حرفهای خودی و بیخودی سیمای واکسیناسیون ملی! بعضی از اتفاقات در این کشور در ظاهر خیلی خط و ربطی به هم ندارند اما همه از فرمولی نانوشته و حساب و کتابی ناگفته تبعیت میکنند که نتیجه همه آن اتفاقات به یک جا ختم میشود، حالا میخواهیم اسمش را رانت، اختلاس، دور زدن، پیچاندن […]
حرفهای خودی و بیخودی
سیمای واکسیناسیون ملی!
بعضی از اتفاقات در این کشور در ظاهر خیلی خط و ربطی به هم ندارند اما همه از فرمولی نانوشته و حساب و کتابی ناگفته تبعیت میکنند که نتیجه همه آن اتفاقات به یک جا ختم میشود، حالا میخواهیم اسمش را رانت، اختلاس، دور زدن، پیچاندن و یا فیالمثل بیدروپیکری گذاشت، فرقی ندارد، اگر موقع واکسیناسیون کادر درمان یکدفعه میبینی طرف خانواده و بستگان و دوست و آشنا را هم به واکسنپارتی دعوت کرده و یا زمان واکسن پاکبانان، کلی کارمند و مسؤول و خانوادههایشان واکسن زدند و یا در همین فقره اخیر واکسن زدن برخی کارکنان سیمای ملی که قرار است درگیر انتخابات شوند، واکسیناسیون به مجریان و برنامهسازان و خیلیهای دیگر (که احتمالاً در همین چندروزه صدایش در میآید) سر باز کرده و ایضاً عدهای سلبریتی نورچشمی و از مابهتران معلوم نیست از کدام امداد غیبی برایشان واکسن رسید و زدند به بدن، همه از یک قاعده و قانون تبعیت میکنند!
خیلی فرقی ندارد نوبت چه کسی است و مجوز برای که و برای چه صادر شده است، همیشه بساط قیقاج و رانت و حالوحول پهن است، البته باتوجه به تجربیات ایجاد شده، باید خدمتتان عرض کنم که این روند دور زدن و لاییکشیدن، آرامآرام دور میگیرد و سرعت و قدرتش زیاد میشود، فیالمثل در موقع واکسن کادر درمان، شاید فقط یکی، دو درصد تخلف و واکسنخواری وجود داشت ولی با گذر زمان و کارآزموده شدن عزیزان رانتی حواسجمع، کمکم کار بالا میگیرد و دیر نیست که مثلاً نوبت به یک گروه پرخطر دیگر که میرسد، صفر تا صد واکسنها سر از جایی دیگر در میآورد و آن عزیزان که باید واکسن میزدند را میفرستند آخر صف که یاد بگیرند واکسن گرفتنی است نه دادنی و زدنی!
انگار یک عده در یک جایی دور هم جمع شدهاند و صبح تا شب فکر میکنند که چگونه و چطور میشود هر موضوع و اتفاق و اقدامی را در این کشور تبدیل کرد به مایه حرص خوردن و سوهانکشی بر روح و روان مردم و ایجاد رنجش و نارضایتی، البته بعید نیست که این دورهم جمعشدنها هم اینطوری نباشد که حساب شده و برنامهریزی شده و دست پنهان و اینجور حرفها باشد، بلکه طبق همان فرمول نانوشته و حساب و کتاب ناگفته که اول کار عرض کردم، همیشه افرادی هستند که احساس خود مرد رندی زیاده از حد دارند و به محض اینکه کوچکترین فرصتی پیدا کنند، به صغیر و کبیر رحم نمیکنند و حاضرند پا روی گردن همه بگذارند تا بتوانند یا سود بیشتر به دست بیاورند یا به پست و مقامی برسند، یا واکسن بینوبت بزنند و یا فیالمثل از رانت دلار و خودرو و فولاد و سیمان و کوفت و زهرمار منتفع شوند.
از اتفاق کور کور را میجوید و آب گندیده گودال را، و این افراد بهطرز عجیبی همدیگر را خیلی زود پیدا میکنند و از هنر همداستانی و همافزایی و کارتیمی بهره میبرند و در ناراستی و ناصافی سنگتمام میگذارند و عاشق و سینه چاک حواسپرتی و یا اعتماد مسؤول و ناظر بالادست هستند که تختهگاز تا ته خط بروند!
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.