جیووا و آلاشپورت در ایران چه میکنند؟ شاید شما هم جزو آن دسته از آدمها باشید که از خودتان سؤال کرده اید کمپانیهایی مثل جیووا و آل اشپرت در ایران چه میکنند، یا بهتر؛ چرا تیم ملی ایران با پیراهنهای این برندهای ناشناخته به میدان میرود ؟ به گزارش «ورزشسه»، در این مقاله به دلایل […]
جیووا و آلاشپورت در ایران چه میکنند؟
شاید شما هم جزو آن دسته از آدمها باشید که از خودتان سؤال کرده اید کمپانیهایی مثل جیووا و آل اشپرت در ایران چه میکنند، یا بهتر؛ چرا تیم ملی ایران با پیراهنهای این برندهای ناشناخته به میدان میرود ؟
به گزارش «ورزشسه»، در این مقاله به دلایل و ابعاد این ماجرا خواهیم پرداخت. موضوعی که برنامه نود آن را از ظن خود مورد بررسی قرارداد و البته شاید به برخی وجوه آن نپرداخت.
*جیووا – آل اشپرت
دو برند جیووا و آل اشپورت در دهه گذشته سهم اصلی بازار پوشاک ورزشی ایران (تیم اسپورت) را به خود اختصاص دادهاند. دو کمپانی نه چندان مطرح در بازار پوشاک ورزشی جهان که برای رهایی از سلطه سنگین نایکی، آدیداس و پوما کشورهای متفاوت و دوردستتری را برای فعالیت انتخاب میکنند. آلاشپورت، با مدیریت وحیدجعفری با دریافت نمایندگی خاورمیانه این شرکت در دبی، کارش را با تأمین البسه دو تیم استقلال و پرسپولیس آغاز کرد و پس از مدتی در قراردادی پرسروصدا، تیم ملی نیز به مشتریان نماینده این شرکت آلمانی اضافه شد؛ برندی که در دوران حضور در ایران همواره خبرساز و مورد انتقاد بوده است.
آلاشپورت خاورمیانه با دریافت لایسنس شرکت آلمانی، رأس در این منطقه اقدام به تولید البسه کرده و این همان مسیری است که شرکت جیووا با مدیریت علیرضابردبار که او هم اهل شیراز است، در آن قدم میزند. این دو شرکت، با ارایه کالای ارزان به باشگاهها و فدراسیونهای ایران موفق به عقد قراردادهای مختلف شدهاند، اگرچه شاید البسه تولیدی آنها ارزش همین مقدار پرداختی را هم نداشته باشد.
* بازار جهانی
نایکی، آدیداس و پوما ۳ شرکت اصلی تولید لوازم ورزشی در جهان هستند. ۳ کمپانی بزرگ که نقشآفرینی آنها در ورزش جهان برکسی پوشیده نیست. به جز این ۳ برند، شرکتهایی مثل آندرارمور، نیوبالانس، ریبوک، آمبرو و… هم در بازار بزرگ لوازم ورزشی فعالاند و به سختی جایی برای گمنامهایی مثل آلاشپورت و جیووا باقی میماند، مگر آن که بازار هدف، (مثلاً) ایران باشد. کشوری که به دلایل مختلف (از جمله تحریم) بازار دستنخوردهای دارد و البته به سبب دوری از فضای جهانی، کیفیتگرایی در آن وجود خارجی ندارد. در فصل ۲۰۱۶- ۲۰۱۷ لیگ حرفهای ایران، باشگاههای بسیاری با جیووا قرارداد همکاری امضا کردهاند که علت اصلی، تسهیلات این شرکت در دریافتی از باشگاههاست. جیووا برای همکاری با پرسپولیس، تراکتور وجهی از این دو باشگاه دریافت نکرده و در ارسال البسه به سایر تیمهای لیگ برتری حداکثر همکاری مالی را با آنها به عمل میآورد که همین مسأله برای تیمهای گرفتار و بیپول و بیدرآمد ایرانی، انگیزه مهمی است.
* وضعیت آدیداس و نایکی در بازار ایران
– شرکت نایکی نمایندگی خاورمیانه خود را در شهر دوبی مستقر کرده است. این برند آمریکایی به دلیل تحریم قادر به فعالیت مستقیم در ایران نیست، اما نمایندههای فروش نایکی در ایران با خرید مستقیم از این شرکت، محصولات خود را در ایران به فروش میرسانند. نایکی در ایران نمایندگی رسمی ندارد اما حمایت از نمایندگیهای محدود را در دستور کار خود قرارداده است.
– کمپانی آدیداس هم در ایران با شرایطی متفاوت به فعالیت مشغول است. آدیداس نمایندگی منطقه را در دوبی مستقر کرده و به تاجرانی که از نظر توانایی خرید و عرضه در سطح استاندارد باشند، جنس لازم را میدهد. استقبال از این برند در ایران بالاتر از برآورد این کمپانی بوده و آنها در حال حاضر در ایران بازار بسیار خوبی دارند. تا جایی که حضور در بازار اسپانسرینگ لوازم ورزشی برایشان چندان جذاب نیست. چرا که در حال حاضر اهداف آنها در فروش، تأمین شده است.
– شرکت پوما هم در ایران سالهاست فعال است و در دو جام جهانی تأمین البسه ایران را برعهده گرفته است. این شرکت اخیراً نماینده ایران خود را تغییر داده است. طرف ایرانی شرکت پوما مثل دو کمپانی دیگر نیازهای خود را از طریق نمایندگی خاورمیانه پوما در دوبی تأمین میکند. پوما که قبلاً همکاری مفصلی با فدراسیون فوتبال ایران داشته و در جام جهانی ۲۰۰۶ مبلغ ۷۰۰ هزار یورو را (به جز تأمین البسه) به ایران پرداخت کرده، خاطره خوبی از این همکاری ندارد.
* بیزینس مدل جیووا
– اساساً کمپانیهایی مثل جیووا فعالیت خود را به این شکل آغاز میکنند که با قرارداد با باشگاهها و استفاده از فضای تبلیغی فوتبال نام خود را در بازار ایران مطرح میکنند و سپس به فروش عمده و تک میپردازند. آنها البته در ایران فضای گستردهای برای عرضه اجناس خود ندارند. اما از آنجا که شرکتها و مؤسسات از مشتریان بالقوه محسوب میشوند، سفارشهای متعددی از ارگانها و نهادها به دفاتر این دو کمپانی میرسد. جیووا در حال حاضر با استفاده از تجربه مشابه آلاشپورت، به دنبال بازاریابی و فروش در ایران است و تولیدی خود را در شیراز افتتاح کرده است.
همانطور که در برنامه ۹۰ توضیح داده شد، مشتری از روی کاتالوگ لباس موردنظر را انتخاب کرده و این شرکت سفارش را برای تولید میگیرد و آن را در سریعترین زمان ممکن به دست مشتری میرساند. اگرچه کیفیت به هیچوجه آنی نیست که باید باشد اما این تنها راه سرپا ماندن تجارت کوچک این شرکتهاست. این بیزینس مدل کاملاً متفاوت با کار شرکتهای آدیداس و نایکی است. شرکتهای معظم تولید لباس ورزشی، علاوه بر اینکه همواره موجودی متفاوتی را در انبار خود دارند، برای مشتریهای رسمی (باشگاهها) از مسیر دیگری اقدام به ثبت سفارش میکنند و البته کیفیت استانداردی (حداقل برای تیماسپورت) دارند.
ضمناً اگر قرار به همکاری با این ۳ شرکت باشد، آنها برای ثبت سفارش و طراحی و تولید زمانی طولانی از مشتری(باشگاه) میخواهند. مثلاً، تیم بارسلونا طراحی لباسهای این فصل را در تابستان سال قبل با نایکی نهایی کرده است؛ علت؟ روشن است! نایکی و بارسا روی فروش پیراهن به هواداران حساب کردهاند و برای تولید این میزان سفارش به وقت کافی نیاز دارند.
*نکته
باشگاههای ایران در حال حاضر به دلیل عدم دریافت حق پخش تلویزیونی از شرایط مالی مناسبی برخوردار نیستند و بودجه آنها متکی به دولت است که در سالهای اخیر با توجه مشقتهای اقتصادی آنها باید از سروته مخارج خود بیشتر بزنند.
– آنچه که در برنامه ۹۰ به آن پرداخته نشد، این است که چرا اصولاً در ایران کسی به کیفیت توجه نمیکند؟ پاسخ این است: کیفیت هزینه دارد، هزینهای که مدیریت دولتی حاکم بر فوتبال ایران هرگز قادر به درک لزوم و پرداخت آن نیست. ضمناً در شرایط فعلی سیاسی، حضور یک برند غربی مشهور (مثلاً نایکی) چگونه قابل توجیه خواهد بود و چه کسی مسؤولیت آن را خواهد پذیرفت؟
همانطور که میبینید همه چیز به هم مربوط است و البته برای خود برنامه ۹۰ (و البته نویسنده این مطلب!) نیز میشود سهمی را در این آشفتهبازار درنظر گرفت. آشفته بازاری که آجر به آجرش مثل قصر سنمار به هم پیوسته است.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.