طبق برنامهریزیهای ستاد احیای دریاچه ارومیه، سطح تراز این در یاچه میبایست در سال ۱۴۰۶ به ۱۲۷۴٫۱ متر برسد این در حالی است که در حالحاضر تراز آب دریاچه ارومیه ۱۲۷۱٫۱۶ متر است که نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۶۰ سانتیمتر کمتر میباشد. البته مسعود باقرزاده؛ رئیس حوضه آبریز دریاچه ارومیه، یکی از دلایل […]
طبق برنامهریزیهای ستاد احیای دریاچه ارومیه، سطح تراز این در یاچه میبایست در سال ۱۴۰۶ به ۱۲۷۴٫۱ متر برسد این در حالی است که در حالحاضر تراز آب دریاچه ارومیه ۱۲۷۱٫۱۶ متر است که نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۶۰ سانتیمتر کمتر میباشد. البته مسعود باقرزاده؛ رئیس حوضه آبریز دریاچه ارومیه، یکی از دلایل این کاهش را عدم رهاسازی ۶۴۰ میلیون مترمکعب آب از سدها طبق توافق وزارت به سمت دریاچه میداند و میگوید از این مقدار تاکنون بیش از ۲۴۰ میلیون مترمکعب رهاسازی نشده است. اما داریوش مختاری؛ کارشناس حوزه مدیریت منابع آبی، معتقد است که دریاچه ارومیه پس از سیلابهای زمستان ۱۳۹۵، نفسی تازه کرد. پس از آن، دوباره، راه بیبازگشت خود را در مسیر نابودی ادامه داد. میتوان گفت؛ این اندک زنده شدن این دریاچه در آن زمان، نهتنها ارتباطی به برنامههای ستاد احیای دریاچه ارومیه نداشت، بلکه محصول یک سیلاب ناگهانی با دوره بازگشت طولانی (۱۰۰ ساله) بوده است. مختاری؛ با بیان اینکه هیچکدام از تالابهای کشور وضعیت خوبی ندارند، اظهار کرد: اکنون تالابها منعکسکننده خروجی و برآیند مدیریت آب در کشور هستند و مدیریت نادرست آب به ویژه مدیریت آب کشاورزی در بالادست حوزههای آبریز، همچون آواری بر سر تالابها که جزء ارزشمندترین سرمایههای زیستمحیطی کشور هستند، فرو میریزند. به گفته وی؛ وضعیت تالاب دریاچه ارومیه نشان میدهد که دچار وارونگی در مدیریت آب هستیم؛ ابتدا ظرفیتهای فراتر از توان بومشناختی پهنههای آبریز در بالادست پدید آوردهایم، شریان حیاتی رودخانههای بالادست قطع شده، کشاورزی توسعه داده شده، پس از آن به تدریج دریاچه خشکیده است. این کارشناس حوزه مدیریت منابع آب، اظهار کرد: پرسش این است که دقیقاً میخواهیم چه چیزی را نجات دهیم؟ وارونگی در مدیریت آب، همان است که چرا سدهای بسیاری در بالادست دریاچه پدید آمد که زمینه خشک شدن این دریاچه را فراهم کرده است. پس از آن نباید انتظار باززنده سازی دریاچه را داشته باشیم؛ مگر اینکه سدهای ساخته شده و دخالت بدون مطالعه و با برنامهریزی نادرست در بالادست دریاچه، به همان روال پیشین بازگردد. مختاری؛ با بیان اینکه نابودی تدریجی دریاچه ارومییه، یادآور قطع شریان حیاتی رودخانههای سیحون و جیحون و خشکشدن و نابودی دریاچه خوارزم (آرال) در منطقه آسیای میانه (ازبکستان، تاجیکستان و قزاقستان) است، گفت: توسعه بیرویه کشت پنبه و گندم با هدف خودکفایی در دهه۵۰ میلادی، همان بر سر آرال آورد که امروز، توسعه بی رویه کشاورزی از جمله کشت چغندرقند، بر سر دریاچه ارومیه آورده است. این کارشناس حوزه مدیریت منابع آب ادامه داد: وزارت جهادکشاورزی میخواهد تراز کارنامه کاریاش را با توسعه خام و بدون کارشناسی کشت چغندر در بالادست دریاچه ارومیه، مثبت نشان دهد و وزارت نیرو بهدنبال ساخت بیرویه پروژههای سدسازی است. هر دو دستگاه اجرایی، بی خبر از آن هستند که این رزومه کاری مثبت، تراز آب یک زیستگاه ارزشمند محیطزیست را در دنیای عمل و بر روی زمین، به شدت منفی کرده است. مختاری؛ با بیان اینکه فاصله بین آن کاغذ (رزومهکاری مثبت)، همان فاصله امروز بین بولتنهای احیای دریاچه ارومیه و واقعیت تراز منفی آب این دریاچه تا خشکشدن کامل آن است. بهتر است واقعبین باشیم و از دخالت بیرویه در حوزههای آبریز به ویژه حوزههای آبریز منتهی به دریاچههای ارومیه و همانند آن یعنی مهارلو، گاوخونی و بختگان، پرهیز کنیم، گفت: اشتباهاتی که بهطور فزاینده ادامه دارد و به جای ترمیم و حل صورت مسأله (تخریب سدهای ساخته شده و پرهیز از کشت اضافی در بالادست)، دوباره بحثها و اقدامات اشتباهی از جمله واگذاری مالکیت تالابها به وزارت نیرو و یا تونل انتقال آب به دریاچه ارومیه خودش را نشان میدهد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.