حرفهای خودی و بیخودی معامله دو سر باخت شیر! شک نکنید که گوش شیطان کَر بالاخره روزی فرا میرسد که جلو این دور باطل گران شدنهای تکراری محصولات غذایی و غیرغذایی گرفته خواهد شد و جنابان دانش و خرد پا جلو گذاشته و این معضل چند ۱۰ساله کشور را حلوفصل میکنند! البته اینکه […]
حرفهای خودی و بیخودی
معامله دو سر باخت شیر!
شک نکنید که گوش شیطان کَر بالاخره روزی فرا میرسد که جلو این دور باطل گران شدنهای تکراری محصولات غذایی و غیرغذایی گرفته خواهد شد و جنابان دانش و خرد پا جلو گذاشته و این معضل چند ۱۰ساله کشور را حلوفصل میکنند! البته اینکه عمر ما به دنیا باشد و شاهد این روز باشیم و یا دستمان از خاک بیرون و انتظار بکشیم را نمیدانم!
ظاهراً بسیاری از بزرگان و صاحبنظران به این اتفاق نظر رسیدهاند که همه فتنهها زیر سر دلار دولتی و ایضاً قیمتهای دستوری است، به اینصورت که اگر دلار ترجیحی، دست از سر واردات بردارد و از دور خارج شود، قیمت تمام شده همه چیز واقعی میشود و اگر قیمتگذاری دولتی بهطور کل از حیزانتفاع ساقط شود، قیمتهای واقعی در بازار رقابتی، واقعیتر شده و از تولیدکننده و واردکننده و فروشنده گرفته تا خردهفروش و مصرفکننده، همه و همه تکلیف خودشان را میدانند و بحث رانت و واسطهگری و دلالبازی هم کُنفیکون میشود! دولت هم برای کالاهای خاص و اساسی که زیادی گران شده و مصرفش در بین مردم کم شده، دست به جیب شده و بهازای خانوار، یارانه میدهد تا جبران تورم شده و سفره مردم کوچکتر نشود!
البته این میان برخی صاحبنظران و متخصصین و آنهایی که دستی در اجراء دارند، میفرمایند که با حلواحلوا گفتن، دهان شیرین نمیشود و این حذف دلارترجیحی و قیمتگذاری دستوری و یارانه دقیق و حساب شده و گل و بلبل شدن قیمتها و رضایت همگان، روی کاغذ هم آنقدرها پایه و اساس ندارد، چه رسد در مقام عمل! و این ساختار و وضعیت ملوکالطوایفی و بینظارتی، نه اجازه رقابت سالم را میدهد، نه دست دلال و واسطه را کوتاه میکند و نه آن هنر و کفایت را دارد که در اعطای یارانه، عدالت را اجراء و قاعده و قانون رعایت شود.
اینجور که فهم هوشنگخانی ما میرسد، حالا نه به این شوریشور و نه به آن بینمکی! بهتر است علما و عقلا، دور هم جمع شوند و راه و چاه را تمیز داده و ببینند، فرمولهایی که در بسیاری از کشورهای دنیا جواب داده و چرایی و چگونگیاش معلوم و شفاف است کدامند آنهایی که با اقتصاد ما جور در میآیند را کمی چکشکاری نموده و اندکی ایرانیزهاش نمایند، تکلیف را معلوم، قانونش را مصوب و اجرایش را در دستور کار قرار دهند!
افزایش قیمت نهادهها و عدم توزیع مناسب، بیآبی کشور و کمبود زراعت داخلی، قیمت تمام شده شیر را بالا برده و دامدار بینوا با فروش هر لیتر شیر، فقط ضرر انباشته خود را اضافه میکند.
اگر شیر به اندازهای که سودی گیر دامدار بیاید، گران شود، شاهد خروج عدهای دیگر از مصرفکنندگان لبنیات از گردونه خواهیم بود و این محصولات هم به مانند گوشت و ماهی و میوه و خیلی چیزهای دیگر، با سفره بسیاری از مردم خداحافظی میکند و جز نان که خودش آماده جهش قیمتی است، دیگر چیزی در این سفره باقی نمیماند و هم سلامت مردم را به خطر میاندازیم و هم با کاهش خرید، بحران دو مرتبه گریبان دامدار و تولیدکننده را میگیرد!
طبق فتوای صاحبنظران و استخوان خرد کردهها چاره این اتفاق، اعطای یارانه به مصرفکننده است، ولی اینکه از دوهزار سال پیش به اینطرف هنوز نتوانستهایم یک سازوکار درستدرمان بدون خطا و رانت ایجاد کنیم که یارانه مستقیم به عدالت توزیع و لوطیخور نشود، شاهبیت مثنوی هفتاد من کاغذ کلاف سردرگم معامله دو سر باخت شیر و گوشت و مرغ و بنشن و هزار و یک قلم کالای دیگر است.
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.