ارائه نظریه مدیریت ایرانی از سوی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام

ارائه نظریه مدیریت ایرانی از سوی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، نظریه مدیریت ایرانی را ارائه کرد. به گزارش سایت دولت‌بهار، در بخش‌هایی از سخنان محموداحمدي‌نژاد؛ آمده است: در هفت دهه اخير، علي‌رغم وجود مديريت‌هاي گوناگون، با سلايق گوناگون، انگيزه‌هاي گوناگون و استفاده از مكاتب و نظريه‌هاي مديريتي متفاوت و […]

ارائه نظریه مدیریت ایرانی از سوی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، نظریه مدیریت ایرانی را ارائه کرد. به گزارش سایت دولت‌بهار، در بخش‌هایی از سخنان محموداحمدي‌نژاد؛ آمده است: در هفت دهه اخير، علي‌رغم وجود مديريت‌هاي گوناگون، با سلايق گوناگون، انگيزه‌هاي گوناگون و استفاده از مكاتب و نظريه‌هاي مديريتي متفاوت و علي‌رغم تلاش‌هاي بسيار گسترده در كليه زمينه‌ها، ما شاهد اين هستيم كه مشكلات اساسي جامعه ايراني، علي‌رغم نوسانات جزیي كه در مقاطع گوناگون زماني، نشان می‌دهند، همچنان پايدار هستند. به همين دليل سراغ زيرساخت‌ها و زيربناها رفتيم تا ببينيم علت‌هاي اساسي چيست؟ لازم است؛ اين تذكر را بدهم كه بنده به‌عنوان كوچك‌ترين آحاد مردم ايران، سطوح مختلف مديريتي را در اين كشور تجربه كرده‌ام. از پايين‌ترين سطوح در بخشداري و مديريت‌هاي پايين، مديريت‌هاي مياني، در استانداري، مشاور استاندار، استاندار، مشاور وزير، شهرداري تهران و رياست‌جمهوري و اداره دولت را تجربه كرده‌ام. گرچه ممكن است اين آمارهايي كه عرض كردم در دوره دولتي كه بنده مسؤول بودم، يك مقداري به سمت بهبود، نوسان داشته باشد اما اصل بحث ما را تحت‌تأثير قرار نمی‌دهد. یک زمانی دولت یا کل سیستم برای انجام یک کار، یک تصمیمی ‌می‌گیرد و آن را داخل سیستم پمپاژ می‌کند و بعد وقتی می‌رویم در هر سطحی بُرش می‌زنیم، می‌بینیم مسأله تغییر کرده است. به لایه‌های پایین که می‌رسیم، می‌بینیم کلاً هیچ شده است و اصلاً چیز دیگری از آن درمی‌آید. قرار بوده به مشهد برود ولی از اهواز سردرمی‌آورد. قرار بوده به اهواز برود، از کرمانشاه سردرمی‌آورد. اصلاً موضوع عوض می‌شود. چرا؟ چون کل کسانی‌که دست‌اندرکار هستند، توجیه نیستند و دریافت واحدی از آن نظریه و تصمیم ندارند، ضمن اینکه ساختاری که طراحی شده، آن ساختار، نمی‌تواند این مأموریت را انجام بدهد.