فراموشی ادواری‌!

فراموشی ادواری‌!       می‌دانیم که بیماری فراموشی یا آلزایمر، آرام‌آرام حافظه انسان را ضعیف و ضعیف‌تر می‌کند تا جایی که فرد دیگر حتی نزدیکان و اقوام خود را نمی‌شناسد و در انجام کارهای معمول و ساده شخصی خود هم ناتوان می‌شود.       یک نوع بیماری دیگر وجود دارد که علی‌رغم شباهت‌های زیادی که به آلزایمر […]

فراموشی ادواری‌!

      می‌دانیم که بیماری فراموشی یا آلزایمر، آرام‌آرام حافظه انسان را ضعیف و ضعیف‌تر می‌کند تا جایی که فرد دیگر حتی نزدیکان و اقوام خود را نمی‌شناسد و در انجام کارهای معمول و ساده شخصی خود هم ناتوان می‌شود.

      یک نوع بیماری دیگر وجود دارد که علی‌رغم شباهت‌های زیادی که به آلزایمر دارد، اما در این یکی هیچگاه انسان دچار ضعف در حافظه نشده و از اتفاق به شهادت اهل فن و اطرافیان، این دست بیماران علی‌رغم وجود نشانه‌های شدید فراموشی، حافظه ایشان به‌طور عجیبی همچنان پرقدرت و با حواس جمع و بدون هیچگونه ضعفی کار می‌کند!

یکی دیگر از تفاوت‌های این بیماری با آلزایمر این است که فراموشی‌ها به‌صورت دوره‌ای و ادواری است و شروع شدن و پایان هر دوره هم‌بستگی به شرایط و حال و هوای جیب و میز و پست و زور و فرصت و تهدیدها داشته و نوعی سیالیت خاصی در آن مشاهده می‌شود و همین موضوع باعث شده اطباء از تشخیص و بررسی دلایل درمانده و درمانی هم صورت نپذیرد‌!

از دیگر علائم و تفاوت‌های بسیار مرموز و پیچیده این بیماری این است که شخص مزبور دچار حالت بگیرنگیر حافظه، همزمان با هر دوره فراموشی می‌شود‌! به‌طور مثال بیمار برخی از آشنایان و نزدیکان را نمی‌شناسد، برخی دیگر را می‌شناسد، بخشی از سوابق و گذشته خود را به یاد می‌آورد و بخشی دیگر را به‌طور کل فراموش کرده است. علی‌رغم اینکه هیچ‌گونه مشکلی در انجام امور یومیه و زندگی خود ندارد، گاهی به شدت نشانه‌های عدم درک مطالب دیگران را بروز داده و این شرایط در مواقعی که کارها و رفتار قبلی ایشان را یادآوری می‌کنند و حتی و فیلم و صدای ایشان را پخش می‌کنند، به‌طور واضحی خود را نشان می‌دهد‌!

به هرحال به‌نظر هوشنگ‌خانی ما؛ بیماری فراموشی ادواری به مراتب خطرناک‌تر و جدی‌تر از بیماری آلزایمر بوده و نکته نگران‌کننده آن این است که در بیماری آلزایمر خطرات و مشکلات ناشی از فراموشی دامان همان شخص را می‌گیرد ولی بیشترین خطر فراموشی ادواری شامل حال دیگران می‌شود و ممکن است اعتبار و آبرو و امید و اعتماد دیگران برباد رفته و دیگر قابل جبران نباشد‌!

 براساس تحقیقات انجام شده‌، مدیران‌، مسؤولان و مرفه‌هان‌، خصوصاً تازه به‌دوران رسیده‌ها بیشتر از بقیه دچار این بیماری می‌شوند ولی نوع شدید و پرخطر آن در افرادی ظاهر می‌شود که مدتی است از اسب قدرت و پول افتاده‌اند ولی همچنان آرزوهای بزرگ برای خود دارند و همچنین برخی مسؤولان و مدیران که میز و پست خود را چون جان شیرین دوست دارند‌!

آب آیینه عشق گذران است

توکه امروز نگاهت به نگاهی نگران است

باش فردا،که دلت بادگران است! (۱)

      خوشبختانه یادآوری‌های مکرر‌، شفافیت قانونمند‌، حافظه تاریخی خلق‌ا…‌، بازیابی انصاف و مروت و در نهایت‌، یادآوری زودگذر بودن این سرای دون‌، داروهای مؤثری است که می‌تواند جلو رشد و گسترش بیماری را گرفته و حتی موجب بهبود نسبی بیمار گردد‌، اما متأسفانه اینگونه بیماران هیچگاه به‌طور کامل شفا پیدا نخواهند کرد‌!

 برخیز و مخور غم جهان گذران

بنشین و دمی ‌به شادمانی گذران

در طبع جهان اگر وفایی بودی

نوبت بتو خود نیامدی از دگران (۲)

                                                                        هوشنگ‌خان

    

(۱)  فریدون مشیری

(۲)  خیام