مناطق آزاد یا گلوگاههای فساد یک کارشناس اقتصادی با بیان اینکه مناطق آزاد کشور به گلوگاههای فساد تبدیل شدهاند، گفت: از ۲۲ میلیارد دلار کالای قاچاق در کشور ۲۰ میلیارد دلار از طریق این مناطق انجام میشود که حاکی از سهم ۹۰درصدی این مناطق در قاچاق کالا است. به گزارش تسنیم، مناطق آزاد تجاری-صنعتی، مناطقی […]
مناطق آزاد یا گلوگاههای فساد
یک کارشناس اقتصادی با بیان اینکه مناطق آزاد کشور به گلوگاههای فساد تبدیل شدهاند، گفت: از ۲۲ میلیارد دلار کالای قاچاق در کشور ۲۰ میلیارد دلار از طریق این مناطق انجام میشود که حاکی از سهم ۹۰درصدی این مناطق در قاچاق کالا است.
به گزارش تسنیم، مناطق آزاد تجاری-صنعتی، مناطقی هستند که جزو قلمروی گمرکی کشور محسوب نمیشوند. صادرات و واردات این مناطق، مشمول مقررات صادرات و واردات مناطق آزاد تجاری-صنعتی، است. مناطق آزاد تجاری صنعتی در ایران از سال ۱۳۷۲ با تصویب قانون چگونگی تشکیل و اداره مناطق آزاد تجاری-صنعتی ایجاد شدند. هدف از ایجاد این مناطق توسعه اقتصادی آن منطقه و محدوده اطراف، با استفاده از تشویق سرمایهگذاری بود. اما به نظر میرسد با گذشت ۲۰ سال از تشکیل مناطق آزاد در ایران، این مناطق نهتنها در تحقق اهداف پیشبینی شده برای خود موفق نبودهاند، بلکه زمینه بروز برخی مفاسد اقتصادی را در کشور فراهم کردهاند.
پیرو تصویب فوریت ایجاد ۷ منطقه آزاد تجاری جدید در کشور، با محمدرضامهدیاراسماعیلی گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید:
شما عملکرد مناطق آزاد طی ۲۰ سال گذشته را چگونه ارزیابی میکنید؟
ما اقتصادخواندهها برای هر ارزیابی و محاسبهای متر مخصوص به خودش را داریم. وقتی ما بخواهیم در مورد عملکرد این مناطق نظر بدهیم آن را با متر نرخ اشتغال، تعداد کارگاههای صنعتی و شاغلین در آنها، تعداد افراد باسواد، تعداد مشترکین آب و برق، تعداد مؤسسات درمانی و امثال اینها میسنجیم. ما امروز شاهد این هستیم که این مناطق جز تسهیل واردات و آن هم فقط در بخش کالاهای مصرفی مثل کیف و کفش و لباس و… هنر چشمگیر دیگری نداشتهاند. امروز ما میدانیم که در مقایسه شاخص منطقه با استان، نهتنها بهبود چشمگیری در این مناطق حاصل نشده، بلکه در برخی از موارد شاهد وضعیت بهتر در دیگر جاهای استان هستیم. ایده مناطق آزاد در ایران از آن جهت مورد حمایت واقع شد تا بتواند محلی برای تسهیل تولید و صادرات باشد، اما عملاً تبدیل به کاتالیزوری برای تسهیل واردات شده است.
ایده منطقه آزاد، نمونه موفقیتآمیز نیز در جهان داشته است؟ چرا این تجربه در ایران ناموفق بوده است؟
بسیاری از صنایع آسیای شرقی با ایده منطقه آزاد رشد کردند اما بهدلایل بسیار متعدد فرهنگی، سیاسی و جغرافیایی ما امروز تصورمان از منطقه آزاد فقط نمونههایی مانند دوبی و امثالهم است که فقط در حوزه بازرگانی رشد کردهاند. اینکه چرا ما بهسمت تولید در این مناطق سوق داده نشدیم، خودش هفتادمن مثنوی است.
وقتی ما وضع مناطق آزادمان تا این اندازه با آنچه باید میبوده تفاوت دارد، واقعاً جای گلایه دارد. اصولاً چه معنایی دارد که ما با تأسیس مناطق بیشتر دامنه مشکل را وسیعتر کنیم؟!
** افزایش مناطق آزاد برای رأیآوری
تحلیل شما از انگیزه دولت در اعطای این لوایح چیست؟
ببینید، جریان منطقه آزاد با وضعی که الان در کشور ما دارد، اساساً دارای یک وجه اقتصاد سیاسی مهم است. از آنجا که تأسیس این مناطق در کوتاهمدت تحرکی جذاب محسوب میشود، افزایش این مناطق ابزاری رأیآور حساب میشوند. این موضوع اکنون در نزدیکی انتخابات آینده ریاست جمهوری نیز کارکرد ویژهای برای دولت قرار است داشته باشد.
** از ۲۲ میلیارد دلار کالای قاچاق که سالیانه وارد کشور میشود، حدود ۲۰ میلیارد دلار آن از مناطق آزاد وارد میشود
اکنون مهمترین مشکل مناطق آزاد چیست؟
صراحتاً میگویم امروز، مناطق آزاد ۷گانه ایران بهگواهی اقتصاددانان، مهمترین بستر قاچاق کالا در ایران است، بهطوری که عمده کالاهای قاچاقی که اکنون در داخل کشور است، میتوان گفت ابتدا خیلی شیک و مجلسی به مناطق آزاد میآید و سپس از آنجا به داخل کشور قاچاق میشود.
از ۲۲ میلیارد دلار کالای قاچاقی که سالیانه به داخل وارد میشود، حدود ۲۰ میلیارد دلار آن از مناطق آزاد وارد میشود.
اگر با یک حساب سرانگشتی هر دلار را ۳۵۰۰ تومان در نظر بگیرید، ما سالیانه ۷۰هزار میلیارد تومان خروج ارز از کشور بابت قاچاق داریم. اگر متوسط تعرفه آن، از مبادی رسمی میآمد نزدیک به ۱۵هزار میلیارد تومان میشد؛ یعنی وجود این مناطق آزاد سالیانه ۱۵هزار میلیارد از درآمد ملی را که میتوانست برای کشور هزینه شود در جیب قاچاقچیان کالا ذخیره میکند. برای ما سؤال است که اگر دولت بهجای دوبرابر کردن مناطق آزاد به فکر کنترل قاچاق باشد، این ۱۵هزار میلیارد تومان کدام درد مملکت را حل نمیکند که بهجای آن، دولت اصرار دارد که مناطق آزاد را به ۱۴ نقطه در کشور برساند؟!
چرا مناطق آزاد موجب قاچاق کالا شدهاند؟
وقتی در قلب یک مرز گمرکی، منطقهای تأسیس میشود که اصطلاحاً از ۷ دولت آزاد است و در عین حال خودش هم، مرزهای دقیقی ندارد تا موجب جدا شدنش از مابقی کشور شود؛ چگونه انتظار دارید که وقتی کالا، تحت عناوین مختلف وارد این مناطق شد، مسیر از آن به بعدش را بهصورت قاچاق تا دست مصرف کننده طی نکند؟!
بهعنوان مثال؛ میدانید که عمدتاً در مناطق آزاد ما درمورد واردات خودروی خارجی محدودیتهایی را که در بقیه کشور هست، نداریم. در یکی از این مناطق آزاد، استاندار مجوز گرفته تا خودروهای وارداتی که بدون تعرفه در منطقه آزاد پلاک میشوند، علاوه بر محدوده منطقه آزاد، در کل استان حق تردد داشته باشند. حال سؤال این است: مگر ما در مرز استانهایمان قدرت کنترل خروج این خودروها را داریم؟ همین مجوزی که استاندار گرفته در درجه اول بازار خودروی داخل را در کل استان بر هم میزند و در ادامه موجب گسترش اینها در کل کشور میشود. حتی اگر خودروهای خارجی این استان به دیگر استانها هم نرود، شما با این کار سبد خودروی کل کشور را بر هم زدهاید. آیا این تصمیم مهم نباید در یک نظام هماهنگ گرفته شود؟! چگونه انتظار دارید با این مدل بیمبالاتی در کنترل تجارت خارجی کشور، اقتصاد و تولید داخل لطمه نبیند؟
** طبق آمار، ایجاد مناطق آزاد در مناطق محروم تنها ۱۵درصد اشتغال آن مناطق را جابهجا کرده است
یکی از مهمترین مستمسکهای کسانی که از گسترش مناطق آزاد دفاع میکنند، اشتغالزایی طبقه ضعیف و محروم ساکن در این مناطق است. آیا این نمیتواند در حوزه اشتغال یک دستاورد محسوب شود؟
اگر واقعاً همین دستاورد بهصورت سازمان یافته و موفق رخ میداد؛ کمتر درد داشت. اکنون، طبق آمار، ایجاد مناطق آزاد در مناطق محروم تنها ۱۵ درصد اشتغال آن مناطق را جابهجا کرده است. شما ۷ منطقه آزاد دارید و این ۷ منطقه دستکم زیرگذری برای ۱۵هزار میلیارد تومان فرار گمرکی برای درآمد دولت است، این یعنی جمعاً در مناطق آزاد هر یک درصد رشد اشتغال، ۱۰۰۰ میلیارد تومان برای کشور آب خورده است. اگر این ۱۵هزار میلیارد اخذ شود و در همان مناطقی که اکنون منطقه آزاد هستند خرج اشتغالزایی شود، نرخ بسیار بالاتری را برای اشتغال مردم آن شهرها رقم میزند، ضمن اینکه ما اصلاً توجه نمیکنیم که این طبقه محرومی که در مناطق آزاد جدید که زادگاهشان هست به شغل دست پیدا میکنند در چه مشاغلی به کسب درآمد مشغول میشوند. حقیقت این است که طبق آمارها اغلب این افراد در پایینترین طبقه شغلی شهرشان استخدام میشوند و ما اصلاً به تبعات بد فرهنگی مسأله فکر نمیکنیم. ما با تبدیل کردن زادگاه یک نفر به منطقه آزاد یکباره خیل تجار و بازرگانان را به آن شهر سرازیر میکنیم و این موجب میشود که محرومین بومی آن شهر عمدتاً در مشاغل عزتمندانهای قرار نگیرند. این موضوع ایجاد اختلاف طبقاتی شدید و یکباره که حاصل مهاجرت متمکنین به این شهرهاست از جمله پیوستهای مهم فرهنگی مناطق آزاد است که اصلاً به آن توجه نشده است.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.