ایکاش حالا هم حرف نمی‌زدید!!

                 حرف‌های خودی و بی‌خودی ایکاش حالا هم حرف نمی‌زدید!!    چند روزی است که مسند ریاست‌جمهوری دست به دست شده و شوکت وزرای دولت دوازدهم مستعجل و دیگر بر کلاه مقام‌های عالی وزارت پشمی نیست و همگان منتظرند که وزرا یا سرپرستان جدید معرفی شده و خداحافظی با دولت قبل خیلی طولانی نشود! البته […]

                 حرف‌های خودی و بی‌خودی

ایکاش حالا هم حرف نمی‌زدید!!

   چند روزی است که مسند ریاست‌جمهوری دست به دست شده و شوکت وزرای دولت دوازدهم مستعجل و دیگر بر کلاه مقام‌های عالی وزارت پشمی نیست و همگان منتظرند که وزرا یا سرپرستان جدید معرفی شده و خداحافظی با دولت قبل خیلی طولانی نشود!

البته این وسط عده‌ای کمی عجله دارند و دلشان تاب ندارد منتظر تغییر و تحول بماند، البته شاید هم از برای همان تحویل و تحول است که متخصص و مسؤول بیمارستان و مدیر میانی و کارشناس ستادی و رئیس و معاون و جانشین هماهنگ و حرف گوش‌کن و پیرو فرمایشات مقام عالی وزارت، یکدفعه ردای منتقد و مطالبه‌گر و افشاء‌کننده را پوشیده‌اند و از کم و کسری و خطا‌ها و بی‌تدبیری‌ها و خط و جناح و تعلل و تخریب و ظلم و ستم، روایت‌ها  و مثنوی‌های جانسوز سر می‌دهند!

معلوم نیست که این حضرات چرا الان که حنای وزرا رنگی ندارد، صدایشان درآمده است؟ و این داد‌ها که از بیداد می‌کشند از برای کدام گوش است؟ حتماً و حکماً نیت‌شان خیر است و به قصد حفظ مقام و منصب و صعود پلکانی و آسانسوری به مقام بالاتر، این حرف‌ها را نمی‌زنند و همه از سر دلسوزی و لطف و صدالبته حرف حساب و کارشناسی و تخصصی است، بر منکرش لعنت!

   اگر این جنابان پُرشور به یک سؤال دو بخشی هوشنگ‌خان، پاسخی از سر صدق و صفا بدهند، بنده را عبد و عبید خود کرده‌اند، هرچند اگر پاسخ هم ندهند، بنده مبهوت این هنرنمایی ایشان هستم و در محضر وقت‌شناسی و آن تایم و فرصت غنیمت‌شماری حضرات، به رسم ادب دو زانو نشسته و تلمذ خواهم کرد!

 اولاً بفرمایند که تا همین چند روز پیش از این همه عیب و ایراد و گلایه و کم و کسری و اشتباه، مطلع بودند و به این بی‌تدبیری و تعلل‌ها و ضایع کردن وقت و پول و جان مردم واقف بودند و یا یکدفعه شب خوابیدند و صبح کل سحر که بیدار شدند خواب‌نما شده و یا دوست شفیق و یار عزیز و صاحب‌نظری آگاه این‌ها را در گوش مبارک زمزمه کرده است و واو به واو آنچه را می‌گویند که برای خودشان هم تَر و تازه و نوبرانه است؟!

اگر می‌دانستند و قبلاً به‌خاطر حفظ پست و میز و صندلی دَم نیاوردند تا مورد غضب قرار نگیرند و از مقام و جایگاه بیفتند، باید خدمت مبارک‌شان عرض کنم که ‌ای کاش حالا هم حرف نمی‌زدید که این حرف زدن باری مضاعف بر دوشتان می‌گذارد که امید است ماجور باشید!

   البته قسم دومی هم هست که حضرات افشاء‌کننده ضعف و بحران و فجایع، کلاً از همه چیز بی‌خبر بودند و یکدفعه سروش غیبی از راه رسید و پرده از پیش چشمانشان فرو افتاده و همه چیز را به چشم دل دیده و به گوش جان شنیدند. که اگر اینگونه باشد که مصیبت مکرر است که بی‌اطلاعی و حواس پرتی و در آفاق و انفس سیر کردن جرم و گناهی بزرگ‌تر است برای این عزیزان بی‌خبر از همه جا که مسؤول و صاحب کرسی و حقوق بگیر بودند ولی مصداق حکایت حضور حاضر و غایب شنیده‌اید، من در میان جمع و دلم جای دیگر است، تشریف داشتند!

درآخر عرض کنیم که برخی عزیزان معترض و شاکی از بی‌تدبیری و عیوب متکثره، نه از دسته اول هستند و نه دسته دوم که ایشان، مدت‌ها بر اعتراض و شکایت و شفافیت پای می‌کوبیدند و حرف می‌زدند ولی در هیاهوی تریبون‌دار‌ها صدا به صدا نمی‌رسید ولی در این اندک مجال قطعی میکروفون و بلندگو و از دسترس خارج شدن موقتی تریبون‌ها، حرف‌ها شنیده شد و ندای وامصیبت‌شان به گوش و چشم خلق‌ا… رسید!

به هرحال خواستیم عرض کنیم که حواسمان هست که حواستان هست!

                              هوشنگ‌خان

                  ا