حرفهای خودی و بیخودی پول بده، واکسن بزن، کارگر بمان! از روز اول گفتند واکسن رایگان است و پولی برای آن گرفته نخواهد شد، کمکم خبر آمد که قرار است واکسن داخلی و خارجی را به برخی کارفرماها بفروشند ولی آنها مجانی به کارگرها خواهند داد و خبری از پرداخت پول بابت واکسن […]
حرفهای خودی و بیخودی
پول بده، واکسن بزن، کارگر بمان!
از روز اول گفتند واکسن رایگان است و پولی برای آن گرفته نخواهد شد، کمکم خبر آمد که قرار است واکسن داخلی و خارجی را به برخی کارفرماها بفروشند ولی آنها مجانی به کارگرها خواهند داد و خبری از پرداخت پول بابت واکسن نیست! با خود گفتیم معنی واکسن رایگان را هم فهمیدیم …
معلوم نشد که در شرایط دست به دست شدن دولت چه اتفاقی افتاد که واکسیناسیون عمومی کمرنگ و بیرنگ شد ولی از قضا واکسیناسیون کارگران شرکتهای خصوصی بزرگ پُررنگ گردید. البته زیرپوستی و بدون اطلاع عمومی!
هوشنگخان (خودمان را میگوییم) اگرچه به این نوع سیاستگذاری سینوسی و اطلاعرسانی کیلویی و مخفیکاری بیدلیل، هزار و یک ایراد را وارد میداند ولی به هرحال بحث واکسیناسیون کارگران که از ضعیفترین اقشار جامعه از نظر مالی و در عین حال مؤثرترین افراد جامعه در توسعه و تولید هستند، بسیار کار درست و بهجایی است که هم هزینههای سنگین درمان را از دوش آنها و دولت برمیدارد و هم اینکه چرخ صنعت میچرخد و نفس تولید بیشتر از این به شماره نمیافتد و برای همین میتوان با بزرگمنشی و رأفت! از سر تقصیر متولیان بگذریم!
از آنجا که در این مملکت، صفر تا صد هیچ کاری بدون عیب و خطا انجام نمیشود، پیش خود گفتیم که این کار، سهمیه عیب و خطای خود را در اطلاعرسانی و سیاستهای سینوسی بهطور کامل استفاده کرده است و قاعدتاً نباید لنگی و خبط و خطایی دیگر از یک گوشهاش بیرون بزند!
ولی بهخاطر اینکه قاعده خشت اول چون نهد معمار کج، تا ثریا میرود دیوار کج، زورش بیشتر از قاعده خود ساخته ما بود، خیلی زود فهمیدیم که ظاهراً برخی کارفرمایان محترم هزینه واکسن ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار تومانی هر کارگر را تاب نیاوردند و در یک اقدام هوشمندانه و البته کاملاً خودجوش و بدون هماهنگی با مسؤولین مربوطه! و حتی بدون نقشه و برنامه قبلی، کارگران عزیز را مفتخر به پرداخت پول واکسن کردند و آنها را در عمل خداپسندانه واکسیناسیون کارگران بهطور کامل سهیم و شریک کردند!
اطلاعات نیمبند ما در حدی نیست که بدانیم چند نفر از بزرگ کارفرمایان به پویش پول بده، واکسن بزن، کارگر بمان! پیوستهاند و همچنین مطلع نیستیم که آیا همه این پویندگان، پول واکسن را نقدی و جرینگی از حقوق کارگر کم کردهاند و یا محبت فرمودهاند و قرار گذاشتهاند که کارگران، بدهی واکسنی خود را طی چند قسط بپردازند و باز منتپذیر حضرات کارفرما باشند!
ظاهراً آنچه این وسط برای برخی کارفرمایان مهم نیست، دلیل و ایضاً شرط توافق صورت گرفته است، قرار بر این بود که بهخاطر عدم توقف تولید و در صورتیکه کارفرمایان شرکتهای بزرگ میل مبارکشان میکشد، دست به جیب شوند و با پرداخت هزینه، خود و کارگران را واکسینه و کسبوکارشان را بیمه کنند.
خدمت مسؤولین، ناظرین و ضابطین محترم میرساند که علیالحساب بررسی فرمایند که قیمت هر عدد واکسن برای کارفرمایان (و برخی کارگران) چقدر آب خورده و چرا؟ این وسط خبری از پورسانت هم بوده یا خیر و دست آخر هم، گوش کارفرمایانی که قرار را پیچاندند را بپیچانند…
یکی نیست به ما بگوید، باش تا صبح دولتت بدمد، بنده خدا!
هوشنگخان
ا
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.