حرفهای خودی و بیخودی خان هشتم، گمرک! ظاهراً قرار است دَمدمای انتخابات برخی عزیزان خیلی مسؤول و حساس به مر قانون و رعایت بندبند مقررات، به کمک چند خروار دستورالعمل و بند و تبصره، دست مردم را از کالاهای اساسی خالی گذاشته و هرچه دستور اکید و مصوبه آزادسازی و ترخیص صادر میشود، […]
حرفهای خودی و بیخودی
خان هشتم، گمرک!
ظاهراً قرار است دَمدمای انتخابات برخی عزیزان خیلی مسؤول و حساس به مر قانون و رعایت بندبند مقررات، به کمک چند خروار دستورالعمل و بند و تبصره، دست مردم را از کالاهای اساسی خالی گذاشته و هرچه دستور اکید و مصوبه آزادسازی و ترخیص صادر میشود، عدهای هستند که این وسط تَره هم برای آن خرد نمیکنند و همچنان خر خود را میرانند و کار به جایی رسیده است چندین میلیون تن کالای اساسی گرفتار این نابهسامانی و شیرتوشیری و احتمالاً چوب لای چرخ گذاشتنها شده است!!
فعلاً که آمارها روبه بالاست، از یکطرف دپوی کالاها در گمرک هر روز رکورد جدیدی را ثبت میکند و همزمان قیمتها در بازار هر لحظه به قلههای جدیدی صعود میکند! ارزانی پنج، شش هزارتومانی دلار هم باعث ارزانی که نشد هیچ، حتی نتوانست جلو گران شدنها را بگیرد ولی البته همان یکی، دو هزارتومانی که این چند روزه بالارفت حسابی زور و بنیهاش بالا بود و دست نوازشی روی قیمتها کشید!
از مجلس و قضا که هر روز و دَمبهساعت برای ترخیص کالاهای در گمرک، توصیه و دستور و ابلاغ و مصوبه میآید، رئیس قوهمجریه هم که دستور اکید بلادرنگی صادر کردهاند، گمرک هم که صدایش از این همه دپوی کالایی درآمده و اعصاب درست و درمانی ندارد، اینکه با این همه، چطور است که آب از آب تکان نمیخورد، خودش نوعی هنرمندی و شعبده است که عوامل مربوط به این تعلل و تخلف و باری به هرجهتی، آن را بهطور شایستهای به اجراء در آوردهاند و با اینهمه برای همه چشمهای ناظر و ضابط و تأکید مکررها، جا خالی دادهاند و جایی خفتگیر نشدهاند!
در خبر است به قاعده ۱۱هزار مورد قانونی و مقرراتی در رابطه با مباحث مالی و بانکی و بهداشتی و بازرسی و استاندارد و تجاری و یک لیست بالابلند از این چیزها و ایضاً چند صد بخشنامه خلقالساعه ابلاغی متضاد و متناقض و کُندکننده، همه با هم و دست در دست هم و البته به کمک سازمانهای ریز و درشت و قد و نیمقد متولی و مدعی و مجری، چنان خاکریزی در مقابل ترخیص کالاها بر پا کردهاند که هیچ دپوی کالایی یارای گذر از این خان هشتم ندارد، حالا هرچه مسؤولین بالا دست، دستور و توصیه و تأکید، فرمایش کنند و کارگروه و ستادها مصوبههای خوشقد و بالا صادر نمایند، همچنان امورات بهصورت لاکپشتی و نمنم و با دل امن و یک دنیا بیخیالی جلو میرود و نهمیتوان یقه کسی را چسبید و نه میتوان تکلیف چیزی را معلوم کرد.
به نظر هوشنگخانی ما، با دستور و اولتیماتوم و ضربالاجل و یا احیاناً تهدید و ضرب و زور شاید امورات تکانی بخورد ولی هیچ چیزی درست نمیشود، بهتر است یک فکری برای صدر تا ذیل مقررات و قوانین و دستورالعملها بشود و برای تسهیل و سادهسازی و پالایش و زبده و خالص کردن آنها ضربالاجل تعیین گردد. که البته آن هم کار یک روز و دو روز نیست و دست دولت بعدی را میبوسد. علیالحساب همان مصوبات ترخیص به قید تعهد و ترخیص چنددرصد از کالا به اختیار گمرک، اجرایی شود و اگر گیروگرفتاری در تخصیص ارز و بانکمرکزی است پس فکر دلار باشید که بیمایه کار ترخیص فطیر است!
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.