات رسیده و مستندات آن نیز منتشر شده است که در ادامه به تعدادی از آنها اشاره میشود.
بهطور نمونه آنگونه که عضو هیأت رییسه انجمن ارگانیک ایران اعلام کرده، در سال ۲۰۱۳ در یکی از مناطق کشت «پنبه تراریخته» در هندوستان که عموماً دارای ژن تولید سم BT است، گزارشی توسط دولت هند منتشر شد که نشان میدهد ۱۸۰۰ گونه جانوری مختلف در این منطقه بهطور غیرعادی از بین رفته است؛ پس از کالبدشکافی از این حیوانات مشاهده شد که دستگاه گوارش و معده این جانوران بهطور کامل تخریب شده و نهایتاً محققان، دلیل این مرگ و میر را تغذیه حیوانات از محصولات تراریخته عنوان کردند، در لایحهای که در همان سال به دادگاه عالی هند ارایه شد، از این رخداد با عنوان «فاجعه قتلعام عمومی» یاد شده است.
یا بهعنوان سند متقن دیگری، اخیراً مجله معتبر Environmental Science &Technology نتایج تحقیقی در دانشگاه اکستر انگلستان را فاش کرد که نشان میدهد ماده «راندآپ» و ماده مؤثره آن «گلایفوسیت» که بهعنوان پرمصرفترین علفکش در اغلب محصولات دستکاری شده ژنتیکی در دنیا مورد استفاده قرار میگیرد، در مقادیر ۱۰ میلیگرم و بیشتر از آن سبب اخلال در برخی ژنها در اندام تناسلی ماهی میشود؛ این ماده شیمیایی، که بقایای آن روی محصولات تراریخته وجود دارد، ضمن آلودگی آبهای سطحی، موجب بروز اختلالاتی از جمله مرگ جنین ماهی در مراحل اولیه لقاح یا خروج زودتر از موعد جنین از تخم میشود.
این مجله معتبر همچنین نتیجه تحقیق دیگری را فاش کرد، که نشان میدهد مقدار موجود گلایفوسیت و مشتقات آن در محصولات تراریخته، ۱۵ میلیگرم یا بیشتر است. این نتیجه به این معناست که سم موجود در مواد غذایی که در سوپرمارکتهای آمریکا به فروش میرسد، همواره بیش از آستانه مجاز بوده و این سم از طریق غذا وارد بدن مردم میشود؛ نتایج این تحقیقات، احتمال «بیوتروریسم پنهان» در محصولات دستکاری شده ژنتیکی را تقویت میکند.
همچنین مستندات بسیاری از طرحهای پنهانی برخی از شرکتهای بزرگ تولیدکننده بذرهای تراریخته منتشر شده مبنی بر اینکه شرکتهایی نظیر «مونسانتو» آمریکا وابسته به خانواده راکفلر، صرفاً با هدف تأمین سود بیشتر، اقدام به تولید بذرها و محصولات تراریخته میکنند؛ برخی از این مستندات در قالب کتاب مستقلی با عنوان «بذرهای نابودی: برنامهای پنهان برای دستکاری ژنتیک» توسط «ویلیام انگدال» منتشر شده است.
ویلیام انگدال در این کتاب بر این نکته تأکید دارد که برخی از نخبگان سیاسی اجتماعی آمریکا بهدنبال کنترل بر اساسی و ضروریترین پایههای بقای انسانها هستند تا از این راه بتوانند قوت غالب مردم بیشتر مناطق جهان، یعنی نان را بهنفع خود مصادره کنند، همچنین در بخشهای مختلف این کتاب اسنادی ارایه میشود که چگونه فساد، رشوه، فشارهای دولتی، دروغ و حتی کشتار و جرایمی وحشتناک برای تولید و گسترش محصولات دستکاری شده ژنتیک مورد استفاده قرار گرفته و این جرایم در ابتدا با نام کارآمدسازی کشاورزی و دوستی با محیط زیست و حل معضل گرسنگی جهانی مطرح و اجرایی شدهاند اما نکته اینجاست که هدفشان تنها پول و سود بوده است.
اما نکته جالبی که جناب آقای رستگار بهعنوان مدیرکل آزمایشگاههای مرجع کنترل سازمان غذا و دارو در ادامه اظهارات خود در دفاع از تولید و فروش محصولات دستکاری شده ژنتیک بیان میکند این است که کشورهای اروپایی ضمن صدور مجوز برای محصولات تراریخته، برای آنها قانون leibeling یا برچسبگذاری در نظر گرفتهاند تا مردم با آگاهی از ماهیت محصولات تصمیم به استفاده یا عدم مصرف از محصولات تراریخته اتخاذ کنند.
در پاسخ به این بخش از اظهارات این مسؤول در سازمان غذا و دارو، در ابتدا باید متذکر شد که کشورهای اروپایی تا پیش از سال ۲۰۰۶ بهدلیل عوارض قطعی مصرف محصولات دستکاری شده ژنتیک، واردات این محصولات را ممنوع کرده بودند و کشورهای آلمان، فرانسه، اتریش، یونان و دیگر کشورهای اتحادیه اروپا مجدانه اجازه ندادند پای این محصولات به کشورشان باز شود تا اینکه در سال ۲۰۰۶ صرفاً فشار «سازمان تجارت جهانی» بود که اتحادیه اروپا را مجبور کرد براساس قانون الزامآور تجارت جهانی که اتحادیه اروپا نیز در آن عضویت دارد، درهایش را بهروی تولیدات محصولات تراریخته باز کند که البته این کار یک پیروزی بزرگ برای شرکتهای آمریکایی تولیدکننده این محصولات محسوب میشد.
اما نکته اصلی که این مسؤول سازمان غذا و دارو در اظهارات خود نیز به آن اشاره داشته اما بهراحتی از کنار آن عبور کرده این است که کشورهای اروپایی حتی پس از مجبور شدن به باز کردن بازارهای خود بهروی محصولات تراریخته، قانون «برچسبگذاری» روی این محصولات وارداتی را با دقت و وسواس به اجرا گذاشتند.
در توضیح این مطلب باید گفت که در حال حاضر در تمام کشورهای اروپایی براساس قانون Liebling، باید روی تمام محصولات در بازار که از طریق دستکاری ژنتیک تولید شده یا از کشوری دیگر وارد شده باشد، عنوان «تراریخته» را درج کنند تا مشتری بههنگام انتخاب محصول موردنظر خود با علم نسبت به دستکاری ژنتیکی یا ارگانیک بودن محصول، اقدام به خرید آن کند.
حال با این اوصاف باید از مسؤولان محترمی که از تولید و واردات بذرهای تراریخته به کشورمان دفاع میکنند، پرسید: در کدام یک از شهرهای کشورمان قانون «برچسبگذاری» روی محصولات تراریخته به اجرا درآمده است؟!
اگر قرار است کشورمان با کشورهای اروپایی در زمینه ورود یا عدم ورود محصولات تراریخته مقایسه شود، پس باید استانداردها و پارامترهای دقیق و سختگیرانهای که در کشورهای اروپایی درباره محصولات تراریخته وجود دارد از جمله قانون برچسبگذاری در کشورمان نیز به اجرا گذاشته شود و بعد در مقام دفاع از ورود و تولید بذرهای دستکاری شده ژنتیک برآمد.
اما مدیرکل آزمایشگاههای مرجع کنترل سازمان غذا و دارو در ادامه اظهارات خود در دفاع از محصولات تراریخته گفته: ما در وزارت بهداشت ضوابط و مشخصاتی را برای این قبیل فراوردهها در نظر گرفته و تکلیف این محصولات را روشن کردهایم به این معنا که در «آزمایشگاه ایونت» میزان تراریختگی و سایر موارد بررسی و در صورتی که تغییر ژنتیک محصولی در چارچوب ضوابط باشد به آن مجوز میدهیم.
در خصوص این بخش از اظهارات این مسؤول محترم باید متذکر شد که تجربه نشان داده که وقتی پای یک محصولی به کشور باز شود، پس از مدتی عدهای سودجو برای تأمین منافع نامشروع خود به هر روشی متوسل میشوند تا مبادی و مراجع قانونی را دور زده و به اهداف منفعتطلبانه خود برسند؛ حال در خصوص واردات یا تولید بذرها و محصولات دستکاری شده ژنتیکی نیز که قرار است در آزمایشگاه ایونت، میزان تراریختگی و سایر موارد این محصولات بررسی شود نیز ممکن است پس از عمومیت یافتن تولید یا واردات این محصولات، عدهای سودجو بهراحتی مجموعه سازمان غذا و دارو را دور زده و بهانحای مختلف اقدام به تولید یا واردات محصولات تراریختهای کنند که حتی از حداقل استانداردهای لازم برخوردار نباشند.
از سوی دیگر در جریان پرونده اخیر واردات و توزیع گسترده برنجهای آلوده و تاریخ مصرف گذشته به کشور شاهد بودیم که چگونه با وجود چندین نامه و دستور صریح وزارت بهداشت مبنی بر لزوم توقف توزیع و فروش این برنجها، نهایتاً حجم گستردهای از این برنجها در کشور توزیع و وارد سبد مصرفی خانوادهها شد؛ با این اوصاف، مردم چگونه میتوانند نسبت به واردات یا تولید محصولات دستکاری شده ژنتیک صرفاً با تکیه بر این قول که در آزمایشگاه ایونت، میزان تراریختگی و سایر موارد بررسی و در صورتی که تغییر ژنتیک محصولی در چارچوب ضوابط باشد به آن مجوز میدهیم، آسودهخاطر باشند و اقدام به خرید و مصرف محصولات تراریخته کنند.
اما بخش جالب اظهارات این مسؤول در سازمان غذا و دارو این بخش است که در بیان مسایل باید بهگونهای تدبیر کرد که مردم دچار سردرگمی نشوند و باید از ایجاد گرههای کور اجتناب کرد، وقتی مردم مشاهده میکنند که این نوع محصولات در کشورهای اروپایی و آمریکا مصرف میشود در حالی که ما در آن تشکیک میکنیم نتیجه خوبی به دست نمیآید.
در اصل موضوع میزان مصرف محصولات تراریخته بهویژه در کشورهای اروپایی تشکیک وجود دارد چرا که تا سال ۲۰۰۶ ورود محصولات دستکاری شده ژنتیک به اتحادیه اروپا ممنوع بوده و پس آن نیز که این اتحادیه بهاجبار سازمان تجارت جهانی مجبور به پذیرش واردات این محصولات شد، کشورهای اروپایی با اطلاعرسانی دقیق به مردم خود درباره عوارض مصرف این محصولات و با اجرای قانون برچسبگذاری، میزان مصرف محصولات تراریخته را به حداقل ممکن رساندهاند، در ثانی، برخی از کشورهای پیشرفته همچنان ممنوعیتهای شدیدی در تولید و واردات محصولات دستکاری شده ژنتیک دارند؛ کشوری مانند روسیه با برنامهریزی جهت تبدیل شدن به بزرگترین صادرکننده محصولات عاری از دستکاری ژنتیکی کاملاً در نقطه مقابل ایالات متحده آمریکا قرار گرفته است بهگونهای که بسیاری از صاحبنظران و اندیشمندان، عملکرد دولت ولادیمیر پوتین در ممنوعیت واردات و کشت محصولات دستکاری شده ژنتیکی را ستایش میکنند.
بنابر آمارهای رسمی، طی ۱۰ سال اخیر، سهم محصولات دستکاری شده ژنتیکی در صنایع غذایی روسیه از ۱۲ درصد به ۰٫۰۱ درصد کاهش یافته و در حال حاضر تنها ۵۷ محصول غذایی این کشور حاوی مواد دستکاری شده ژنتیکی است.
اما درباره تولید و مصرف محصولات تراریخته در ایالات متحده آمریکا بهعنوان بزرگترین صادرکننده محصولات دستکاری شده ژنتیکی باید گفت که در حال حاضر شرکت آمریکایی «مونسانتو» متعلق به خانواده متنفذ و بسیار قدرتمند راکفلر بخش اعظم تولید این بذرهای دستکاری شده ژنیتکی را در اختیار دارد؛ این شرکت پیش از این، بمب و سلاحهای شیمیایی تولید میکرده و در ادامه اقدام به تولید سموم و کودهای شیمیایی کرده است؛ در حال حاضر نیز علاوه بر این سموم شیمیایی، بذرهای دستکاری ژنتیکی تولید میکند.
اسناد فراوانی از طریق رسانههای معتبر آمریکایی منتشر شده مبنی بر اینکه بسیاری از نمایندگان کنگره آمریکا، توسط شرکت قدرتمند و ذینفوذ مونسانتو خریداری شدهاند؛ شرکت مونسانتو در این کشور سرمایهگذاری بسیاری داشته که هیچ قانونی علیه محصولات دستکاری ژنتیکی شده این شرکتها در کنگره تصویب نشود البته باز هم در چند نوبت شرکت مونسانتو، بهدلیل اطلاعات نادرستی که درمورد بذرهای دستکاری ژنتیکی ارایه کرده بود، توسط دادگاه بهعنوان متقلب محکوم شده است.
در تأیید این مطلب باید به اظهارات اخیر «دبیر انجمن زیستفنآوری سلامت ایران» اشاره داشت که وی ضمن بیان اینکه هیچ نهاد نظارتی سلامت محصولات دستکاری ژنتیک آمریکا را ارزیابی نمیکند، هشدار داده است: برخی متولیان سلامت مردم، اخبار مربوط به عدمسلامت محصولات تراریخته را تحریف کرده و انتشار میدهند.
حال با این توضیحات مختصر، بهراحتی میتوان دلیل تولید و میزان مصرف بالای محصولات دستکاری شده ژنتیکی در آمریکا را دانست لذا استدلال برخی از مسؤولان کشورمان برای توجیه واردات، تولید و مصرف آزادانه این محصولات با استناد به مصرف آزادانه محصولات تراریخته در آمریکا از اساس بیاعتبار و فاقد کوچکترین جنبه توجیهی برای بیخطر نشان دادن مصرف محصولات دستکاری شده ژنتیکی است.
از سوی دیگر نباید فراموش کرد که بسیاری از مسؤولان کشورمان نیز پیش از این در قالب استدلالهای متقن و پس از شرکت در کنفرانسهای علمی که به بررسی تخصصی عوارض این محصولات مبادرت داشتهاند، نسبت به پیامدهای بسیار خطرناک مصرف محصولات دستکاری شده ژنتیکی هشدار دادهاند.
همچنین باید اشاره داشت که علی متولیزاده بهعنوان دبیر انجمن زیستفنآوری سلامت ایران تأکید داشته است: طی این دو دهه شواهد و مطالعات در حوزه اثرات منفی این محصولات (تراریخته) بر محیط زیست و سلامت، منجر به تصمیم ۲۱ دولت در جهان (سوییس، آلمان، اتریش، ژاپن، ایرلند شمالی، فرانسه، ایتالیا، روسیه، نیوزیلند، لاتویا، لیتونیا، هلند، اسکاتلند، لهستان، اسلوونی، کرواسی، صربستان، مجارستان، یونان، بلغارستان و لوکزامبورگ) در عدم کاشت این محصولات یا استفاده از این محصولات در بازار با برچسب شده است.
اما در ادامه بررسی و نقد اظهارات نماینده وزارت بهداشت به این بخش از اظهارات وی میپردازیم که اگر مردم را بهسمت محصولات مجوزدار سوق ندهیم انواع تقلبی و قاچاق آن را اکتساب میکنند.
درباره این بخش از اظهارات این مسؤول پیش از این توضیحاتی ارایه شد اما برای تأکید باید گفت که در حال حاضر دغدغه بسیاری از مردم کشورمان درباره ورود محصولات دستکاری شده ژنتیکی به بازارهای مصرف کشورمان این نیست که آیا آزمایشگاههای وزارت بهداشت میزان و درصد دستکاری ژنتیکی این محصولات را سنجش کردهاند و آیا این محصولات دارای مجوز است یا خیر، بلکه نگرانی و مطالبه مردم این است که چرا مراجع قانونی و متولیان امر، هیچ اقدامی برای مشخص شدن محصولات دستکاری شده ژنتیکی از سایر محصولات سالم و ارگانیک انجام ندادهاند؟ قطعاً پاسخ به این سؤال منفی خواهد بود، چرا که در هیچ جای کشورمان حتی در سطح محدود نیز قانون «برچسبگذاری» که در حال حاضر در تمام کشورهای اروپایی اجرای آن الزامی است، اجرا نمیشود لذا مصرفکننده ایرانی در صورت تمایل به مصرف محصولات ارگانیک و دستکاری نشده ژنتیکی، محکوم به خرید محصولاتی است که به هیچ عنوان تراریختگی و میزان دستکاری ژنتیکی آن محصولات مشخص نیست.
همچنین گذشته از اثبات یا عدم اثبات قطعی عوارض و خطرات مصرف محصولات دستکاری شده ژنتیکی، نکته مهمی که در این میان نباید از آن غفلت شود این است که با فرض اجرای قانون برچسبگذاری در سطح کشور و در صورت اطلاع حداقلی عموم مردم از عوارض حتی احتمالی مصرف محصولات تراریخته، چند درصد از مردم اقدام به خرید و مصرف محصولات دستکاری شده ژنتیک خواهند کرد؟! پاسخ به این سؤال بسیار روشن است، همان طور که مردم کشورهای اروپایی در حال حاضر بهمدد اطلاعرسانی که توسط بخشهای دولتی این کشورها صورت گرفته و بهیُمن اجرای قانون برچسبگذاری، میزان مصرف محصولات دستکاری شده ژنتیکی خود را به حداقل ممکن رساندهاند، مردم کشورمان نیز قطعاً با لحاظ کردن این دو فرض (اجرای قانون برچسبگذاری و اطلاعرسانی مختصر درباره عوارض احتمالی مصرف محصولات تراریخته) حداقل اشتیاق و گرایش را برای خرید محصولات دستکاری شده ژنتیکی خواهند داشت.
اما بشنوید این بخش از استدلال مسؤول سازمان غذا و دارو را که در کشور ما بهشرطی اجازه ورود به فرآوردهای (محصولات تراریخته) داده میشود که قبلاً در خود کشور مبدأ مورد استفاده قرار گرفته باشد.
درباره این بخش از اظهارات این مسؤول گفتنیهای بسیاری هست اما به همین میزان بسنده میکنیم که آیا صرف اینکه محصول دستکاری شده ژنتیکی در کشور مبدأ (کشور صادرکننده) مورد استفاده قرار گرفته است، میتواند نافی عوارض و خطرات آن محصول باشد؟! آیا بهطور مثال به این دلیل که ذرت دستکاری شده ژنتیکی تولیدشده در آمریکا، به مصرف مردم آمریکا نیز رسیده، میتواند دلیل منطقی برای وارد کردن این ذرت از مبدأ آمریکا به کشورمان باشد؟!
پیش از این در سطور بالا توضیح داده شده که در ایالات متحده آمریکا بهدلیل نفوذ، قدرت و سرمایه هنگفت شرکتهای تولیدکننده بذرها و محصولات دستکاری شده ژنتیکی مانند شرکت معروف مونسانتو و تبانی که این شرکتها با دولتمردان این کشور دارند، تا به امروز اجازه بررسی و پیگیری مستقل عوارض و پیامدهای مصرف محصولات دستکاری شده ژنتیکی داده نشده است؛ آیا کسی میتواند منکر این مسأله شود که در صورت برداشته شدن محدودیتهای فعلی در بررسی عوارض مصرف محصولات تراریخته بر مردم آمریکا، احتمال رسیدن به نتایج بسیار تکاندهنده از عوارض خطرناک مصرف این محصولات وجود خواهد داشت چرا که در سایر کشورهایی که بهصورت مستقل و علمی این مسأله مورد آزمایش قرار گرفته، عوارض متعددی از مصرف محصولات دستکاری شده ژنتیکی به اثبات رسیده و نتایج آن نیز منتشر شده است؟ پس به این ترتیب صرفاً مصرف این محصولات در کشوری که از آن واردات انجام میشود، نمیتواند کمترین توجیهی برای واردات این محصولات از آن کشور را فراهم کند.
یکی دیگر از توجیهاتی که برخی از مسؤولان امر در کشورمان برای اقناع مردم به پذیرش تولید و مصرف محصولات دستکاری شده ژنتیکی به آن متوسل میشوند، توجیهاتی از این دست است که توسط رستگار، مدیرکل آزمایشگاههای مرجع کنترل سازمان غذا و دارو بیان شده: مباحث کمآبی، آلودگی، خشکسالی، گرسنگی و دهها مورد دیگر قابل بیان هستند که همه اینها ما را مجاب میکنند که بپذیریم تولید این محصولات (محصولات تراریخته) یکی از روشهای مقابله با بحرانهای احتمالی در سطح جهان است.
درباره توجیهاتی نظیر مقابله با گرسنگی، تولید محصول بیشتر، مصرف سموم کمتر و… با بهکارگیری بذرهای دستکاری شده ژنتیکی باید گفت که در حال حاضر در بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا برای افزایش میزان محصول در سطح مشخصی از زمین زیر کشت، روشهای علمی متعددی استفاده میشود و الزاماً راهکار افزایش محصول، استفاده از بذرهای دستکاری شده ژنتیکی نیست کما اینکه حتی محصول نهایی برخی از بذرهای دستکاری ژنتیکی شده نیز بیشتر از بذرهای مرغوب طبیعی فعلی نیست.
هماکنون در کشور خودمان نیز مزارعی زیر کشت محصولات مختلفی هستند که بدون استفاده از بذرهای دستکاری شده ژنتیکی و حتی بدون استفاده از سموم رایج، توانستهاند بهلحاظ سطح کمی و کیفی به استاندارها و نُرمهای روز دنیا برسند بهطور مثال «شیرین پارسی» یکی از کشاورزان موفق کشورمان است که سالها بهعنوان «کشاورز نمونه» نیز انتخاب شده و در حال حاضر در شمال کشور اقدام به کشت انبوه برنج با روشهای نوین میکند؛ وی ضمن اینکه در مزارع خود به هیچ عنوان از بذرهای تراریخته استفاده نمیکند، توانسته با روشهای مبارزه بیولوژیک با آفات، میزان استفاده از سموم در تولید برنج خود را به حداقل میزان ممکن و حتی به صفر برساند.
از سوی دیگر کسانی که دَم از پرمحصولی بذرهای تراریخته میزنند و یا مسأله مبارزه با گرسنگی را مطرح میکنند، قطعاً بهخوبی میدانند که بذرهای دستکاری ژنتیکی «عقیم» و یکبار مصرف هستند و نمیتوان از این بذرها دوباره برای کشتهای بعدی استفاده کرد، از سوی دیگر باید به این نکته توجه داشت که استفاده از بذرهای دستکاری شده ژنتیکی به هیچ عنوان باعث استفاده کمتر از سموم دفع آفات نمیشود، بلکه در موارد متعددی مشاهده شده که آفات بسیاری از مزارع نسبت به برخی از سموم مخصوص بذرهای تراریخته مقاوم شدهاند و همین امر باعث افزایش استفاده بیش از حد مصرف سموم در سطح مزارع زیر کشت محصولات تراریخته نیز شده است.
در پایان باید توجه داشت که مسأله مهم محصولات تراریخته یا همان محصولات دستکاری شده ژنتیکی بهصورت مستقیم با سلامت و زندگی نسل امروز و نسلهای آینده گره خورده است و مسألهای نیست که با کتمان برخی حقایق روشن بتوان جلوی عوارض و پیامدهای وخیم مصرف این محصولات را گرفت.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.