یک کارشناس حوزه مدیریت منابع آبی، گفت: این بار وضعیت دهشتناک تالابها، دریاچهها و رودخانههای کشور که شوربختانه با موج آتشسوزیهای عمدی یا غیرعمدی عرصههای جنگلی و مرتعی همراه شده است، تا پیش از آغاز بارندگیهای سالجاری، کمر محیطزیست کشور را خُرد خواهد کرد. پرسش این است که آیا این درسهای بزرگ نباید مدیران را […]
یک کارشناس حوزه مدیریت منابع آبی، گفت: این بار وضعیت دهشتناک تالابها، دریاچهها و رودخانههای کشور که شوربختانه با موج آتشسوزیهای عمدی یا غیرعمدی عرصههای جنگلی و مرتعی همراه شده است، تا پیش از آغاز بارندگیهای سالجاری، کمر محیطزیست کشور را خُرد خواهد کرد. پرسش این است که آیا این درسهای بزرگ نباید مدیران را وادار به نگاه دوباره و از جنس دیگر در الگوها و شیوههای مدیریت آب کشور کند، باید گفت که مدافعان انتقال آب همان مدافعان سدسازی هستند. داریوش مختاری؛ در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه نگاهی به جریان سدسازی و در ادامه آن جریان انتقال آب در کشور نشان میدهد که در دورههای مختلف وزارت نیرو از دهههای پیش تاکنون هیچ تغییری در تفکر ناکارآمد و یکسویه سازهای مسلط بر مدیریت آب و خاک کشور پدید نیامده است، اظهار کرد: حتی در حوزه آبخیزداری، سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور به جای اجراء و در اولویت قراردادن پروژههای پربازده و پایدار زیستی و مدیریتی، بیش از ۹۰درصد اعتبارات آبخیزداری کشور را صرف پروژههای سازهای کوچک (بندهای خشکه چین و سنگی ملاتی با ارتفاع کمتر از شش متر) میکند. وی افزود: سازههایی که به منظور کنترل سیلاب، یکایک شریانهای حیاتی کوچک از محل درهها و آبراهههای کوچک در دل کوهها را قطع کردند و در یک ناهماهنگی کامل در مدیریت یک حوزه آبریز اصلی و یا فرعی، زمینه خشکشدن یکایک دریاچهها و تالابها فراهم شد. این کارشناس ارشد حوزه مدیریت منابع آب، با بیان اینکه انباشت سطحیزدگی و ناکارآمدی در مدیریت آب کشور و تسلط محض مهندسان عمران در بدنه وزارتخانههای مرتبط تا جایی است که حتی به گوشزدهای هیدرولوژیستها هم هرگز توجهی نشد، گفت: برای هر رودخانه کوچک و فصلی یک سد طراحی شد و هر آنچه از سرمایههای ریخته شده (Sunk Costs) وجود داشت نادیده گرفته شد. در حالی که سازههای کوچک پیشین میتوانستند کارکرد مؤثرتری داشته باشند و از شادابی رودخانهها نیز کاسته نشود. مختاری؛ اظهار کرد: از دیدگاه آسیبشناسی باید گفت که از دهه۳۰ خورشیدی تاکنون بیش از ۹۰درصد وزیران آب و برق یا نیرو و حتی شهرداران کشور دارای تخصص مهندسی عمران بودهاند. در شرایطی که برای کشور ایران که دارای بیش از سه هزاره تاریخ آب و آبیاری است و نظام حقوقی و اجتماعی آب در سرزمین ایران همواره کلاس درس بزرگی در متن تمدن بشری بوده است، این نگاه سطحی زدگی در مدیریت آب هرگز پذیرفتنی نیست. وی با بیان اینکه هنگام آن رسیده که به جای اینکه سکان وزارت نیرو به یک مهندس یا دکترای عمران دیگری سپرده شود و یا شهرداران کلانشهرها از این یگانه تخصص برگزیده شوند، با یک چرخش و تغییر نگاه نرم افزاری، قدرت دیوانسالاری دولتی به مدیرانی از جنس حقوق، اقتصاد، منابع طبیعی و علوم اجتماعی که با دیدگاه سخت افزاری و مهندسی عمران در عرصه عمل (نه شعاری و صوری) مخالف باشند، سپرده شود.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.