موجرها و رسم انصاف…

موجرها و رسم انصاف…          اینکه ما مردم‌، خیلی وقت‌ها از دست حرف گوش ندادن و به فکر مردم نبودن و درک درستی از وضعیت خلق‌‌ا… نداشتن مسؤولین و مدیران گله و شکایت می‌کنیم و همه را زیر سر خبر نداشتن سواره از حال پیاده و شاید حفظ منافع خودی و بی‌خودی توسط برخی […]

موجرها و رسم انصاف…

         اینکه ما مردم‌، خیلی وقت‌ها از دست حرف گوش ندادن و به فکر مردم نبودن و درک درستی از وضعیت خلق‌‌ا… نداشتن مسؤولین و مدیران گله و شکایت می‌کنیم و همه را زیر سر خبر نداشتن سواره از حال پیاده و شاید حفظ منافع خودی و بی‌خودی توسط برخی مسؤولین می‌دانیم، به جای خود‌، ولی موقعی که خودمان در وضعیتی مشابه قرار می‌گیریم و در جایی که سوار بر خر مُراد هستیم و زور و موقعیتی در دست داریم‌، حواسمان به پیاده‌ها هست که پای کسی را لگد نکنیم و دلی را نشکنیم و رسم انصاف و اخلاق را به جا بیاوریم و مر قانون و قواعد را رعایت کنیم؟!

    البته که خیلی از ما مردم، همین‌طور هستیم و اگر کسی و یا کسانی غیر از این می‌گویند‌، معاند و سر در آخور دشمنان دارند ولی طرف حرف و حساب ما با آن معدود عزیزان و همشهریان و هم‌ولایتی و همسایگانی است که وقتی دست بالا را دارند و در موضع قدرت‌اند و حرف و عملشان نافذ‌، به‌طور کل فراموش می‌کنند که این جناب سیب! کلاً در حال چرخش است و دائماً یکسان نباشد حال دوران و همینه که هست و باش تا صبح دولتت بدمد و خودت بمال و این قسم دُرافشانی‌ها همان بی‌خبری از حال پیاده و دور زدن معرفت و انصاف و مردم‌داری است.

     فرقی هم ندارد‌، چه کارمند و حقوق‌بگیر باشی و چه کاسب و تاجر و چه صاحبخانه و موجر‌، آنکه به‌عنوان ارباب‌رجوع نزد تو می‌آید و یا وظیفه و کاری که برای آن حقوق می‌گیری و یا مشتریان کالا و خدماتی که ارائه می‌دهی و یا مستأجری که خانه و مغازه و ملک تو را اجاره کرده و یا به‌دنبال اجاره کردن است‌، همه اینها در برابر جنابتان حکم پیاده و دست پایین را دارند و شما سوار و قدر قدرت و فعال مایشاء!

کافی است که یک دودوتای ساده انجام دهید و ببینید اگر شما جای طرف مقابل بودید و آن بنده خدا همین رفتار و گفتاری که شما در مقابل او انجام داده‌اید‌، با شما انجام می‌داد‌، به‌نظرتان درست و منطقی و انسانی بود و یا این چیزها که نبود بماند‌، اخلاق و انصاف و قانون‌، کیلومترها با آن فاصله داشت!

    خیلی هم برای به‌دست آوردن این مقایسه به خودتان سخت نگیرید‌، کافی است با خودتان روراست باشید‌، کسی که نیست خودتان‌، خودتان و خدای خودتان!

    البته اینکه اوضاع بد است و گرانی بیداد می‌کند و اعصاب ندارم و حقوق کم می‌دهند و خرج و دخل جور در نمی‌آید و هزینه زندگی بالا رفته است و مال خودم است و اختیارش را دارم و آیا کسی به فکر ما بوده که ما به فکر دیگران باشیم و این قسم حرف‌ها‌، همه‌اش به کم‌وبیش درست هم که باشد‌، خط و ربطی به اینکه قرار است ما در مدار انسانی و اخلاقی و قانون بمانیم و یا از آن خارج شویم ندارد و هیچ کسی با نامه اعمال دیگری در برابر عدالت خداوندی قرار نمی‌گیرد.

 بزرگواران صاحبخانه و موجرهای عزیز که درآمد اجاره، کمک خرجی آنها و یا حتی تنها درآمدشان حساب می‌شود‌، بله حق با شماست برخی هزینه‌ها چند برابر شده است و گذران زندگی با اجاره و رهن سال گذشته سخت و یا نشد است‌، اما دو چیز را فراموش نکنیم‌، اولاً حقوق و درآمد خیلی از مستأجرها چند برابر که هیچ‌، حتی نیم‌برابر هم نشده و اینکه ممکن است با مراعات حال مستأجر و افزایش اندک اجاره‌بهاء‌، به زحمت بیفتید. ولی این را هم لحاظ کنید که اگر خانواده‌ای نتواند از پس اجاره بربیاید، به هزار و یک مشکل و مصیبت می‌افتد و چه بسا کانون خانواده و آینده فرزندان با خطر روبه‌رو شود‌، پس سختی اندک را به‌ازای آرامش خانواده‌ای دیگر و مهم‌تر از همه رضایت خداوند به جان بخرید که راه دوری نمی‌رود و از هر دست بدهید‌، با همان دست پس می‌گیرید.  

                                                                                    هوشنگ‌خان