نقش ریزگرد‌ها در آلودگی هوا

   گروه محیط‌‌زیست- پدیده گرد و غبار یا در اصطلاح هواشناسی ‪Dusthaze شامل گرد و خاک معلق خشک و ریزی در هواست که مسافت‌های ‫وسیعی را پوشانده و به وسیله باد پراکنده شده و در نهایت ته‌نشین می‌شود. ریزگرد‌ها سبب افزایش غلظت ذرات معلق به‌خصوص ذرات معلق کم‌تر از ۱۰ میکرون می‌شود. این ذرات معلق […]

   گروه محیط‌‌زیست- پدیده گرد و غبار یا در اصطلاح هواشناسی Dusthaze شامل گرد و خاک معلق خشک و ریزی در هواست که مسافت‌های وسیعی را پوشانده و به وسیله باد پراکنده شده و در نهایت ته‌نشین می‌شود. ریزگرد‌ها سبب افزایش غلظت ذرات معلق به‌خصوص ذرات معلق کم‌تر از ۱۰ میکرون می‌شود. این ذرات معلق در هوا، باقیمانده ذرات گرد و خاکی است که بر اثر طوفان شن، معلق مانده است و به همین دلیل در شرایط یاد شده، دید عمودی و افقی کاهش می‌یابد. زمانی که پدیده گردوغبار در نوع حاد خود رخ می‌دهد، سبب کاهش شدید دید افقی شود و حتی باعث لغو پرواز هواپیما‌ها و به خطر افتادن سلامت انسان‌ها می‌گردد.

به‌طور کلی می‌توان دلیل انتشار گرد و غبار را عوامل زیر برشمرد:

کاهش بارندگی و میزان رطوبت هوا

خشکسالی

نبود پوشش گیاهی مناسب

تغییرات فشار هوا و وزش باد شدید

خسارتهای ناشی از گرد و غبار

الف) اثر بر سلامتی

مهم‌ترین تأثیرات ذرات معلق بر سلامتی انسان به گونه‌های ذیل تقسیم‌ می‌شود:

آسیب‌های قلبی و تنفسی

تأثیرات بر مکانیسم‌های دفاعی و تصفیه‌ای

بروز و تشدید آسم

تأثیرات سرطانی

به گزارش مناقصه‌مزایده، محل و مقدار نشست ذرات در دستگاه تنفسی، تابعی از فاکتورهای فیزیکی معینی است که مهم‌ترین آنها، اندازه ذرات می‌باشد.

ذراتی که در قسمت گلو و حلق گرفته می‌شوند عموماً وارد دستگاه هاضمه شده و در مدت نسبتاً کوتاهی دفع می‌گردند، ذراتی که وارد نای می‌شوند به وسیله مخاط از جریان هوای تنفسی جدا می‌شوند و در نهایت به دستگاه هاضمه راه می‌یابند. ذراتی که به برونش‌ها می‌رسند خیلی کندتر حذف می‌شوند. این‌که چه ذراتی در چه جاهایی از سیستم تنفسی رسوب می‌کنند تابع قطر ذره، سرعت تنفس و حجم تنفس است. ذرات بسیار ریز می‌توانند به اعماق ریه راه یابند و برای زمان طولانی در سیستم تنفسی باقی بمانند.

برخلاف اغلب آلاینده‌ها، خطرات ناشی از ذرات معلق بر اثر واکنش‌های زیان‌آور بیوشیمیایی نیست بلکه اثرات تحریک‌کنندگی این مواد است که آن‌ها را در دسته‌ آلاینده‌های محیطی قرارداده است. عوارض خطرناک این مواد رابطه مستقیم با قطر، شکل و سطح این نوع ذرات دارد. این نوع آلاینده‌ها باعث التهاب در نسوج بدن (به‌خصوص شش‌ها) می‌گردند و موجب زخم بافت‌ها و یا حتی سرطان می‌شوند.

ذرات گرد و غبار، ذراتی با قطر کم‌تر از ۱۵۰ میکرون می‌باشند، اما ذراتی با قطر متوسط کم‌تر از ۱۰ میکرون خطرناکتر و از نظر اثرات سوء مورد توجه هستند. زیرا این ذرات برای مدت طولانی در هوا به‌صورت معلق باقی می‌مانند. ذرات با قطر متوسط کم‌تر از ۵ میکرون می‌توانند به سیستم تنفسی نفوذ کرده و وارد نایژک‌‌ها گردند. ذرات معدنی به‌علت شکل خاص آیرودینامیکی به‌راحتی در هوا معلق می‌گردند بنابراین اثرات وخیم‌تری نسبت به ذرات معلق معمولی دارند.

ب) سایر اثرات

در کنار اثرات سلامتی تأثیرات دیگری نیز وجود دارند که می‌توانند مخاطره‌آمیز باشند. آن‌ها عبارتند از:

آسیب به حیوانات و گیاهان

آسیب به مواد و خواص آن‌ها

آسیب به ابنیه تاریخی و فرهنگی

کاهش قابلیت دید

حالا هنگام عمل است!

محمد درویش، از مدیران سازمان محیط‌زیست در این زمینه می‌گوید همیشه در مواجهه با هر چالشی به ویژه در حوزه محیط‌زیست این امید در من شکل می‌گیرد که شاید از پس این چالش و دشواری، قرار است که توجهی درخورتر به محیط‌زیست شده و جایگاه ملاحظات محیط‌زیستی به مرتبه‌ سزاوارانه‌اش در سبد اولویت‌های راهبردی کشور بازگردد.

از همین رو، ماجرای طغیان ریزگرد‌ها در ایام جاری و قدرت‌نمایی در آسمان استان‌های کشور، برای من نویدبخش روزهایی طلایی و سبز برای طبیعت وطن است. چرا که تاکنون کم‌تر با چنین حجمی از خبرهای محیط‌زیستی و تفاسیر و تحلیل‌های علمی منتج از آن در صدر اخبار رسانه‌های دیداری و شنیداری و صفحات نخست روزنامه‌های پرشمارگان کشور مواجه بوده‌ایم.

 اما شوربختانه، این سکه یک روی دیگر هم دارد! این که چرا باید معضلات و بحران‌های محیط‌زیستی تا نزدیکی‌های کاخ پاستور و سعدآباد برسد تا ما دریابیم که باید برای یک بار هم که شده با عالی‌‌ترین مقامات کشورهای همسایه برای رفع معضلات محیط‌زیستی به گفت‌و‌گو بنشینیم؟ مگر آن‌ها که در اهواز و آبادان و ماهشهر و بوشهر و ایلام و سنندج و کرمانشاه و … زندگی می‌کنند، هموطنان ما نیستند؟ مگر مردم محروم میان‌کنگی که سال‌هاست در دشت سیستان مهمان همین گرد و غبار هستند، خون کم‌رنگ‌تری از ما دارند؟ پس چرا برای تحقق عملی و عینی شعار عدالت‌محوری هم که شده، محیط‌زیست را جدی نگیریم و به پایداری‌اش در گستره‌ی کشور نیاندیشیم؟ اصلاً مگر روح نهفته در اصل ۵۰ قانون اساسی ما همین را به من و تو دیکته نمی‌کند؟

 اتفاقاً نخستین گروهی که از تخریب محیط‌زیست همواره در معرض بیش‌ترین آسیب قرار داشته و دارند، همین اقشار آسیب‌پذیر و محروم هستند. بنابراین، دولت عدالت محور باید بیش‌تر از هر دولت دیگری در اندیشه‌ حفظ محیط‌زیست برآید و کارمایه‌هایش را در این مسیر به قلیان و حرکت درآورد. نه این که وقتی پای احداث جاده‌ای در میان آمد؛ زمانی که خواستیم کارخانه‌ای را بسازیم و هنگامی که درصدد بنای یک سد جدید مخزنی برآمدیم، ماتریس‌های ارزیابی را به گونه‌ای تحلیل و ترسیم کنیم که بشود به راحتی گرایه‌های محیط‌زیستی را در پای مزیت‌های اقتصادی طرح‌ ذبح کرد.

 چنین است که امیدوارم این بار، توجه به حل ریشه‌ای معضل گرد و غبار فزاینده درکشور، از مرز مدیریت بحران گذر کرده و از منظر مدیریت پیشگیری بکوشیم تا مناسب‌‌ترین سرمایه‌گذاری‌ها را در این حوزه سامان داده و مدیریت کنیم.

 نمونه‌برداری از ریزگردهای موجود در هوای کشور، تعیین منشأ دقیق این ریزگرد‌ها – به تفکیک درون و برون کشوری – تعیین سهم هر کشور در تولید این ریزگردها، یافتن دقیق محل‌های برداشت در داخل کشور و نیز کشورهای عراق، سوریه، عربستان، کویت، قطر و امارات متحده عربی و سرانجام بررسی مناسب‌‌ترین گزینه برای تثبیت زیست‌شناختی (بیولوژیک) عرصه‌ها و کانون‌های فعال فرسایش بادی، در شمار مهم‌ترین اولویت‌ها و دستور کار پیمان مشترکی باشد که از تعامل فرامنطقه‌ای کشورهای یادشده با محوریت ایران می‌تواند به‌ وجود آید. پیمانی که درصورت شکل‌گیری می‌تواند علاوه بر مقاصد زیست‌محیطی، گامی استوار در مسیر نزدیکی دولت‌‌ها و ملت‌های منطقه محسوب شده و از دامنه‌ کدورت‌‌ها بکاهد. چرا که وجود یک دشمن واحد در حوزه‌ محیط‌زیست می‌تواند این پیام سبز را به همه‌ مردم منطقه بازتاب دهد که: ما همه با هم هستیم و آماده‌ مقابله با هر تهدیدی که پایداری زیستگاه مشترکمان را خدشه‌دار کند.

 در این میان، البته نباید نقش کشور ترکیه را نادیده گرفت. درحقیقت، ترکیه نیز با زدن سدهای متعدد بر سرشاخه‌های دجله و فرات، همان بلایی را بر سر این دو رودخانه و اراضی پایابش در دشت حاصلخیز بین‌النهرین آورده است که افغانستان بر سر هامون و صدام حسین بر سر هورالعظیم و خودمان بر سر گاوخونی و پریشان و طشک و بختگان و ارومیه و هورالهویزه و … آورده و می‌آوریم.

 درحقیقت، اگر قرار است که عرصه‌های تولید رسوب را مهار کرده و تثبیت کنیم، باید دولت‌های منطقه را ملزم کنیم تا حق‌آبه‌ تالاب‌‌ها را بپردازند و بدین‌ترتیب از به‌وجود آمدن یا گسترش سطوح جدیدی برای تولید رسوب ممانعت به عمل آوریم. همچنین باید از گسترش دیمزار‌ها در دامنه‌های پرشیب ممانعت آوریم و به بهای خودکفایی موقتی تیشه به ریشه‌ پایداری منطقه نزنیم.

 واپسین نکته برمی‌گردد به تالاب‌های هورالعظیم و هورالهویزه که بیش از نیم میلیون هکتار از اراضی همجوار خود را متأثر می‌کنند. بررسی‌های دورسنجی نشان می‌دهد که دریاچه‌ این تالاب‌‌ها یکی از مناطق رسوب‌گذاری توفان‌هایی بوده است که از سوی صحرای رب‌الخالی در عربستان سعودی سرچشمه می‌گرفته. اینک اما به دلیل خشک شدن این تالاب‌‌ها و محیط‌های آبی ارزشمند، نه‌تنها خاصیت مکش رسوب خود را از دست داده‌اند، بلکه با انباشت نهشته‌های ریزدانه‌ حاصل، به همراه رسوبات بسیار ریز نمکی کف بستر خود، در هنگام وزش بادهای جنوب غرب به شمال شرق، بر وخامت و غلظت آلودگی هوا نیز می‌افزایند. رخدادی که مردم ایران بیش‌تر از هر زمان دیگری آن را در طول دومین و سومین هفته از تیرماه ۱۳۸۸ درک کرده‌اند و البته خوزستانی‌های خونگرم دو سال است که آن را با پوست و خون خود تاب آورده‌اند.

 امید که این بار درس گرفته و به جای شعار دادن، عمل کنیم و بکوشیم تا چالش پیش رو را به فرصت و مزیتی ناهمتا بدل سازیم.

http: //mohammaddarvish.com

air.tehran.ir

سایت شرکت کنترل کیفیت هوا وابسته به شهرداری تهران

www.taraznews.com

khouznews.ir

tnews.ir

asreabadan.ir

khabarkhodro.com

 www.55online.ir