بحران کمآبی و احتمال وقوع ناامنی غذایی در ایران! با افزایش بارشها در سال۱۳۹۸ برخی از کارشناسان و صاحبنظران معتقد بودند که دوره خشکسالی طولانی در ایران روبه اتمام است، اما با کاهش چشمگیر بارشها در سالجاری تهدید خشکسالی جدیتر شده است. بسیاری از مطالعات علمی نشان میدهد که خشکسالی و کمبارشی بر کاهش […]
بحران کمآبی و احتمال وقوع ناامنی غذایی در ایران!
با افزایش بارشها در سال۱۳۹۸ برخی از کارشناسان و صاحبنظران معتقد بودند که دوره خشکسالی طولانی در ایران روبه اتمام است، اما با کاهش چشمگیر بارشها در سالجاری تهدید خشکسالی جدیتر شده است. بسیاری از مطالعات علمی نشان میدهد که خشکسالی و کمبارشی بر کاهش محصول تأثیرگذار است. خشکسالی و عواقب آن تهدیدی برای امنیت غذایی است. طبق پیشبینیها و شواهد موجود، امسال در ایران سالی کمآب و کمبارش را شاهد هستیم. میزان بارشها در کشور طی سال آبی زراعی جاری نسبت بهمدت مشابه در سال گذشته ۵۰درصد کمتر گزارش شده است. وضعیت کنونی ایجاب میکند که براساس سیاستهای کلی اسناد بالادستی مانند برنامه ششم، اقدامات مؤثری در جهت مدیرت این بحران احتمالی صورت بپذیرد. امنیت غذایی یعنی دسترسی فیزیکی و اقتصادی به غذای مناسب، ایمن و مغذی برای زندگی فعال و سالم که موردپسند و سلیقه آنهاست. امنیت غذایی یکی از مهمترین مؤلفههای امنیت انسانی است. ناامنی غذایی، عزت نفس یک ملت، بهعنوان ستون اصلی توسعه و استقلال ملی، را تخریب و با ایجاد اختلال در انباشت سرمایه اجتماعی، کنشهای جمعی را بسیار پرهزینه میکند. به دلیل وجود این رابطه مهم و تنگاتنگ، ارتقای سطح امنیت غذایی در قانون اساسی، قوانین و سیاستهای کلی برنامههای دوم، سوم، چهارم و ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و سند چشمانداز جمهوری اسلامیایران در افق سال۱۴۰۴ هجری شمسی، مورد توجه خاص و ویژه قرار گرفته است. عرضه باثبات مواد غذایی نقش اساسی در امنیت غذایی جامعه دارد و نهایتاً میتواند پایداری و استمرار امنیت غذایی را تضمین نماید. امروزه بحران آب در سطح جهانی بروز یافته است. توسعه صنعتی، رفاه انسانی، سلامت و امنیت غذایی، همگی در گروی بهرهوری بهینه از منابع آبی هستند. بحران آب میتواند نقش بهسزایی را در ایجاد ناامنی غذایی در جامعه ایفاء نماید. در سالهای اخیر، روشهای ناپایدار کشاورزی موجب عدم پایداری در تولید شده و امنیت غذایی را به مخاطره انداخته است. عواملی مختلفی امنیت غذایی را تحتتأثیر قرار میدهند عوامل مختلفی همچون: محدودیت زمینهای کشاورزی، کمبود آب، افت سرمایهگذاری در زمینه تحقیقات کشاورزی و افزایش ضایعات غذایی از جمله مهمترین مؤلفههای مؤثر بر نا امنی غذایی محسوب میشوند. توجه به راهکارهای مقابله با این تهدیدها حائزاهمیت است. شواهد نشان میدهند که با توجه به قابلیتهای تولیدی کشور، در صورت توسعه کشاورزی از طریق افزایش عملکرد محصولات در واحد سطح، کنترل آفات و بیماریها، افزایش بازه آب و خاک، کاهش ضایعات تولیدی، اصلاح الگوی تغذیه امکان دستیابی به امنیت غذایی پایدار در سطح کلان وجود دارد. اگر از بخش کشاورزی انتظار دستیابی به امنیت غذایی را داشته باشیم به نوعی با یک تناقض مواجه خواهیم شد، زیرا بخش کشاورزی ایران بهعنوان مسؤول تأمین غذای جامعه، اغلب ضعف در زیرساختها و عوامل مؤثر در ارتقای بهرهوری کشاورزی را بهوسیله آب و منابع آبی جبران نموده است. حال آب هم به اندازه کافی برای این امر را در اختیار نداریم تا بتوانیم ضعفهای دیگر را لاپوشانی نماییم. از طرف دیگر کشاورزان در ۵۰ سال گذشته از هر یک واحد ارزشافزوده این بخش بین ۱۳ تا ۳۰ درصد سهم داشتهاند. این امر نشان میدهد که علاوه بر ناکارآمدی بخش کشاورزی فعالیت در بخش کشاورزی از صرفه افتاده است. در سال ۱۳۹۸ برای اولینبار طی ۵۰سال گذشته سرمایهگذاریها و تشکیل سرمایه در ایران به قدری دچار بحران شد که کل سرمایهگذاریها در آن سال حتی قادر به جبران استهلاک هم نبوده است. این خطر مهاجرت از روستا را هر چه بیشتر نشان داده ممکن است مسأله امنیت غذایی حادتر میشود. این مسأله در حالی رخ میدهد که اسناد بالادستی بسیار خوبی مانند سیاستهای کلی نظام در مورد منابع آب، راهبردهای توسعه بلندمدت منابع آب و برنامه ششم توسعه پیرامون بحث مدیریت منابع آب وجود داشته که خود میتواند برای برنامهریزی و رفع مشکلات حوزه آب و بهبود شرایط آن مؤثر واقع شود. امید است که هر چه زودتر به این مسأله توجه ویژه شده و قوانین و سیاستهای موجود در مقام عمل اجرایی شوند.
زانا مظفری؛ دکترای اقتصاد منابع و استاد دانشگاه کردستان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.