مقایسه اجمالی و نگاهی به سبکهای مدیریت علمی و مدیریت در اسلام محمدرضا امیدیان اردیبهشت ۱۴۰۰ وقتی سخن از سبکهای مدیریتی به میان میآید، ناخودآگاه مدیریت علمی و تئوریسنهای آن در ذهن تداعی میشود و همواره اینگونه استنباط بوده که شکوفایی تمدن بشری و پیشرفتهای علمی طی سالها و قرون گذشته درخصوص توسعه مداوم و […]
مقایسه اجمالی و نگاهی به سبکهای مدیریت علمی و مدیریت در اسلام
محمدرضا امیدیان
اردیبهشت ۱۴۰۰
وقتی سخن از سبکهای مدیریتی به میان میآید، ناخودآگاه مدیریت علمی و تئوریسنهای آن در ذهن تداعی میشود و همواره اینگونه استنباط بوده که شکوفایی تمدن بشری و پیشرفتهای علمی طی سالها و قرون گذشته درخصوص توسعه مداوم و مدیریت سازمانها و کارخانجات و شرکتها و همچنین بهکارگیری نیروهای ماهر و توانمند و ایجاد انگیزه درکارکنان، به منظور تولید بیشتر و کاهش هزینهها، مرهون تئوریهای مدیریت علمی بوده است. در سالها و قرون گذشته دانشمندانی مانندتیلور (Frederick Winslow Taylor) – التون مایو(Elton Mayo) ماکس وبر(Max Weber) و دیگران با ابداع و با طرح تئوریهای مدیریتی از قبیل کلاسیک، نئوکلاسیک و ساختگرایان تلاش نمودند به منظور بالا بردن تولید و کاهش هزینههای صنعتی کارخانجات، تئوریهای خود را ارائه دهند که در زمان خود با توجه به فرهنگ سرمایهداری که سرمایهگذاران میتوانستند از این راه سرمایههای خود را افزایش و چند برابر نمایند بسیار مورد توجه بودند. اما در پشت پرده این تئوریها همواره ضعفها و عدمتوجه به خواستههای انسانهایی بوده که بهدلیل نیاز به درآمد تن به کارهای سخت و زیانآور میدادند که نشاندهنده کامل نبودن تئوریها و اشکالات متعددی است که در آنها مشاهده میشود. بنابراین پذیرفتن این تئوریها بهطور کامل در اصل، ما را مجبور میسازد که تفکری ماشینی داشته باشیم و انسانها را ابزاری در دست این تئوریها بدانیم. زیرا از دیدگاه برخی از این ابداعکنندگان تئوریها مانند کلاسیک همه کارکنان باید یک بازده معین و مشابه داشته باشند در غیر اینصورت قابل قبول نخواهد بود.
بهنظر میرسد؛ برای نمونه تئوری کلاسیک بیشتر و شاید فقط در زمان خودش و براساس فرهنگ و مکتبی که پایهگذاری شده کاربرد داشته باشد و نه قابل تعمیم به زمان کنونی. شک نیست که این تئوری ممکن است نکات مثبتی نیز داشته باشد که در این صورت میتوان از نکات مثبت آن در جهت کارهای مدیریتی در صورتی که با جهانبینی و مبانی و اصول اسلامی مغایرت نداشته باشد استفاده نمود. بهدنبال آن نئوکلاسیکها نیز دنبالهروی کلاسیکها اما به شکل جدیدتری بودند. تفکر آنها براین بود که از طریق مباحث روانشناسی کارخانجات را به سود حداکثری رسانده و بهرهوری و تولید را به حداکثر رسانند و برای اینکار آنچنان در روح و روان فرد تسلط یابند تا حداکثری کارایی فرد حادث شود. برای نمونه التون مایو معتقد بود که برای کارایی بیشتر میتوان زمان استراحت آنان را افزایش داد و با پاداش و دادن امتیازات دیگر آنها را وادار به کار بیشتر نمود. همچنین باید مواظب بود که کارکنان پاداش خودرا بهطور کامل دریافت ننمایند. زیرا در این صورت میل به کار بیشتر در آنها از میان میرود و به نوعی باید مدیران گروکشی را مدنظر خود قرار دهند تا فرد نهایت کارایی را از خود بروز دهد! گرچه آزمایشات التونمایو در کارخانجات وسترن الکتریک به ظاهر نشان از گروهی کار کردن کارکنان و علاقه آنها براساس سازمان غیررسمی داشت لیکن مایو بهدنبال کمک به کارکنان نبود بلکه میخواست درآمدزایی کارخانجات آن زمان افزایش یابد تا به سرمایهداران سود و منفعت بیشتری برسد. به عبارت دیگر نئوکلاسیکها با استفاده از بررسی رفتارهای روانشناختی و روانشناسی، قصد داشتند کارکنان را به کار بیشتر ترغیب نمایند تا کاردهی وکارایی آنان بالاتر رود. پس از نئوکلاسیکها، تئوریهای دیگری نیز تحت عنوان بروکراسی یا دیوانسالاری که تئوریسین آن ماکسوبر بود قد علم نمود.
طبق این تئوری؛ وبر معتقد بود که قدرت براساس مقام است و مقام براساس تخصص و صلاحیت بهوجود میآید و کارکنان موظف هستند اطاعت کامل و بیچون و چرا از رئیس سازمان داشته باشند تا بهزعم او اصالت بروکراسی تا ابد ادامه یابد. اطاعت بیچون وچرا از رئیس سازمان موجب نادیده گرفتن نقش فرد در سازمان شده و در درازمدت باعث بیعلاقگی فرد در سازمان شده و او خود را برده رئیس خود میداند هرچند که رئیس وی براساس عدالت وحق و انصاف عمل ننماید. نکته دیگر در این تئوری این است که چه کسی تشخیص میدهد که نظام بروکراسی در سازمان براساس مشروعیت و منطق ایجاد شده است؟ چه مکانیسم کنترلی در این خصوص وجود دارد؟به عبارت دیگر بازخورد (Feed back) سیستم چگونه عمل میکند؟ آیا دستورات مافوق و یا دستورالعملهای سازمانی بهصورت عمودی از رأس هرم سازمان به پایین باعث خستگی کارکنان نمیشود؟ و پرسشهای دیگری که در این مقاله با توجه به ضیقوقت پرداختن به آنها میسور نمیباشد. برخلاف تئوریهای گفته شده، در دین مبین اسلام درخصوص سبکهای مدیریتی و رهبری سازمان آیات قرآن کریم و احادیث ائمهاطهار برد و اصل اساسی تکیه دارند یکی اصل محبت و دوستی که نشاًت گرفته از لزوم احترام به مؤمنین و مهر و محبت به انسانهاست که موجب شکوفایی آنها میشود و دیگری مدارا و دوستی با زیردستان است.
بنابراین مدیرانی در کارشان موفق هستند که امور زمامداری خود را براساس دوستی و ملاطفت انجام دهند و برای کارکنان خود ارزش قائل شوند و از طریق احترام متقابل چرخهای صنعت را به گردش درآورند آنهم نهتنها برای کسب درآمد و سرمایه. در این صورت فرد خود را جزئی از سازمان دانسته و تنها جسم او در سازمان نیست، بلکه قلب او نیز برای سازمان میتپد. در همین خصوص اشاره به آیه۸۸ سوره حجر در قرآنکریم آنجا که میفرماید «ای پیامبر بال و پَر خود را برای مؤمنین فرود آور و آنها را در زیرچتر خود بگیر و در آغوش گرم خود پذیرا باش» و همچنین حضرت علی(ع) در نامه خود به مالکاشتر میفرمایند:
ای مالک قلبت را نسبت به ملت خود مملو از رحمت و محبت و لطف کن و نسبت به آنان حیوان درندهای مباش که خوردن آنان را غنیمت میشمارد زیرا آنها دو گروه بیش نیستند یا برادران دینی تو هستند و یا انسانهایی همچون تو در آفرینش. و نیز آن بزرگوار نحوه صحیح مدیریت را آنچنان به زیبایی بیان میکند که ضمن حذف بردن آبروی زمامدار آنها را به کار بیشتر وادار مینماید مانند رفتار با محمدبن ابوبکر. آن حضرت در بخش بهکارگیری افراد جهت پست و سمت سازمانی تأکید بر مورد آزمایش قرار دادن افراد دارند. چنانچه در قسمت دیگری به مالک اشتر میفرمایند:
سپس در کارهای کارمندانت بنگر و آنها را با آزمایش و امتحان بهکار وادار و از روی میل و استبداد آنان را مجبور به پذیرش کاری نکن. طبیعتاً این خود یک اصل کلی در انتخاب کارمند واجدشرایط است و موضوع دیگر انتخاب افراد باتجربه است و در این خصوص نیز میفرمایند:
و از میان آنان که مورد آزمایش قرار گرفتهاند افرادی که دارای تجربه بیشتر و پاکتر و باصداقت هستند انتخاب کن. یعنی تعهد در کنارتخصص. و اینها تنها گوشه بسیاربسیار کوچکی از سبک مدیریت در اسلام است که در این مقاله بدان اشاره شده. و اگر بخواهیم در این خصوص بررسی کاملتری داشته باشیم، آنقدر مطالب بسیار خوبی از قرآن کریم و دستورات ائمهاطهار وجود دارد که در صورت مرتب کردن آنها میتوان سرلوحه کار مدیران قرار گیرد. مدیرانی که اگر از ابتدا و کودکی شناسایی شوند و آموزشهای لازمه را ببینند، میتوانند موفقتر عمل نموده و چرخهای صنعت را بهخوبی به حرکت درآورند.
ضمائم مورد استفاده:
تئوریهای مدیریت، کمال پرهیزکار، انتشارات دیدار
مدیریت اسلامی، محمدحسن نبوی. انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.