برق رفتگی از ماست‌!

                    حرف‌های خودی و بی‌خودی برق رفتگی از ماست‌!            یکی از دوستان خاطره‌ای تعریف می‌کرد از استاد فقید، جناب ارحام صدر، از چهره‌های سال‌های گذشته طنز سینما و تلویزیون که یک‌بار برای گرفتن دسته‌چک جدید به بانک می‌رود و همراه با درخواست خود، چند فقره چک‌های مخدوش که مربوط به دسته‌چک قبلی بود را […]

                    حرف‌های خودی و بی‌خودی

برق رفتگی از ماست‌!

           یکی از دوستان خاطره‌ای تعریف می‌کرد از استاد فقید، جناب ارحام صدر، از چهره‌های سال‌های گذشته طنز سینما و تلویزیون که یک‌بار برای گرفتن دسته‌چک جدید به بانک می‌رود و همراه با درخواست خود، چند فقره چک‌های مخدوش که مربوط به دسته‌چک قبلی بود را هم به متصدی بانک ارائه می‌دهد‌، از آنجا که یکی، دو تا از آن چک‌ها خیلی فرسوده و کناره‌هایش دارای پارگی شده و تکه‌های کوچکی از کاغذ چک‌ها جدا شده بود. متصدی بانک به این جناب می‌گوید اینها را موقعی می‌توانیم تحویل بگیریم که شما پشت چک بنویسی که این چک‌ها موقع تحویل به بانک این‌گونه بوده است و امضاء کنی‌، این بزرگوار هم با آن قریحه لطیف و طنازانه خود‌، پشت چک‌ها می‌نویسد‌، موش خوردگی از اینجانب است و امضاء می‌کند!

 خاطره‌ای دیگر هم از ایشان دارم که وقتی به چلوکبابی رفته بود‌، موقعی که دوغ را از پارچ داخل لیوان ریخت‌، مسؤول چلوکبابی را صدا زد و گفت‌، شوری این را می‌دانم که از نمک است‌، شلی آن هم که از آب است‌، فقط به من بگو چه کردی که سفید شده است‌! (اشاره به اینکه، این هرچه هست‌، دوغ نیست و ربطی به ماست ندارد).

 بگذریم …

           از صبح تا شب به‌گونه‌ای در رسانه‌های ملی و میلی و فضای مجازی و بیلبورد و تراکت و پیامک‌ها و خط‌ونشان‌های مسؤولین و مجریان و متصدیان حرف زده می‌شود که انگار ملت، تمام‌قد مقصر اول و آخر کمبود برق و خاموشی‌هاست‌!  هم زیاد مصرف می‌کنیم‌، هم یک خط در میان‌مان یک دستگاه ماینر در خانه راه انداخته‌ایم و به شغل شریف استخراج مشغول هستیم‌، هم اینکه به‌خاطر مصرف بی‌رویه آب در خانه و تولید و کشاورزی‌، باعث کمبود آن و از کار افتادن نیروگاه‌های برق آبی شده‌ایم و البته هرچند وقت یک‌بار هم گریزی به این می‌زنند که یکی از دلائل عدم نزولات آسمانی‌، گناه زیاد مردم است‌!

           خواستم از همین تریبون عرض کنم‌، عزیزان مسؤول و متولی‌، ما بهتر از شما می‌دانیم که نه عدم توسعه تولید برق و نه معدن‌کاری یک مشت دلار جهت دور زدن تحریم‌، نه اورهال بی‌موقع نیروگاه‌ها و نه هیچ چیز دیگر‌، دلیل کمبود برق نیست و برق رفتگی از ماست‌، بی‌برنامگی از ماست و حتی بی‌عرضگی هم از ماست!

البته اینکه‌، بعد از یکی، دو روز برق‌رفتگی در تهران‌، همزمان با بالا رفتن صدای پایتخت‌نشینان و به‌خصوص حضرات مدیر و وزیر و وکیل و جماعت گردن‌کلفت و کله‌گنده خصوصی و نهادی و بانکی‌، یک‌دفعه بزرگان برقی کشور به این نتیجه رسیدند که صنایع همکاری خیلی خوبی کردند و فعلاً تا چند روزی برق تهران نخواهد رفت‌، از عجایب روزگار است‌، که همه مصیبت‌های بی‌برقی از مردم است ولی همت صنعتگران، برق را به پایتخت برمی‌گرداند! و البته کم‌وکسری برق تهران بزرگ به‌طور مساوی بین بقیه نقاط کشور تقسیم می‌شود تا خدای ناخواسته کسی به‌خاطر سهم اندک خود در خاموشی‌ها‌، گله و شکایتی نکند و عزیزان مرکزنشین دعایشان کنند!

قطع است گهی آب و گهی برق و گهی گاز با این سه، گهی هم تلفن می‌شود انباز

 محروم کم و بیش خود از این نعماتیم گویند ولیکن وزرا و وکلا باز:

المنّه‌لا… که کمبود نداریم صادر شود از ما نه فقط برق که هم گاز

 چون معرکه در معرکه در معرکه گردید هر کس به هوا و هوس خویش زند ساز

 یک عده پی غارت سرمایه ملّی جمعی پی اندوختن مال به صد آز

 من در عجبم گربه کجا رفت حیایش گیرم که در دیگ چو دروازه بود باز

 

                                                                                                هوشنگ‌خان

                         

شعر از شاعر گرامی‌، عباس خوش عمل کاشانی