نظر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره تأثیر نظام تصمیمگیری بر هویت عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، درباره تأثیر نظام تصمیمگیری بر هویت، گفت: وقتي دولت خيلي بزرگ میشود و ميخواهد همه کارها را خودش انجام بدهد، مردم را كنار میگذارد و مردم براي زندگي كردن بايد در چارچوب قواعدي كه آن دولت بزرگ تعيين […]
نظر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره تأثیر نظام تصمیمگیری بر هویت
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، درباره تأثیر نظام تصمیمگیری بر هویت، گفت: وقتي دولت خيلي بزرگ میشود و ميخواهد همه کارها را خودش انجام بدهد، مردم را كنار میگذارد و مردم براي زندگي كردن بايد در چارچوب قواعدي كه آن دولت بزرگ تعيين میكند، حركت كنند. آن دولت بزرگ، قادر به تأمین هویت ايراني و ارزشهاي دینی مردم نيست، در نتيجه هويت ملي آسيب میبيند. به گزارش سایت دولتبهار، محمود احمدینژاد؛ افزود: من قبلاً در نامههايي كه به مقامات كشور نوشتم، گفتم ما بايد انسان تراز ايران را در اين مقطع تعريف كنيم. نميشود كه در وسط تاريخ گيج باشيم. نميشود كه يك قسمت از تاریخمان را جدا كنيم و در گوشهاي بيندازيم، امروزمان را هم نمیفهميم چه کسی هستيم و کجا میخواهيم برويم! رئیسجمهور اسبق کشورمان، خاطرنشان کرد: وقتی دولتی پیدا میشود که جای اندیشه را میگیرد! الان در کشور ما حوزه اندیشه کجاست؟ همه چیز را حکومت تعریف میکند. هر چیزی را که حکومت تعریف کرد، همان اندیشه میشود! اندیشه باید صد سال جلوتر از حکومت حرکت کند نه پشت سر حکومت. اندیشه توجیهگر حکومت که نیست، راهنمای حکومت است. حکومت آنقدر بزرگ شده که میگوید من تعیین میکنم به چه چیزی فکر کنید، چگونه فکر کنید و چگونه نتیجه بگیرید. چون اختیاراتش وسیع شده است. حتی ممکن است یک روزی بگوید من تعیین میکنم چه شامی بخورید کما اینکه الان میگویند! با این نحوه واردات و کنترلهایی که روی موادغذایی میشود، آنها معلوم میکنند ما چه روغنی را مصرف کنیم، چه کرهای مصرف کنیم، غذای ما چه باشد، لباسمان چه باشد؟ برای اینکه دولت اجازه میدهد چه پارچهای تولید شود. تمام لباسهای اقوام ایرانی که بسیار طبی و طبیعی بود و با طبیعت سازگار بود، در خود محیط تولید میشد، بسیار زیبا بود، همه از بین رفت. یک عدهای تلاش میکنند که اینها را حفظ کنند ولی میبینند که هزینهاش خیلی بالا رفته است و درست هم میگویند. جریانی که حکومت، همه امور را میخواهد دستش بگیرد جز بیهویتی از آن درنمیآید. عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، اضافه کرد: هویت زمانی است که مردم تصمیم بگیرند. درست مانند معماری است. وقتی مردم بتوانند تصمیم بگیرند، معماری و زیبایی معنا پیدا میکند واِلا اگر دست حکومت باشد، یک شاخه گل یکرنگ دست همه میدهد. کمااینکه همه باید پراید و پژو سوار شوند و بعد تازه جور دیگری بخواهیم زندگی کنیم، مذموم میشود! وقتی دولت خیلی بزرگ شد، نظام ارزشی گم میشود. هر لحظه هر چه را حکومت تشخیص داد، همان خوب است ولو متناقض باشد! وی گفت: آثار یک دولت گسترده با اختیارات نامحدود و کنار زدن مردم، روی هویت و کارآمدی و رشد مردم، آثار بسیار گسترده و تخریبی است. حال این سؤال ایجاد میشود که آیا این دولت بزرگی که میخواهد رفتارهای مردم را کنترل کند، قادر خواهد بود فرهنگ ما را حفظ کند؟ اصلاً فرهنگ را چگونه میتوان حفظ کرد؟ نقش حکومت در فرهنگ چیست؟ آیا باید نقشی ایفاء کند؟ این نقش در کدام سطح است؟ در کنترل خیابانی و جزءبهجزء است یا در یک سطح دیگری باید این نقش تعریف شود؟ امیدوارم در بحث بعدی، آثار دولت با قدرت و ثروت متمرکز بزرگ را روی فرهنگ مورد بررسی قرار بدهیم.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.