هنرمندی آماری و خلاقیت زمانبندی! همه می‌دانیم که اعلام آمار و ایضاً برنامه زمانبندی یک کار حساس و اندکی تا قسمتی پیچیده است، اما به لطف هنرنمایی مسؤولان و مدیران محترم و تلاش و البته خلاقیت‌های به‌کار گرفته شده، این موضوع تا حد بسیار زیاد و قابل‌توجه‌ای ساده‌سازی شده است. این‌طور می‌توان گفت که […]
هنرمندی آماری و خلاقیت زمانبندی!
همه می‌دانیم که اعلام آمار و ایضاً برنامه زمانبندی یک کار حساس و اندکی تا قسمتی پیچیده است، اما به لطف هنرنمایی مسؤولان و مدیران محترم و تلاش و البته خلاقیت‌های به‌کار گرفته شده، این موضوع تا حد بسیار زیاد و قابل‌توجه‌ای ساده‌سازی شده است. این‌طور می‌توان گفت که با روش‌های بدیع به‌کار گرفته شده یک معضل بزرگ که همان تهیه آمار و تدوین برنامه زمانبندی برای اقدامات و پروژه‌ها بود، به‌طور کامل در حال مرتفع شدن است و دلیل آن چیزی نیست جز همت و تلاش این عزیزان!
البته شخصاً اطلاع چندانی از روش کار و شیوه‌های تحقیقاتی به‌کار گرفته شده ندارم ولی به خوبی می‌توان اهداف عالی دست‌اندرکاران این اقدام ارزشمند را با گوشت و پوست خود لمس کرده و به داشتن چنین مردان و زنانی افتخار نمود! تا آنجا که ما دستگیرمان شده است اولین و مهم‌ترین اقدام در ساده‌سازی پروسه‌های پیچیده آمارگیری، این است که آمار دهنده محترم (البته مقام و مسؤولیت در اینجا خیلی مهم است! ) یک نگاهی به اطراف و شرایط بیندازد، توقعات بالادستی و انتظارات مردم و سفت و محکم بودن میز خود را سنجیده و با یک حساب دودوتا چهارتایی پیشرفته، بهترین آماری که می‌توان ارائه داد را کشف و احصاء نماید، بهترین و مناسب‌ترین زمانی که برای شروع یا پایان اقدام و پروژه‌ای می‌توان گفت معلوم نماید و آنگاه با گرفتن قیافه‌ای مطمئن، مصمم و صدالبته حق به جانب اقدام به گفتن و نوشتن آمار و زمانبندی‌ها نماید.
مثلاً قرار است چه میزان روغن خام وارد شود و زمان دقیقی که ملت می‌توانند روغن (شما بخوانید مرغ و برنج و دارو کمیاب و…) با قیمت مناسب را تهیه کنند چه زمانی است، خوب معلوم است هرچه زودتر و نهایتاً تا یکی، دو هفته دیگر، بنابراین باید همین اعلام شود و اصلاً نگران تأخیر و عدم انجام آن هم نبود، چون علم جدید آمار و نبوع مسؤولان، می‌تواند آن را حل‌وفصل نماید.
واکسیناسیون قرار است از چه موقع شروع شود، این هم که مشخص است، به‌زودی و خیلی زودتر از آنچه مردم فکر کنند، فی‌المثل در چند روز آینده، پس از چند روز هم که معلوم است اتفاقی نمی‌افتد، باز می‌گوییم همین چند روز دیگر، قطعاً این وسط اتفاقاتی مانند تحریم و عدم امکان پرداخت، زیر سؤال رفتن فلان واکسن و عدم همکاری فلان سازمان جهانی و این چیزها هم ابزار و لوازم کافی را در اختیار گوینده می‌گذارد که با یک پرش ناگهانی، حرف از یک ماه یا چند ماه آینده بزند، کسی به کسی نیست، آب از آب هم تکان نمی‌خورد.
همین قیمت دلار و ارز و طلا، می‌توان حرف از دلار زیر ۲۰ هزار تومان زد، اصلاً می‌شود از دلار ۱۰هزار و ۱۵هزار تومان و خبرهای خوش و آزاد شدن بخشی از طلب و به‌زودی و ظرف یک هفته آتی سخن گفت و اگر هم نشد باز ابزاری که در بالا اشاره شده می‌تواند برای تغییر حرف و زمان‌های گفته شده به ما کمک می‌کند که البته وجود دلال و واسطه و عدم همکاری مردم و این قسم موارد را هم می‌توان به جعبه ابزار خود اضافه کنیم!
همین دست فرمان را بگیرید و بروید تا برسید بخ ناکجاآباد آمار و اطلاعات رشد علمی و میزان تورم و تولید ناخالص و پایان بهمان پروژه و آغاز فلان طرح و تصویب شفافیت و رد بودجه و پرداخت وام کرونایی و بیمه‌بیکاری و کلی چیز دیگر، آسمان آمارسازی و برنامه‌بافی در همه جای این بلاد سراسر گل و بلبل، آبی‌آبی است!
هوشنگ‌خان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.